پوریا عالمی در مطلبی طنز به رای اعتماد نمایندگان به وزرا واکنش نشان داد.
محمود صادقی، نماینده مجلس، گفته: «برای خرید رأیاعتماد یک نماینده به نفع وزیر پیشنهادی وزارت کشور، فرماندار شهرستان مباركه را تغییر دادند! اما ظاهرا نماینده مذکور راضی نشده و گفته خواسته من تغییر استانداره!»
خیلی هم عالی. اصولا اقتصاد سرپایی داریم در کشور، چراکه همهچیز در کشور قابل معامله است (غیر از برخی خبرنگاران که ممنوعالمعامله هستند). یک شایعه هم بود در زمان انتخابات که یکی از آقازادهها نفری ۵۰۰ میلیون تومان میگیرد که اسم اساتید را بهعنوان کاندیدا توی لیست باباش جا بزند.
حالا شما بگو ۵۰۰ میلیون شایعه بود. ۴۵۰ تومن که دادند!؟ یا اصلا شما با تخفیف حساب کن ۲۰۰ میلیون تومان که درست بوده؟ نماینده شورای شهر یا نماینده مجلس، فکر کن سالی ۵۰ میلیون تومان هم حقوق بگیرد، چی براش میصرفد که شیتیل به این درشتی بدهد؟ ما نمیدانیم. فوقش تهتهش یک فهرست مثل املاک نجومی منتشر میشود که عیبی هم ندارد.
بههرحال کسی که حاضر است ۵۰۰ تومنش مثلا چهار سال بخوابد، یک ملک مثلا چهارمیلیاردی نباید بهش برسد؟ ما که راضی هستیم. خواب پول طرف را حساب کنید. گناه دارد.
حالا هم چیزی که ما متوجه میشویم این است که برخی از این رأیاعتمادها که مخالف و موافق هستند بیشتر از اینکه با عملکرد یا شخص وزیر پیشنهادی مخالف یا موافق باشند نگاه میکنند ببینند بادهای موافق بیشتر به سمتشان است یا بادهای مخالف. یعنی نگاه میکنند ببینند فلان وزیر که میآید چه بادی تولید میکند.
اگر باد موافق بود، رأیهای حزب بادی میریزند به دامان وزیر بادی. اگر باد وزیر ناموافق و مخالف بود، رأیها ازش دور میشوند. مثل همان نماینده محترم و اندیشمندی که فحش را کشید به جواد ظریف. چرا؟ چون باد ظریف اتفاقا باد ظریفی نیست و خیلی هم تنومند است و همهچیز را با خودش میبرد.
خلاصه اگر باد ظریف جای اینکه تحریمها را دور میکرد، تحریمها را دوُر میزد و بساط دلالبازی و جابهجایی پول نقد با هواپیما و تریلی را فراهم میکرد، خب خیلیها منتفع میشدند و ظریف جای اینکه الان اینقدر توی چشم بعضی از رسانهها و افراد باشد، روی سرشان بود و داشتند حلواحلواش میکردند. درواقع در آن وضعیت، همه طرفدار عملکرد ظریف و بادش میشدند و سر باد او چادر میزدند حتی.
بههرحال ما امروز سعی کردیم بگوییم واحد رأی نیز کیلو است و کاملا قابل اندازهگیری است.