فرارو- یک رسانه روسی طی یادداشتی به قلم آندره ویچک، پشتپرده ناآرامیهای اخیر ایران را مورد بررسی قرار داد.
به گزارش فرارو به نقل وبگاه شبکه راشا تودی، اعتراضات در ایران فروکش کرد و خیابانهای اغلب شهرها مجددا آرام شد. اما این سوال همچنان باقیست: چه کسی پشتپرده حوادثی بود که ۲۲ نفر قربانی گرفت؟ آیا در نهایت این حوادث یک تلاش جسورانه و بیرحمانه خارجی برای براندازی نظام ایران بود؟
بسیاری، از جمله نگارنده، معتقدند که این، تلاش دیگری از سوی واشینگتن و متحدانش برای برانگیختن یک "انقلاب رنگی" در کشور فوق العاده مهمی بود که در راه منافع اقتصادی و ژئوپولیتیکیشان ایستاده است.
اعتراضات در ۲۸ دسامبر از مشهد به خاطر افزایش قیمت غذا و بیکاری روبه رشد، شروع شد. اما ظرف چند روز شعارهای تندی در آن وارد شد.
ایران طی نامهای به سازمان ملل آمریکا را به دخالت عجیب در امور داخلیاش متهم کرد. واسیلی نبنزیا، نماینده روسیه در سازمان ملل گفت: احساس میشود که نوعی از حساسیت غیرقابل توضیح نسبت به این کشور (ایران) وجود دارد که تفکر درباره این کشور را مبهم میکند و به تفکر متوهمانه ختم میشود.
شاید چنین تفکری به لحاظ اخلاقی به عنوان غیرقابل توضیح توصیف شود، اما از دیدگاه بشدت عملگرای حاکم بر سیاست خارجی آمریکا، این تفکر کاملا منطقی است. با حوادثی که در سالها و دهههای گذشته مناطق متعددی مانند خارومیانه، آمریکای لاتین و آفریقا را لرزاند، شباهتهای بسیاری وجود دارد. ایران، ونزوئلا، کوبا، روسیه، چین، کره شمالی، حتی آفریقای جنوبی و اریتریا همگی آشکارا در لیست دشمنان آمریکا قرار دارند. ایران به دلیل دفاع از حقش برای توسعه نظام اقتصادی و سیاسیایش و نیز دفاع از چندین کشوری که با حملات توجیهناپذیر غرب مواجهاند، در آن لیست جای گرفت. ایران دشمن اصلی غرب در منطقه است. ایران از حزب الله حمایت میکند، به شکست داعش و النصره در لبنان کمک و از بشار اسد حمایت کرد. ایران قاطعانه طرف مردم فلسطین را گرفته و با همه کشورهای انقلابی آمریکای لاتین همکاری میکند.
با توجه به آنچه که در بالا ذکر شد، حساسیت نسبت به ایران صریحا قابل توضیح است. البته این تنها زمانی است که منطق بشدت منحرف به کار گرفته شود. منطق منحرف، به طور فزاینده توسط بسیاری از سیاستمداران غربی و نیز رسانههای جمعی به کار گرفته میشود.
ایران در حال مواجهه روزافزون با خطر دشمن شدن، منزوی شدن و حتی مورد حمله قرار گرفتن از سوی غرب است. حوادث اخیر ایران، ممکن است اولین مرحله موج جدیدی از "تغییر رژیم" از سوی آمریکا و متحدانش و ستون پنجم در داخل ایران باشد.
اما این بار به نظر میرسد که تهران کاملا میداند که چه اتفاقی در حال افتادن است. دیدن خشم مقامات ایران زیاد دشوار نیست. چندین رهبر سیاسی آمریکایی درباره نظام سیاسی ایران، بیانیههای تحقیرآمیز منتشر کردهاند. آنها از معترضان حمایت کردند. حمایتی که به راحتی میتوان آن را به عنوان مداخله مستقیم در امور داخلی کشور تلقی کرد.
ویچک با اشاره به توئیتهای ترامپ و اظهارت نیکی هیلی دربار وقایع ایران نوشت: بسیار مناسب است به یاد بیاوریم که در تاریخ معاصر، ایران مکررا با وحشتناکترین اقدامات تروریستی غرب مواجه بوده است. اقداماتی که اغلب با نام آزادی و دموکراسی انجام میشود.
علاوه بر این، ایران برای سالها و دههها از انواعواقسام تحریمهای فلجکننده رنج برده است.
ایرانیان سرافراز و سختیکشیده، تمایلی به تسلیم شدن ندارند. این اولین بار نیست که اراده آنها در معرض آزمون قرار میگیرد. این بار این کشور تنها نیست. از چین و روسیه گرفته تا آمریکای لاتین و خاورمیانه و آفریقا، حمایت از مردم این کشور رو به رشد است.