ماجرای جدایی فتاح و احمدینژاد، برنامهریزی رئیس کمیته امداد برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰، زندگی فرزندان فتاح، ناتوانی رئیس کمیته امداد در حل مشکل دو خانواده و ... مواردی است از آنچه «فتاح» در گفتوگو با تسنیم به آنها پرداخت.
به گزارش تسنیم، یک کتابخانه، دو پرچم بزرگ، یک میز و صندلی، پردههای کرکرههای قدی، 2- 3 گلدان سفالی، یک نقشه بزرگ ایران، چند قاب ساده، یک میز پذیرایی پایه فلزی و یک دست مبل اداری «نا»راحت، همه آن چیزی است که یکی از اتاقهای طبقه 14 ساختمان آزادی را به اتاق رئیس کمیته امداد تبدیل کرده؛ اتاق سید پرویز فتاح؛ اتاقی ساده و بدون تشریفات مدیریتی مرسوم؛ اتاقی با چشم انداز «آزادی»...
حدود 28 ماه پیش بود که سید پرویز فتاح با حکم مقام معظم رهبری به ریاست بزرگترین مجموعه حمایتی کشور منصوب شد؛ فارغ التحصیل مهندسی عمران از دانشگاه شریف و فوق لیسانس از دانشگاه امیرکبیر؛ وزیر نیرو در دولت نهم، جانشین قرارگاه خاتمالانبیا و رئیس بنیاد تعاون سپاه؛ فردی که در طول این 28 ماه تصمیمات بزرگش در کمیته امداد، با وجود غیرمعمول بودن برخی از آنها، تحسین دوستان و حتی منتقدانش را هم برانگیخت و توانست خون تازهای به رگهای این مجموعه بزرگ وارد کند که میلیونها نفر در اقصی نقاط کشور را تحت پوشش خود دارد. تصمیماتی که علاوه بر بهبود خدمت رسانی به مددجویان تحت پوشش امداد، توانست نگاه جامعه را به این کمیته اصلاح کند.
شاید در این مدت، علاوه بر اصلاح اعتماد عمومی به کمیته امداد، همراه کردن مجلس، دولت و نهادهای کشور با اهداف کمیته امداد را بتوان مهمترین دستاورد «فتاح» دانست؛ مردی که با وجود اذعانهای مکررش در بیعلاقگی به عالم سیاست، همواره به عنوان یکی از چهرههای مطلوب جریانهای سیاسی، از وی نام برده میشود.
این روزها نزدیک به 28 ماه از سکانداری شما بر مدیریت بزرگترین سازمان حمایتی کشور می گذرد؛ به عنوان اولین سوال آیا اهداف درنظر گرفته شده در نخستین روز تصدی شما در این سمت محقق شده و مهمترین هدف شما در طول زمان باقی مانده خدمتتان در کمیته امداد چیست؟
همان زمان و در بدو ورودم به کمیته امداد خبرنگاری همین سوال را پرسید که اصلی ترین هدف و ماموریتم در این مجموعه چیست؟ و من در پاسخ عرض کردم، بزرگترین و مهمترین هدف ما در کمیته امداد، افزایش اعتماد مردم به این کمیته است. خیلی اعتقاد داشتم که اگر این مهم محقق شود سایر مشکلات ما حل خواهد شد. چراکه افزایش اقبال مردم به کمیته امداد در گرو همین اعتماد عمومی است و با ارتقاء این اعتماد عمومی، قطعاً کمک های مردم بیشتر خواهد شد و می توانیم خدمات بهتری را ارائه دهیم و خوشبختانه باید بگویم حداقل در مسیر درستی گام برمی داریم و آمارهای ما نشان می دهد اقبال مردم و اعتماد عمومی به مجموعه کمیته امداد بیشتر شده است؛ چه آنهایی که صدقه می دهند چه آنهایی که زکات می دهند و چه تعداد حامیان ما که بیشتر شده است و نمودارهای ما این افزایش اعتماد مردمی را نشان میدهند. البته در این اعتماد عمومی، علاوه بر اعتماد مردم، بحث دولت و مجلس و رسانههای کشور هم مطرح است و ما تصور میکنیم در این عرصه هم توفیقات خوبی داشتیم و ارتباط و تعامل ما با مردم، مجلس، دولت، قوه قضائیه و رسانهها خوب است و در یک فضای منطقی و تعاملی کار می کنیم؛ این مساله باعث شده کار ما در این مجموعه روان تر شود و این اقدامات منتج به ارائه خدمات بهتر به جامعه هدف شده است.
