قطعنامههای مجمع عمومی جنبه توصیهای دارد. البته استثنائاتی هم وجود دارد. بعضی از لابی ها و قطعنامههای مجمع عمومی با توجه به اعتبار و جایگاهی که نزد دولت ها و نهادهای بین المللی دارند، این قابلیت را دارند که به مرور زمان به یک قاعده بین المللی تبدیل شوند.
فرارو- پنج شنبه هفته گذشته مجمع عمومی سازمان ملل برای بررسی تصمیم آمریکا در اعلام بیتالمقدس به عنوان پایتخت رژیمصهیونیستی جلسه اضطراری تشکیل داد. دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در تصمیمی جنجالی اعلام کرده بود اورشلیم یا بیت المقدس را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت می شناسد. اقدام و اظهارات ترامپ با واکنش های زیادی در فضای بین المللی همراه شد. علاوه بر کشورهای اسلامی کشورهای اروپایی هم اقدام ترامپ را برنتابیدند. پای این موضوع در نهایت به جلسه مجمع عمومی سازمان ملل باز شد.
نمایندگان 128 کشور با رای خود اعلام کردند قدس را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت نمی شناسند. 35 کشور حاضر در مجمع عمومی نیز رای ممتنع دادند و تنها 9 کشور که مجموع جمعیت آنها به 40 میلیون نفر نمیرسد موافق پایتخت شدن قدس برای اسرائیل بودند. در قطعنامه صادر شده مجمع عمومی آمده است که هر تصمیمی که به تغییر در هویت، وضعیت یا ترکیب جمعیتی بیت المقدس منجر شود، ملغی محسوب میشود و کشورهای عضو سازمان ملل باید مطابق قطعنامههای شورای امنیت رفتار کرده و از گشایش نمایندگیهای دیپلماتیک در این شهر خودداری کنند.
واکنش آمریکا و اسرائیل به قطعنامه مجمع عمومی
چند روز قبل از جلسه مجمع عمومی سازمان ملل، جلسه ای در شورای امنیت این سازمان تشکیل شده بود که منجر به ارجاع این پرونده به مجمع عمومی شد. ایالات متحده آمریکا در جلسه شورای امنیت پیشنویس قطعنامه پیشنهادی مصر علیه تصمیم واشنگتن را وتو کرده بود. این در حالی است که ۱۴ عضو دیگر شورای امنیت به پیشنویس این قطعنامه رای مثبت دادند. نیکی هیلی، سفیر ایالات متحده آمریکا در سازمان ملل متحد آن قطعنامه را «توهین» نامیده و گفته بود که آمریکا آن را فراموش نخواهد کرد.
این تصمیم سازمان امنیت با واکنش های آمریکا و اسرائیل رو به رو شد. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی سازمان ملل را «خانه دروغ» خواند و گفت: اورشلیم پایتخت اسرائیل است و ما به ساختوساز در اینجا ادامه میدهیم و سفارتخانههای بیشتری به این شهر منتقل خواهد شد. نتانیاهو گفته: سازمان ملل بخواهد یا نه، اورشلیم پایتخت اسرائیل است. 70 سال طول کشید تا آمریکا این مسئله را رسما پذیرفت، سالها نیز طول میکشد تا سازمان ملل همین کار را انجام دهد. ترامپ هم پیش از رای گیری مجمع عمومی کشورهای رایدهنده به نفع پیشنویس قطعنامه سازمان ملل را به قطع کمکهای مالی تهدید کرده بود. او گفته بود: «این کشورها صدها میلیون یا میلیاردها دلار از ما پول میگیرند و علیه ما رای میدهند. ما این موضوع را پیگیری خواهیم کرد. ما به دقت مواظب رایگیری هستیم و اگر علیه ما رای بدهند مبالغ زیادی صرفهجویی خواهیم کرد». نیکی هیلی، نماینده آمریکا در سازمان ملل نیز روز دوشنبه در بیانیه ای اعلام کرد دولت آمریکا برای سال های مالی ۲۰۱۸ - ۲۰۱۹ مبلغ ۲۸۵ میلیون دلار از کمک مالی به سازمان ملل را کاهش خواهد داد.
قطعنامه مجمع عمومی حقوقی نیست
واکنش های آمریکا و اسرائیل به تصمیم مجمع عمومی سازمان ملل در حالی است که بسیاری از تصمیم گیری های مجمع عمومی الزام آور نیست. صمد قائم پناه، کارشناس مسائل بینالملل در این باره به فرارو می گوید: تصمیم گیریهای مجمع عمومی سازمان ملل در غالب قطعنامه، اعلامیه یا بیانیه از نظر حقوقی خیلی اعتبار ندارد. قطعنامههای مجمع عمومی جنبه توصیهای دارد. البته استثنائاتی هم وجود دارد. بعضی از لابی ها و قطعنامههای مجمع عمومی با توجه به اعتبار و جایگاهی که نزد دولت ها و نهادهای بین المللی دارند، این قابلیت را دارند که به مرور زمان به یک قاعده بین المللی تبدیل شوند.
این تحلیلگر سیاست خارجی به اعلامیه جهانی حقوق بشر اشاره میکند و می گوید: اعلامیه جهانی حقوق بشر که در سال 1948 تصویب شد یکی از این موارد است که توانسته به قاعده بین المللی تبدیل شود. اکنون هیچ کشوری در جهان نیست که به صراحت اعلام کند با کلیت اعلامیه جهانی حقوق بشر مخالف است. البته بعضی کشورها به این اعلامیه بیشتر نگاه انتقادی دارند اما در عین حال کلیت اعلامیه را زیر سوال نمیبرند.
