در ايران صاحبان تريبوني هستند که تصور ميکنند با توسل به برخي اختلاف نظرهاي اروپا و آمريکا ميتوانند جهان غرب را به سود خود، مقابل يکديگر قرار دهند، بيآنکه به منافع ترجيحي دوجانبه آنان بينديشند.
فريدون مجلسي . تحليلگر روابط بينالملل در شرق نوشت: در ايران صاحبان تريبوني هستند که تصور ميکنند با توسل به برخي اختلاف نظرهاي اروپا و آمريکا ميتوانند جهان غرب را به سود خود، مقابل يکديگر قرار دهند، بيآنکه به منافع ترجيحي دوجانبه آنان بينديشند.
متأسفانه آنچه در جهان به عنوان سياست خارجي ايران ناميده يا تلقي ميشود آني نيست که از مجراي حرفهاي، يعني وزارت امور خارجه ايران، اعلام و ابلاغ ميشود. اصولا گويي در کشور ما سياست خارجي جذابيتي براي خودنمايي دارد که افراد غيرمسئول را در هر لباس و موقعيتي به موضعگيري و اظهارنظر در موضوع بهشدت تخصصي روابط خارجي وسوسه ميکند، بيآنکه به آثار و عواقب آن بينديشد. اکنون به بهانه همين اظهارنظرهاي تريبوني در مورد يمن، منشأ موشکهاي شليکشده از يمن را ايران اعلام کرده و پرونده را به شوراي امنيت بردهاند. رأي مثبت يا منفي شوراي امنيت در برابر اين پيشنويس تضمينشده نيست.
در زمان احمدينژاد شش قطعنامه محکومکننده ايران بدون مخالفت چين و روسيه به تصويب رسيد و گذشته از بهانه دورزدن تحريمها و تلفشدن ميلياردها دلار درآمد نفتي به سود دايره کوچکي از سودجويان، آسيبهاي اقتصادي و اجتماعي جبرانناپذيري به کشور وارد شد. برجام گرچه توانست در توسعه بازار نفت و گاز و پتروشيمي و واردات برخي کالاهاي اساسي از چين و هند و چند کشور ديگر تأثيرگذار باشد، اما با رويکارآمدن ترامپ که از قبل برجام را کلاهي ناميده بود که ايران بر سر آمريکا گذاشته و تهديد به برچيدن بساط آن و تجديد تحريمهاي فلجکننده کرده بود، روند عاديسازي روابط بازرگاني بينالمللي ايران با دشواري مواجه شد.
دراينميان، برخي مخالفان داخلي برجام نيز ساکت ننشستند و بر شدت شعارها افزودند. در برجام محدوديتي براي توسعه صنايع دفاعي از جمله موشکي ايران وجود ندارد، اما تفسير بيگانگان که تبليغ اسرائيل، پول عربستان و قدرت آمريکا پشت آن است، موشکپراني ارتش يمن در جنگ عربستان را اقداماتي از سوي ايران عليه صلح و امنيت بينالمللي تلقي کردهاند که منجر به تدارک پيشنويس قطعنامه جديد شده است. زمينهسازي کار با موج بزرگ ايرانهراسي از سوي عربستان و آمريکا و شخص نتانياهو در کنفرانس امنيتي مونيخ به اوج خود رسيد. هرچند دکتر ظريف حتي با توسل به طنز کوشيد پاسخی درخور بدهد، اما همزمان پيامهايی تهديدآميز از سوي برخي افراد در ايران، موجب شد وزير خارجه روسيه -متحد قديمي اسرائيل- در حضور آقاي ظريف بگويد لازم است ايران از اينگونه شعارها بپرهيزد.
زمانبندي اين واکنش که پس از ديدارها و تماسهاي نتانياهو و وزير خارجه عربستان با روسها ابراز شده است، ميتواند مانند نوبتهاي قبل منجر به عدم توسل روسيه و حتي چين به وتوکردن قطعنامه براي حمايت از ايران شود، زيرا اين کشورها مايل به رنجاندن آمريکا و جهان غرب نيستند. اما حتي اگر قطعنامه به ضرب يک يا دو وتو به تصويب نرسد، هشداري جدي برای تشديد اقدامات دوجانبه خواهد بود.
با پناهبردن عبد ربه منصور به عربستان، رئيسجمهور پيشين يمن، عليعبداللهصالح که به حوثيها پيوسته بود، با اوجگيري جنگ داخلي ميان آنها، هنگامي که خواست به عربستان بگريزد، کشته شد. با اين همه و با توجه به محاصره کامل يمن از سوی عربستان و متحدانش با نظارت دقيق آمريکا، معلوم نيست متهمکردن جمهوري اسلامي به ارسال موشک به يمن چگونه اثباتشدنی است؟
تا بتوانند در شوراي امنيت به آن استناد کنند. آيا شوراي امنيت صرفا استناد به تهديدها و شعارهاي رزمي و ميداني را براي صدور رأي بر محکوميت ايران کافي خواهد دانست؟ اما مسئله اين است که در جهان امروز، مقدمات امر به امور ديگري هم بازميگردد. آنان دستگيري تعدادي ايرانيتبارِ اروپايي و آمريکايي را در تبليغات خود نوعي گروگانگيري عنوان و تبليغ کردهاند. سفر بوريس جانسون، وزير خارجه بريتانيا، به عمان و سپس به ايران حکايت از وساطت او براي آزادي نازنين زاغري داشت که ناکام ماند. برخي پادرميانيهاي ديگر براي آزادي اينگونه زندانيان را هم نميتوان از نظر دور داشت. در اينگونه موارد کشورها يا بر مواضع خود تأکيد ميکنند، يا مطابق اصل رعايت مصالح عمومي مسئله را با سازش حلوفصل ميکنند. احتمالا وزير خارجه انگليس انتظار داشت دست خالي بازنگردد.
درباره فرانسه هم نبايد از نظر دور داشت که قويترين لابي سياسي يهوديان در آن کشور نفوذ دارد و شعارهاي ضديت با غرب نيز پژواکهايي دارد.برجام هم قرارداد دوستي ايران و آمريکا يا ايران و غرب نيست؛ توافقي است ناظر بر فعاليتهاي هستهاي و لغو الزامات بينالمللي درباره تحريمهاي ناشي از آن قطعنامهها. اما اگر ايران يا هر کشور ديگري در خصومت با کشور يا کشورهاي ديگر اصرار بورزد، طرفين تحريمها يا محدوديتهاي دوجانبهاي را عليه يکديگر برقرار ميکنند. اکنون در شرايط حساسي قرار داريم.
در هر دو طرف تنش، نيروهاي ستيزنده دست بالا را دارند که جنگ را راهحل نهايي ميدانند؛ جنگ به هر دو طرف آسيب ميرساند. اکنون زماني است که با عقلانيت به توانمنديهاي خود و واقعيات جهان بينديشيم و با احترام به عقلانيت و اعتدالي که مردم به آن رأي دادند، به جاي ستيز راه مسالمت در پيش گيريم و اجازه ندهيم برخي شيوخ عرب سرنوشت عراق و سوريه را در خيال خود براي ايران هم تصور کنند.