یعنی تمام این اقدامات که به قول شما در راستای ارتقاء اعتماد عمومی به مجموعه کمیته امداد انجام شده است، منتج به بهبود شرایط زندگی و معیشت مددجویان شما در طول این 28 ماه شده است؟
بله میتوان گفت که معیشت مددجویان کمیته امداد به نسبت قبل بهتر شده چون واقعیت این است که از یک سو مستمری مددجویان با همت دولت و مجلس تا سه برابر افزایش یافته و از سوی دیگر مشارکت های مردمی بهتر شده و حامیان بیشتری به میدان آمده اند.
خب این افزایش مستمری و افزایش خدمات به نسبت تغییر شرایط کشور به اندازه ای بوده که بتواند فشارهای تورمی و اقتصادی این مدت را جبران کند؟
ما همیشه گفتهایم اگر تورم برای کل جامعه 10 درصد باشد، این تورم برای جامعه هدف ما 20 درصد است چراکه سبد اقتصادی این خانواده ها بیشتر مورد هدف تورم قرار میگیرد. به هر حال ما باید کاری کنیم که خدماتی که به مددجویان خودمان ارائه می دهیم بیش از این مقدار فشار تورمی که به سبد اقتصادی و معیشتی مددجویان وارد می شود، به آن ها کمک کنیم تا شرایط معیشتی آنها بهبود یابد.
شما در طول این مدت تصمیمات جنجالی بزرگی گرفتید مثل تغییر ساختمان کمیته امداد، دفاتر خارجی، ممنوعیت پرداخت حقوق کارکنان امداد قبل از پرداخت مستمری به مددجویان و مواردی از این دست که منتقدان شما تنها کارکرد این اقدامات را کارکرد تبلیغاتی و تاثیرگذاری بر افکار عمومی می دانند.
هدف ما افزایش اعتماد عمومی است؛ ما با مردم سر و کار داریم؛ مردم در شرایطی به ما اعتماد می کنند که ما را قبول کنند و بپذیرند که ما در مسیر درستی حرکت می کنیم؛ خب به لطف خدا صدقات مردمی که در اختیار ما قرار می گیرد سالانه به طور متوسط 10 تا 15 درصد رشد را در این مدت داشته؛ این یعنی رشد کمک های مردمی از رشد اقتصادی کشور بالاتر رفته و این نشان می دهد اقبال عمومی به مجموعه امداد بیشتر شده است.
به هرحال نباید فراموش کنیم بعضی از همین اقداماتی که انجام شد، خواست مردم بود؛ مثلا در مورد ساختمان قبلی سوهانک مردم مطالبه داشتند؛ این طرف و آن طرف حرف هایی گفته می شد؛ حتی کنایه می زدند و حرف هایی گفته می شد که نشان می داد مردم نسبت به ساختمان سوهانک کمیته امداد نظر مساعدی ندارند؛ خب ما به این افکار عمومی باید پاسخ می دادیم؛ علاوه بر آن، ما با فروش ساختمان سوهانک، در جایی مستقر شدیم که هم به مردم نزدیک هستیم، هم هزینه های ما کاهش یافت و هم از نظر اقتصادی برای ما آورده هایی داشت.