قائم پناه ادامه می دهد: در مقاطع زمانی دیگری که بحث امنیت نظام بینالملل مطرح میشود و آن موضوع در شورای امنیت به نتیجه نمیرسد، موضوع از طرف اعضای شورا به اتفاق آرای اعضا به مجمع عمومی ارجاع میشود تا مجمع درباره آن موضوع تصمیم گیری کند. این گونه تصمیم گیریهای مجمع به اتحاد برای صلح موسوم شده است. از زمان تشکیل سازمان ملل تا کنون این مساله چندین بار اتفاق افتاده و مجمع عمومی در ارتباط به وضع امنیت بینالملل، ورود پیدا کرده و در آن نشست ها قطع نامههایی صادر شده است. قطعنامههای اتحاد برای صلح اعتبار حقوقی دارد و لازم الاجراست. اما موضوع رد پایتختی قدس برای اسرائیل جزء قطعنامههای اتحاد برای صلح نیست، چرا که موضوع آن، امنیت بینالملل مطرح نبوده است.
این کارشناس مسائل بینالملل میگوید: پرونده ردپایتختی قدس به عنوان پایتخت اسرائیل در شورای امنیت مطرح شده بود که با وتوی آمریکا و درخواست مصر به مجمع عمومی سازمان ملل وارد شد. اما در ادامه از شورای امنیت سازمان ملل خواسته نشد که این موضوع را به عنوان یک مساله مهم امنیت بینالملل در نظر بگیرد. به این ترتیب هرچند تصمیم مجمع عمومی برای تصویب قطعنامه در این نشست جای خوشحالی دارد، اما با بحث اعتبار آن هم نزد افکار عمومی جهان مطرح می شود. قطعنامه صادرشده ضمانت اجرایی و عملیاتی ندارد و برای دولتها تعهد حقوقی ایجاد نمیکند. به همین دلیل هر کدام از دولت ها بنابر اراده خود در حقوق بین الملل میتوانند تصمیم گیری کنند. آنها می توانند با استناد به این قطعنامه مجمع عمومی می توانند رفتاری از خود نشان دهند. به همین دلیل نمی شود از دولتها توقع داشت به این قطعنامه پایبند باشند یا به آن به منزله یک قطعنامه حقوقی نگاه کنند، چون اساسا مجمع عمومی سازمان ملل چنین جایگاهی ندارد.
همه رفتارهای ترامپ به انزوای آمریکا انجامیده است
مهدی ذاکریان، استاد روابط بين الملل دانشگاه، نیز در این باره به فرارو می گوید: جامعه یهودیان آمریکا بزرگترین، ثروتمندترین و پرنفوذترین اقلیت جامعه آمریکاست. طرح موضوع به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت اسرائیل از سوی ترامپ هم فقط برای جلب نظر این اقلیت بود. او در انتخابات این وعده را به یهودیان داده بود. این در حالی است که شورای امنیت سازمان ملل در قطعنامه 478 اعلام کرده بود هیچ کشوری حق انتقال نمایندگی دیپلماتیک خود را به بیتالمقدس شرقی یا غربی ندارد. قطعنامه هفته گذشته مجمع عمومی نیز دوباره موید این نکته بود. اما به رسمیت نشناختن بیتالمقدس در نشست مجمع عمومی سازمان ملل در طی روزهای گذشته برای اسرائیل هیچ تاثیری نخواهد داشت و هیچ اتفاق حقوقی یا سیاسی متوجه اسرائیل نخواهد بود.
این تحلیلگر مسائل سیاسی ادامه می دهد: هر رفتاری که ترامپ تا کنون از خود نشان داده، فقط به انزوای ایالات متحده آمریکا و همفکران او منجر شده است. یکی از نویسندگان بزرگ روابط بینالملل در تحلیل زیبایی سال 2018 را سال پیروزیهای ایران در منطقه و نظام بینالملل میداند. بخشی از این پیروزیها حاصل زحمات خود ایرانیان بوده اما بخش دیگر حاصل نادانی دشمنان ایران بوده است. آنها با تصمیمات نادرستی که اتخاذ کرده اند بیشتر خود را منزوی کرده اند. ایالات متحده نه در زمینه برجام، نه در رابطه با ممنوعیت ورود شهروندان ایرانی به آمریکا، نه در اسلام هراسی و نه در بیت المقدس نتوانسته اند به ایران ضربه بزنند.
ذاکریان در پاسخ به این سوال که «آیا شکست اخیر اسرائیل منجر به عصبانیت او در منطقه خواهد شد؟» میگوید: کافی است ایران نیروهای خود را از سوریه و عراق فرابخواند. آن موقع منطقه شاهد کشتار وسیع نیروهای آمریکایی، غربی و متحدین غرب از سوی داعش خواهد بود. درست است که اقدامات ایران در منطقه بر اساس استراتژیهای جمهوری اسلامی بود اما نتیجه مستقیمی هم برای آمریکا و متحدین غرب داشته است. این نتیجه همان تضعیف تروریسم داعش بود. ترامپ در دوران انتخابات اعلام می کرد چرا آمریکا باید در منطقه خاور میانه هزینه کند؟ اما الان خود او در خاور میانه در حال هزینه کردن است که این می تواند بحرانی جدی برای ترامپ باشد.