فرارو- به تازگی سخنگوی ناجا با بیان برنامههای پلیس در حوزه اجتماعی از آمار بالای نزاع در کشور خبر داد. به گفته منتظرالمهدی برآورد آسیبهای اجتماعی در سال ۹۶ نشان میدهد که آسیبهای نزاع و درگیری در ردههای نخست قرار دارند.
پیشتر وزیر بهداشت هم گفته بود: نزاع دومین عامل مرگ و میر ناشی از حوادث در کشور پس از تصادفات رانندگی است.
به گفته مدیرکل پزشکی قانونی استان تهران هم نزاع بیشترین حجم معاینات را به خود اختصاص داده است.
اما علت این همه درگیری و نزاع در کشور چیست؟ چه عواملی بیشترین تاثیر را بر بالا بودن این آمار دارد؟
وقتی تحمل شهروندان کم و خشم آنها زیاد میشود
به اعتقاد برخی از کارشناسان مشکلات اقتصادی و فشارهایی که در سالهای اخیر به مردم وارد شده علت اصلی افزایش درگیری و نزاعهای خیابانی است.
به تازگی و بعد از حوادث دی ماه و خیابان پاسداران، نائب رئیس فراکسیون امید مجلس، مسائل اقتصادی و معیشتی را علت اصلی کاهش آستانه تحمل جامعه دانست.
اما دبیر ستاد ملی صبر قوه قضائیه، با توجه به تجریباتی که در این سمت داشته میگوید: شمار زیادی پروندههای قصاص وجود داد که به خاطر بوق زدن و جای پارک، فردی کشته شده و اغلب این افراد از نظر اجتماعی سطح پایین نیستند و بعضا دارای تحصیلات عالی و شغل مناسب هستند.
به اعتقاد بسیاری از جامعهشناسان هم افزایش جمعیت، مهاجرت و تداخل فرهنگ ها، فشارهای مالی، اقتصادی، اجتماعی، اخلاقی و ... میتواند عوامل افزایش درگیری و نزاع در جامعه باشد، اما کاهش آستانه تحمل یا تاب آوری علت اصلی این درگیریها است که البته با تمام موارد ذکر شده مرتبط است.
حسن روحانی هم یک سال بعد از انتخاب شدن به عنوان رئیس جمهور از کاهش آستانه تحمل جامعه در ابعاد مختلف سخن گفت.
محمدیصادق جامعهشناس با توضیح ارتباط پایین آمدن آستانه تحمل مردم و درگیریهای خیابانی میگوید: خشمی که درون بسیاری از شهروندان نهفته شده، ناگهان فوران میکند و از یک مسأله کوچک و یک ناسزا و فحاشی، آتش این خشم شعله ور میشود.
اما در سالهای اخیر چه عواملی موجب کاهشِ بیش از پیش آستانه تحمل و طاقت مردم شده است که شاهد افزایش آمار نزاع و درگیری در کشور هستیم؟
برای بررسی مهمترین علت کاهش تحمل در جامعه در سالهای اخیر با نیره توکلی جامعه شناس به گفتگو نشسته ایم.
این جامعه شناس در سه محور به بررسی علتهای کاهش آستانه تحمل و افزایش درگیریها در جامعه میپردازد و در آخر از نقش خود شهروندان به عنوان تشدید کننده این سه علت صحبت می کند. به اعتقاد او عدم تحقق برخی مطالبات مردم بعد از انتخابات به نوعی موجب ناامیدی و کاهش آستانه تحمل مردم شده است.
همچنین آلودگی هوا موردی است که توکلی شدیدا بر تاثیر آن در سالهای اخیر روی خلق و خوی مردم تاکید دارد. متن گفتگوی این جامعه شناس با فرارو در ادامه می آید:
به گفته معاون اجتماعی ناجا برآورد آسیبهای اجتماعی در سال ۹۶ نشان میدهد که آسیبهای نزاع و درگیری در ردههای نخست قرار دارند. به نظر شما مهم ترین عامل افزایش درگیری ها به خصوص در سال های اخیر چیست؟
آلودگی هوا یکی از مهمترین دلایل پایین بودن طاقت مردم و ایجاد درگیریها است. بعد از مدتها آلودگی، وقتی یک روز هوا پاک میشود میبینید مردم چقدر سرحال هستند و روحیه خوبی دارند. هوای پاک و روزهای بهاری به شدت روی خلق و خوی مردم تاثیر مثبت می گذارد.