فرآیند فروش ساختمان سوهانک به کجا انجامید؟
همانطور که قبلا گفتیم مجموعه سوهانک مشتریان زیادی داشت و نهایتاً واگذاری آن به بخشی از دولت نهایی و امضا شد؛ به هر حال دولت منع قانونی برای توسعه اداری داشت ولی این مورد خاصی بود که در هیات دولت هم تصویب شد؛ در حال حاضر هم مقرر شد بخشی از این مبلغ را به صورت نقدی پرداخت کنند و بخشی دیگر از اموال دولت، پرداخت شود. الان هم در حال طی کردن این روند هستیم.
در مورد دفاتر خارجی کمیته امداد هم شایعاتی مبنی بر این که پول مردم از داخل کشور به کشورهای خارجی برده می شود وجود داشت و کنایههایی هم به کمیته امداد از این بابت زده میشد؛ در شرایط حاضر وضعیت این دفاتر به کجا رسیده؟
البته باید تصریح کنم پیش از این هم هیچ پولی از داخل کشور به خارج نمیرفت به هر حال صدقات و زکات و انفاق، حرمت شرعی و احکام خاصی دارد و هیچ کس حق ندارند علیرغم منع شرعی برای استفاده از این وجوهات، اقدامی انجام دهد و انصافا پیش از حضور ما در این مجموعه هم پولی از کمکهای مردمی و صدقات، به خارج کشور نمیرفت. اما بعضاً کسانی که خیلی از فعالیت کمیته امداد خوشحال نبودند، شایعاتی را ایجاد کرده بودند و ما به هر حال پاسخی به آن ها دادیم و تمام کارکنان ایرانی دفاتر خارجی را به داخل منتقل کردیم؛ مثلاً جایی مثل لبنان، کمیته امداد قدرتمندی دارد که حتی یک نیروی ایرانی هم ندارد و خودشان با الگوپذیری از کمیته امداد امام خمینی (ره)، کمک ها و صدقات مردم این کشور را جمع آوری کرده و در بین نیازمندان خود توزیع می کنند. در سوریه هم همینطور؛ در عراق تنها یک ایرانی مانده که او هم به زودی به کشور بازمیگردد و 100 درصد دفاتر خارجی خودگردان شده و به صورت بومی اداره می شوند.
این در حالی است که بسیاری از این کشورها خودشان درخواست دارند که ما نیرو در اختیارشان قرار دهیم و حتی عنوان می کنند تمام حقوق و هزینه ها را پرداخت می کنند تا مدل ما در آن کشورها هم پیاده و انتقال تجربه انجام شود. الان صندوقهای صدقات ما در خیابان های بغداد، بصره، نجف، کربلا و ... مستقر است و این مجموعه در آنجا کار میکند و پول خود مردم عراق، صرف نیازمندان آن کشور می شود.
درخواستی برای باز کردن دفاتر جدید به کمیته امداد رسیده؟
بله از کشورهای مختلف درخواستهایی داریم ولی ما قصد توسعه و افتتاح دفاتر رسمی جدید نداریم ولی به هیئت هایی از این کشورها آموزش می دهیم و همکاران ما به آن ها سر می زنند تا تجارب خود را به این کشورها نیز منتقل کنیم.
شما جزو مدیران و وزرایی بودید که سابقه مدیریت اقتصادی قابل توجهی داشتید؛ این تصور وجود داشت که آمدن شما به کمیته امداد باعث توسعه بخش اقتصادی و سازمان اقتصادی این کمیته شود؛ در حال حاضر و با گذشت حدود 28 ماه از حضور شما در کمیته امداد، مجموعه اقتصادی این کمیته در چه شرایطی قرار دارد؟
باید تصحیح کنیم که سابقه فعالیت های قبلی من بیشتر در حوزه عمرانی بود نه اقتصادی و ما تجارب خودمان در این حوزه را هم به کمیته آوردیم و در حوزه مسکن اقدامات خوبی انجام شد؛ به طور مثال احداث مسکن برای مددجویان به نسبت قبل چندبرابر افزایش یافته و ما از تمام ابزارها همچون مسکن مهر، بنیاد مسکن، وام مسکن و ... برای احداث مسکن و خانه دار شدن مددجویان استفاده کردیم.
