ایکنا نوشت:
حجتالاسلام و المسلمین سیدرضا مودب، استاد دانشگاه قم، در پاسخ به این پرسش که با توجه به اینکه مسائل و موضوعات جدیدی در دنیای معاصر پیش آمده است، تفاسیر قرآن در جهان امروز چه خصوصیاتی باید داشته باشند؟ گفت: در ابتدا باید اشاره کنم که خداوند قرآن را برای دوره و زمان خاصی نفرستاده است و قرآن برای همه دورههای زندگی بشری آمده است.
تفسیر تطبیق مصادیق زمانی با مفاهیم جاودان قرآن
مودب ادامه داد: جهت این مهم آن است که در واقع انسان از نظر هویت، افکار، تحولات، آسیبها و لغزشها در شرایط ثابتی است، گرچه زمان و مکان عوض میشود، اما انسان از نظر هویت و ساختار وجودی حقیقت واحدهای است و چه در زمان پیامبر و چه در زمان حال و چه در زمان آینده از آنجا که انسان است و اختیار دارد و میخواهد مسیر هدایت را پیدا کند، نیازمند قرآن خواهد بود.
وی با بیان اینکه قرآن کتاب هدایت است، گفت: کتاب الله انسان را همیشه به سوی خوبیها، هدایت و کمال دعوت میکند. خوبیها و بدیها از نظر مصداق دچار تغییر میشوند، اما خوبها همیشه خوب هستند و بدیها همیشه بدند، گرچه مصداق این مفاهیم با گذشت زمان تغییر میکند.
استاد دانشگاه قم تصریح کرد: در نگاه اولیه، قرآن در هر روزگاری که هر مفسری آن را تفسیر کند، قابل استفاده است. برای مثال قرآن انسان را به سوی راستی، درستی، عبادت خدا، دوری از ظلم و ستم به دیگران و ... میخواند و این وضعیت برای همه دورهها یکسان است.
تفسیر مصادیق خوبی و بدیها را مشخص میکند
مودب ادامه داد: به عبارت دیگر قرآن انسان را به سوی نظم و عبادت خدا میخواند و این دو برای همه روزگارها خوب هستند. از سوی دیگر قرآن از عبادت شیطان، سستی و تنبلی نهی میکند و اینها در همه روزگارها بد است. چون مصادیق و نمونهها در گذشت زمان تفاوت پیدا میکند، تشخیص مصادیق و دادن ارتباط با آیات در هر دورهای نیازمند تفسیر جدیدی است.
وی افزود: از همین روست که امام صادق(ع) میفرمایند در هر دورهای باید قرآن تفسیر شود و این بخش ناظر به معنای تطبیق مصادیق خوبی و بدیها بر اساس آیات است. ما در روزگار کنونی ارتباطات بیشتری با سرعت بالاتر برقرار میکنیم و این وضعیت میتواند در آینده گسترش یابد. ما اینجا نیازمند آن هستیم که آیات قرآن را با شرایط خودمان تطبیق دهیم.
استاد دانشگاه قم با بیان اینکه برای مثال در روزگار ما مسائل سیاسی و اعتقاد زیادی وجود دارد، گفت: همین که حکومت اسلامی با این سطح وسیع برقرار شده و مسائل سیاسی به اوج خود میرسد، نشاندهنده نیاز ما به تطبیق مسائلمان با قرآن است. به نظر میرسد علیرغم رشد تکنولوژیک بشر ظلم و فساد بیشتر شده است و در این شرایط ما میبینیم که پروندههای مهمی قضائی در ایران و جهان داریم و لغزشهای بسیار بزرگی وجود دارد.
وی افزود: اگر دیروز مصادیق لغزشهای در یک شهر و روستا بود، امروز محدوده این لغزشها جهانی و ملی است. طبیعتا تطبیق اینها با آیات و احکام قرآن، ممکن است قدری پیچیدهتر شده باشد.
