صادق زیبا کلام در شرق نوشت: روحانی درباره استراتژی کلان دولت دوازدهم نیز برای چندمینبار از جمله در نشست خبری دیروز گفت «بر روی دو هدف ایجاد اشتغال مولد و مبارزه با فقر مطلق» تمرکز کردهایم.
او اضافه کرد اساسا بودجه سال ٩٧ روي اين دو هدف اصلي بنا شده است، اما همه ما ميدانيم دو موتور اصلي ايجاد درآمد براي هزينهکردن در زمينه اشتغال و محروميتزدايي در لايحه بودجه ٩٧، عبارت بودند از افزايش قيمت بنزين و کاهش ٣٠ ميليون يارانهبگير؛ اما بعد از ناآراميهاي ديماه، هم خود دولت و هم مجلس باعجله و نگران از واکنش مردم در آينده، هر دوي اين تصميمهای بنيادي و درست را کنار گذاشتند.
اي کاش رئيسجمهور به مردم حقايق تلخ و گوشهاي از واقعيتهاي اقتصادي را ميگفت. اينکه فروش بنزين با نرخ هزار تومان و پرداخت به بيش از ٧٥ ميليون نفر يارانه نقدي در ماه، چه بلايي بر سر اقتصاد کشور آورده و همچنان خواهد آورد؛ اما بهجاي بازگوکردن واقعيتهاي روشن اقتصادي، دکتر روحاني به خبرنگاران گفت: «١٠ ماه گذشته هم نشان داده که امسال شرايط بهتري پيشِرو داريم».
يا درباره سياست خارجي و با توجه به چالشهايي که پيشِروي ايران قرار دارد از جمله خروج ايالات متحده از برجام در ارديبهشت سال آينده، رئيسجمهور در نهايت خونسردي و اميدواري گفت: «روابط ما با اروپا خيلي بهتر از گذشته است». درباره برجام هم تکرار کرد آمريکا نميتواند از اين پيمان خارج شود و اروپا از تصميم ايالات متحده حمايت نميکند.
بعيد به نظر ميرسد دکتر روحاني نداند حجم مبادلات تجاري اروپا با آمريکا در سال بيش از هزار ميليارد دلار است، درحاليکه حجم معاملات با ايران فقط حدود ٢٠ ميليارد دلار است. نميدانم چرا دکتر روحاني تصور ميکند و به خبرنگاران تأکيد ميکند اتحاديه اروپا رابطه تجاري هزار ميلياردي با آمريکا را فداي رابطه تجاري با ايران ميکند.
البته انصاف بايد داشت و شرايط دشوار دکتر روحاني را درک کرد. اگر او ميخواست بسياري از واقعيتها را براي مردم بازگو کند، يقينا با واکنش تند برخي بخشهاي ديگر در کشور روبهرو ميشد و شايد رئيسجمهور همچنان ترجيح ميدهد در شرايط فعلي تنشي ايجاد نشود. با وجود اين محدوديت اين تنها راه بيان مسائل نيست، حتما ميتوان از طرق مختلف، مسائل را با مردم در ميان گذاشت و تا اين حد باورنکردنی، در افکار عمومي ظاهر نشد.
کلام عریز