از سوی دیگر با توجه به تجربه قبلی من در حوزه راه اندازی مجموعه های پولی و بانکی، صندوق قرض الحسنه امداد ولایت را راه اندازی کردیم و مجوزهای لازم را از بانک مرکزی گرفتیم.
ولی واقعاً به آن معنا کار اقتصادی و تجاری در کمیته امداد، مد نظر ما نیست چراکه کار اقتصادی مسائل حاشیه ای زیادی دارد و املاکی که در اختیار مجتمع اقتصادی کمیته امداد بود را هم سعی کردیم مستقیما به نفع جامعه هدف انتقال دادیم و عین املاک را یا برای کشاورزی در اختیار مددجویان قرار دادیم یا برای احداث مسکن مددجویان واگذار کردیم.
آیا کمیته امداد زمان بندی خاصی برای خانه دار شدن همه مددجویان دارد؟
این هدف گذاری سختی است ولی با توجه به حکم 5 ساله من در کمیته امداد، هدف گذاری کردیم در این 3 سال باقی مانده، صف طولانی مسکن مددجویان بشکند و همه را بسیج کردیم تا حرکتی جهشی در این بخش انجام شود و خوشبختانه سال گذشته حرکت جهشی بزرگی انجام شد و امسال نیز این حرکت، دو برابر اقدامی که در سال گذشته انجام شد، در دست پیگیری است؛ البته ما هرچه در این بخش فعالیت کنیم بعید می دانم بتوانیم بگوییم کسی بدون مسکن نمی ماند چراکه ما هرچه تلاش کنیم به هرحال چون مسکن، خدمت گرانی است و از همه خدمات ما ارزشمندتر است و خواهان زیادی دارد.
شما در طول این 28 ماه موارد متعددی تفاهم نامه همکاری امضا کردید. آیا این تفاهم نامه ها توانسته شما را در جهت تحقق اهداف کمیته امداد و ارتقا معیشت مددجویان امداد کمک کند؟
ما با تمام دستگاه های دولتی، عمومی و خصوصی که می توانستند خدماتی را به مددجویان ما ارائه دهند، تفاهم نامه امضا کردیم؛ مثلاً با همه بانک ها، همه وزرای مربوطه و همه نهادهای مرتبط تفاهم نامه هایی را امضا کردیم ولی با توجه به اینکه تفاهم نامه ها یک تفاهم کلی است، باید تمام تلاشمان را برای اجرایی شدن تفاهم نامه ها انجام دهیم و خوشبختانه در طول این مدت سعی خود را برای عملی شدن آن ها انجام دادیم مثلا به دنبال تفاهم نامه سال گذشته ما با سازمان بسیج، این سازمان بیش از 3 هزار واحد مسکن را برای مددجویان امداد احداث کرد؛ یا به دنبال تفاهم نامه با آستان قدس رضوی، سال گذشته آستان، صبحانه ناهار و شام سه روز بیش از 100 هزار نفر از مددجویان زائر مشهد مقدس را عهده دار شد و امسال نیز بیش از 150 هزار نفر را متقبل شده است.