مودب افزود: مفسر برای تبیین جدی از آیات، باید به مسائل اجتماعی و جانبی خود احاطه داشته باشد، شناختی از روابط بینالملل، ملی اقتصادی داشته باشد تا بتواند تفسیر روزآمدی انجام دهد. همان طور که اشاره شد تفسیر المیزان بسیار به مسائل اجتماعی ناظر است اما باید بدانیم که تفسیر المیزان آخرین تفسیر نیست و تفاسیری دیگری بعد از آن شکل گرفته است که شاگردان حضرت علامه طباطبائی، آن مسیر را به صورت کاملتری ادامه دادهاند. شاید بجا باشد به تفاسیر آیتالله جوادیآملی، آیتالله مکارم، آیتالله یعقوبی که قدری به مباحث میانرشتهای وارد شدهاند، اشاره کنیم. همچنین تفاسیر فقهی جدید که در واقع فقه احکام هستند، انجام شده است که به نوعی از منظر وسیعتری به آیات فقهی نگاه میکنند. مسیر تطبیقها و تببین مصادیق و ارتباط با آیات همیشه مورد نیاز جامعه ما بوده است و با تحول در جامعه عالمان مفسر هم تفاسیر جدیدی به دست دادهاند.
عدم فروش تفاسیر قرآن مربوط به نقص در تفاسیر نیست
این استاد دانشگاه در پاسخ به این پرسش که آیا عدم فروش تفاسیر در جامعه نشان از نقص در آنها نیست؟ گفت: ممکن است در برخی از جوامع به تفسیر قرآن یا کلا قرآن کمتر متوجه باشند، اما این به معنای نقص در تفاسیر و مفسران نیست و به این بر میگردد که در برخی از جوامع نیاز به قرآن و خدا و دین کمتر احساس میشود.
مودب تصریح کرد: خداوند در قرآن میگوید وقتی که انسان خود را در تشخیص مسیر خود قدرتمند بداند طغیان میکند. با رشد عقلگرایی طبیعی است که توجه قرآن و تفسیر کم تر شود. به همین جهت است که مراجعه به قرآن در همه دورهها برای کسانی که نیازمند به تفسیر هستند همواره وجود داشته است.
وی با بیان اینکه شاخص نیاز به تفسیر، فروش کتب تفسیری نیست، بلکه عمل افراد است، گفت: ما در هر دورهای انسانهایی مانند آیتالله بهجت، آیتالله جوادیآملی و امام خمینی و پیروان ایشان و دهها عالم بزرگ را داریم که عملشان تفسیر قرآن است.
این استاد دانشگاه افزود: گاهی در سطح جوامعی که نگاه به غرب دارند یا همسو با غرب هستند، تفکر اومانیستی حاکم است و ما کمتر مراجعه عملی به قرآن را میبینیم، اما این بدان معنا نیست که قرآن و تفسیر جایگاه ندارد و این به نیاز انسان باز میگردد و اگر انسان حتما فکر کند، نیاز خود به قرآن را درک کرده و بیشتر آن را مورد مراجعه قرار خواهد داد.
مودب در پایان گفت: ما الان در روزگار معاصر گروهی از جوانان را میبینیم که بیشتر از گذشته به قرآن رجوع میکنند. البته بنده منکر این نیستم که برخی از جوانان در سایه اندیشههای غربی کمتر از قرآن استفاده میکنند، اما در جهت مقابل مطمئنا شما بخشی از نسل جدید را میبینید که مراجعه و استفاده شان از قرآن بسیار است و شما نمونههای این افراد را در ایامی مانند دهه کرامت میبینید. شما ملاحظه میکنید که چقدر از جوانان حافظ قرآن میشوند و چه میزان تفسیر و روایت قرآن مورد توجه قرار میگیرد و برای مثال در همین دهه کرامت چه فضای معنوی در انسانها ایجاد میکند. این فضا پیش از انقلاب وجود نداشت. امروزه استقبال از برنامههایی که در خصوص فهم قرآن است، کم نیست. البته انتظار ما این است که مراجعه به قرآن و تفاسیر و قرائت قرآن به عنوان مقدمه فهم، بیشتر باشد و ما باید به علل فکر کنیم که گاهی به حکومت عالمان، گسترش شبهاتی که در یک جامعه نشر مییابد و اذهان افراد را مورد تردید قرار میدهد، باز میگردد.