در جامعه ما آلودگی صوتی و هوا شدید است و در ساخت و سازها و در تمام برنامههای شهری، شهروندان به کلی نادیده گرفته میشوند و همواره آرامش و آسایش شهروندان سلب میشود؛ آنقدر در کوچهو خیابانها ساخت و ساز انجام میشود که مردم بخاطر سر و صدا حتی خواب راحت ندارند.
به این جنبه از آسایش مردم بی توجهی شده است و بیشتر مشکلات اقتصادی را وضعیت بد روانی شهروندان میدانند. اما اول از همه فضای نا امن و ناآرام شهر، آلودگی هوا، آلودگی صوتی، نبودن فضای سالم برای ورزش و دورهم جمع شدن، بر رفتار شهروندان و کاهش تحمل آنها موثر است.
بسیاری از فضاهای سبز کشور از بین رفته و جایی وجود ندارد که مردم راحت دور هم شوند؛ متاسفانه در این چند سال درختان و فضای سبز زیادی نابود شده و به جای آن ساختمان ساخته شده است.
دومین عامل، نگرانی مردم از عدالت اجتماعی، وضعیت شغلی و بروز بحرانهای طبیعی مثل زلزله در چند وقت اخیر است.
سومین موضوع ناامیدی مردم است. ناامیدکنندگان مردم بازندگان انتخابات بودند. آنها با تمام قوا کوشیدند به مردم نشان دهند که انتخابات تغییر یا اصلاحی ایجاد نمیکند و آب از آب تکان نخواهدخورد و در این راه، با تحریم کنندگان انتخابات و کسانی که معتقدند این نظام اصلاح ناپذیر است، همصدا شدند؛ غافل از آنکه ناامید کردن مردم از ایجاد تغییرات در این نظام خطرناکترین و مهمترین عامل حرکات کور و بدون برنامه ای است که حتی ممکن است به سود کسانی که مردم پیشتر آنها را از قدرت بیرون کرده اند تمام شود.
اما به عنوان چهارمین موضوع باید بگویم شهروندان ما به شدت از مسئولیتهای خودشان غافل هستند؛ همواره خودشان را قربانی همه چیز میدانند و در مقابل این قربانی بودن برای خودشان ذرهای مسئولیت قائل نیستند و همیشه تقصیر خودشان را گردن دیگران میاندازند؛ در حالیکه اگر موقعیتی به دست خودشان پیش بیاید، مدام حرمت و حقوق دیگران را نقض میکنند.
افرادی که الگویشان این است که همه مشکلات به نظام بر میگردد و بالا دستیها حقوق آنها را رعایت نمیکنند خودشان هم حقوق یگدیگر را نقض میکنند و این مساله شرایط بد روحی و اجتماعی مردم را تشدید میکند.
شهروندان هم باید بپذیرند ثروت مفت و بی حساب وجود ندارد و باید کار کرد و این اسطوره که کشور ما روی ثروت خوابیده است افسانهای بیش نیست.
باید در نظر بگیریم که منابع طبیعی ثروت به حساب نمیآید و باید روی آن کار انجام شود تا تبدیل به ثروت شود.
این دید غلط به منابع طبیعی کشور باعث میشود مردم مدام در یک وضعیت طلبکاری قرار بگیرند و احساس کنند حقوق و مطالبشان تحقق نیافته است؛ این مساله، علتهای اصلی عدم نشاط اجتماعی و بروز درگیریها و نزاعهای خیابانی مثل آلودگی هوا، ترافیک، بی عدالتی، مشکللات اقتصادی و... را تشدید میکند.
«باید بگویم شهروندان ما به شدت از مسئولیتهای خودشان غافل هستند؛ همواره خودشان را قربانی همه چیز میدانند و در مقابل این قربانی بودن برای خودشان ذرهای مسئولیت قائل نیستند و همیشه تقصیر خودشان را گردن دیگران میاندازند؛ در حالیکه اگر موقعیتی به دست خودشان پیش بیاید، مدام حرمت و حقوق دیگران را نقض میکنند»
پیامبر خدا می فرمایند:
إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکارِمَ الْأَخْلَاقِ.
به راستی که من برای به کمال رساندن مکارم اخلاق مبعوث شده ام.
حال در جامعه ما تنها چیزی که بهش اهمیت نمیدن همینه و تمام هم و غم مسئولین مملک شده نابودی آمریکا و اسرائیل!
کلام آخر اینکه:
امیرمومنان على(علیه السلام) مى فرمایند: «اَلنّاسُ بِاُمَرائِهِمْ اَشْبَهُ مِنْهُمْ بِآبائِهِمْ»؛ شباهت مردم به امیران و حکمفرمایانشان بیشتر است از شباهت به پدرانشان!.