یکی از مشکلاتی که اخیراً عنوان شده، عدم واریز افزایش مستمری به حساب برخی مددجویان است؛ آیا این مشکل هنوز ادامه دارد؟
حساب مستمری با حساب یارانه متفاوت است؛ متاسفانه دولت در این مقطع خودش مستمری را واریز کرد که به حساب یارانه واریز شد که این حساب کاملاً منطبق بر حساب مستمری این افراد نبود چراکه مثلا یارانه به حساب سرپرستان خانوار واریز می شد ولی مستمری برای کسانی که به فرض سرپرست خانوار در زندان بود، برای خانواده آن ها واریز می شد؛ به هر حال این مشکل کلا برطرف شد و از این ماه مقرر شد مقوله پرداخت مستمری به ما واگذار شود و ما به حساب مستمری افراد واریز کنیم. در مجموع اگر تعداد بسیار اندکی چنین مشکلی را داشته باشند در صورت اعلام مشکل، هرچه سریعتر این مشکل را برطرف خواهیم کرد.
یکی از اهداف حضرت امام در بدو تاسیس این کمیته، برچیده شدن فقر از جامعه بود؛ آیا امیدوار هستید روزی برسد که دیگر نیازی به کمیته امداد و خدمت رسانی آن نباشد؟
قطعا هدف غائی ما این است ولی این یک هدف آرمانی است و با توجه به این اقتصادی که ما می بینیم، راه سختی را پیش رو داریم ولی باید به این هدف نهایی نگاه کنیم اما لازمه تحقق این هدف رونق گرفتن اقتصاد، اصلاح وضعیت بانکی و مواردی از این دست است که موجب خشکانده شدن ریشه های فقر در جامعه شود تا دیگر شاهد اضافه شدن فقرا و لزوم حمایت از آن ها نباشیم.
آیا نوع خدمت رسانی کمیته امداد به مددجویانش هم در همین راستا تعریف می شود؟
ما تمام هدفمان همین است و خواهش ما از دولت و مجلس هم این بود که میزان کمک های نقدی را خیلی زیاد نکنیم و این کمک ها را تبدیل به خدمت کنیم چراکه وقتی کمک های نقدی را اضافه می کنیم، یعنی توزیع پول انجام می شود که ما نمی دانیم این پول در چه راستا و با چه هدفی خرج می شود؛ مثلا علی رغم این افزایش کمک ها می بینیم که بچه آن خانواده مدرسه نمی رود و یا نیازهای اساسی آن ها مثل جهیزیه روی زمین مانده در حالی که اگر خدمت رسانی افزایش یابد به جای اینکه این پول به طور مستقیم در اختیار مددجویان قرار گیرد، خدمات ضروری مثل خدمات درمان، آموزش، مسکن و جهیزیه ارائه شود. برنامه ما نیز در همین راستا است تا بتوانیم به جای توزیع پول، خدمات بیشتری را در اختیار مددجویان قرار دهیم.
در بازدید از خانه مددجویان، مواردی وجود داشته که علی رغم حضور خودتان و پیگیری مشکلات خانواده، از حل مشکل آن ها ناتوان مانده باشید؟
بعضی مواقع به مواردی برمیخوریم که حقیقتاً عقل ما با توجه به اینکه از مشاوران زیادی هم استفاده می کنیم، به حل مشکل آن ها قد نمی دهد یعنی مشکل، تنها از جنس مشکلات مادی نیست که بگویم مثلا با فلان مقدار پول، مشکل حل می شود؛ چند وقت پیش یک سفر به مازندران داشتیم؛ یک خانهای در یک روستای دورافتاده رفتم؛ پدر خانواده چندین سال قبل بر اثر یک حادثه از دنیا رفته بود؛ مادر دو فرزند این خانواده از شدت مشکلات، جلوی چشم فرزندانش روی خودش بنزین می ریزد و خودش را آتش می زند و در دم فوت می کند؛ می ماند دو یتیم صغیر که پیش پدربزرگ و مادربزرگ مادریشان زندگی می کنند؛ آن ها هم از فرط این غصه، مشکل روانی پیدا میکنند؛ یعنی حافظه شان را از دست داده بودند و با مشکلات روحی و روانی حادی دست به گریبان بودند؛ حالا در چنین شرایطی دو بچه کوچک بودند که پیش این پدربزرگ و مادربزرگی که حافظه شان را از دست داده بودند و مشکلات روانی حادی داشتند زندگی می کردند؛ ما مانده بودیم که باید برای این خانواده چه کار کرد؟ از طرفی نه این بچه ها حاضر بودند از پدربزرگ و مادربزرگشان جدا شوند، نه آن پیرزن و پیرمرد از شدت وابستگی اجازه می دادند بچه ها به بهزیستی و یتیم خانه سپرده شوند.
یا چند وقت پیش خانه یکی از مددجویان رفتیم که 5 دختر داشتند و از بین این 5 دختر، سه نفر به بیماری «ام.اس» پیشرفته مبتلا بودند که توان راه رفتن را هم نداشتند؛ پدر خانواده هم از کار افتاده بود؛ خانه هم نداشتند و هیچکدام از این دختران هم ازدواج نکرده بودند؛ شرایط این خانواده به قدری سخت و پیچیده بود که ما هرچه فکر کردیم عقلمان به جایی قد نداد و من گفتم بروید چند روانشناس با تجربه که بگویند به ما برای این خانواده چه کار کنیم؛ این ها مواردی است که اصلا نیاز مادی و پولی در درجه چندم اهمیت است و مدیریت خانواده مساله اصلی است؛ در برخی از این موارد باید تیم های تشخیص بیایند و به ما بگویند باید برای این خانواده چه نسخه ای بپیچیم.
علاوه بر سِمَت امروز شما در کمیته امداد و نوع فعالیتتان که یک فعالیت اجتماعی است، یکی از وجوه شخصیتی شما وجهه سیاسی شما است؛ شما در دولت نهم از وزرای آقای احمدی نژاد بودید و علیرغم سابقه طولانی رفاقت شما برخیها مدعی هستند که جدا شدن شما از دولت بعدی آقای احمدی نژاد به دلیل تغییر رویه ایشان بوده؛ آیا چنین چیزی صحت دارد؟
سابقه رفاقت و دوستی من و آقای احمدی نژاد به زمان انقلاب برمی گردد؛ به هر حال در دولت نهم ایشان رئیس جمهور منتخب مردم بودند که شعارهای ایشان مورد پسند مردم بود؛ لذا آن زمان پس از دعوتی که از بنده شد و با توجه به شناختی که از ایشان داشتم، آن مسئولیت را پذیرفتم و سعی کردیم واقعا کار فنی مربوط را انجام دهیم ولی اینکه چرا این همکاری ادامه نداشت، توافق دو طرف بود؛ به هر دلیل؛ یعنی هم نظر بنده بود که نباشم و هم نظر ایشان بود؛ یعنی یک توافق نانوشته بود که یک سال قبل از اتمام دولت نهم هم من می دانستم و هم ایشان و من این موضوع را به خیلی از اطرافیانم هم نگفته بودم. لذا تفسیر خاصی نمی خواهد. به هر حال در این دولت جدید هم یک سری از وزرای سابق، از بدنه دولت جدا می شوند که یا بنا به خواست وزرا است یا رئیس جمهور؛ هیچ ایرادی هم نمی شود گرفت.
من و آقای احمدی نژاد هم به صورت حاشیهدار و مسالهدار جدا نشدیم؛ خیلی طبیعی؛ ایشان مراسم گرفتند از ما تقدیر کردند؛ حتی در دولت دهم و در مقاطعی هم چند مرتبه از من دعوت کردند که به دولت برگردم؛ خاطرم هست یک بار هم در سال 89 حکم برای من زدند؛ یا به عنوان اعزام من به عنوان سفیر ایران در چین تمام اقدامات انجام شد یا برای راه آهن و مشاور و قائم مقام وزارت راه برای بنده حکم کتبی دادند یا برای تأمین اجتماعی همین طور؛ به هر حال از طرف ایشان لطف و درخواست بود ولی من چون در بنیاد تعاون و قرارگاه سازندگی مسئولیت گرفته بودم و روحیه برگشت به دولت را نداشتم، علاقه مند نبودم. یعنی روابط ما با آقای احمدی نژاد ادامه داشت و اینطور نبود که ما با دلگیری و اوقات تلخی از هم جدا شده باشیم.
اتفاقات بعدی هم در دولت دهم بود و به غیر از بحث معاون اولی که برای آقای مشائی پیش آمد موردی نبود و بقیه موارد در دولت دهم بود.
یکی از موارد جالب توجه در مورد شما و نقاط مثبت شما در کمیته امداد، سبک و سیاق مدیریتی خاصی است که بسیار شبیه سبک و سیاق مدیران دولت نهم بود؛ مدیریت بدون تشریفات، پرکاری و تلاش خستگی ناپذیر، سفرهای استانی متعدد با برنامه ریزی فشرده و در عین حال کم هزینه و مواردی از این دست...
این رفتار و ویژگی ما تنها مربوط به دولت نهم نیست؛ ما قبل از دولت نهم هم رفتار مدیریتی مشابه شیوه مدیریتی فعلی داشتیم و شاید انتخاب من در دولت نهم هم به دلیل همین شیوه و رفتار مدیریتی بود؛ به هر حال رفتار ما معلوم بود؛ بعد از دولت نهم هم رفتار ما همان بود و امروز هم همان است؛ بالاخره هریک از ما یک مشرب و رفتاری را برای خودمان نهادینه کردیم و خدا نکند روزی ما از این رفتار و شیوه، عدول کنیم چون معتقدم این رفتار به اهداف انقلاب ما نزدیکتر است و فکر میکنم اگر کسانی اینطور نیستند باید خودشان را اصلاح کنند؛ همه ما به خاطر داریم که امام هم اینطور رفتار می کرد؛ ساده، مردمی، کم هزینه؛ حالا شاید عدهای طور دیگری بگویند ولی باید این مطالبه شود که رفتار دولتمردان و مسئولان باید مردمی، ساده، جهادی و انقلابی با منش و رفتار اسلامی باشد و اگر رفتاری مغایر این موارد از من سر می زند، باید رسانهها و مردم به ما تذکر بدهند که اصلاح شویم؛ انشالله ما این روش را هم ادامه میدهیم و به هیچ قیمتی هم حاضر نیستیم از این رفتار خودمان دست بر داریم.
من تصور می کنم مردم ایران مردمی اخلاقمدار هستند و این روش و منش و رفتار کاری را بیشتر میپسندند و انتظار دارند مسئولان و خدمتگذارانشان رفتاری ساده و مردمی داشته باشند و رفت و آمدهایشان کم هزینه و ساده باشند و این مطالبه عمومی است.
شما قبلاً فیش حقوقی خودتان را منتشر کردید؛ یکی از مسائلی که مردم میخواهند بدانند این است که فرزندان رئیس بزرگترین نهاد حمایتی کشور چه طور زندگی میکنند؛ کار دولتی دارند؟
دختر بزرگم فوق لیسانس حقوق از دانشگاه تهران است و با اینکه جزو رتبههای برتر کنکور سراسری بود، علاقهای به کار بیرون از منزل نداشت و خانهدار است. پسرم هم مهندسی نرمافزار خوانده و به عنوان یک کارشناس ساده، در یک مجموعه غیردولتی کار میکند و اصلاً هم در مجموعههایی که من بودم نه کار کرده و نه ظاهر شده و زندگی عادی خودش را دارد.
برای 1400، برنامهای برای ریاست جمهوری دارید؟
(با خنده) بله. اگر عمر باشد من یک رأی دارم و چون وظیفه داریم در این امر بزرگ ملی مشارکت کنیم حتما به عنوان یک رأیدهنده، حضور خواهم داشت و کنار نخواهم کشید.