فرارو- ترور دانشمندان هستهای ایران، بخشی از یک طرح موساد برای اخلال در این برنامه بود.
به گزارش فرارو، مجله آمریکایی پالیتیکو طی گزارشی به قلم رونین برگمن، روزنامهنگار اسرائیلی، به طرح اسرائیل برای ترور دانشمندان هستهای ایران پرداخت و نوشت: «در ماه می ۲۰۰۳، معاون رئیس موساد، یک برنامه فوق محرمانه را به رهبری ارشد آژانس جاسوسی اسرائیل ارائه کرد.»
این طرح که محصول چهار ماه تلاش گسترده بود، یک استراتژی فوقالعاده محرمانه برای متوقف ساختن برنامه هستهای ایران بود. برگمن با اشاره به سفر کنونی نتانیاهو به آمریکا و لفاظیهای او علیه برجام، اظهار کرد که مسئولان دستگاه جاسوسی اسرائیل، نسبت به مسئولان سیاسی، «بشدت متفاوت» به مسئله هستهای ایران نگاه میکنند.
در آن زمان، تامیر پاردو، دست راست رئیس موساد، یعنی مئیر دوگان، مدعی شد: «گمان اولیه این است که یک کشوری مانند ایران که به لحاظ فناوری پیشرفته و دارای ثروتی از منابع است و دنبال بمب اتمی است، در نهایت در انجام این کار موفق خواهد شد. به عبارت دیگر، توقف فوری این پروژه، فقط میتواند نتیجه تغییر فکر یا تغییر در هویت سلسله مراتب سیاسی در ایران باشد.»
طرح ترور
در آن جلسهای که پاردو صحبت میکرد، برخی همهمه کردند، اما پاردو ادامه داد. وی مدعی شد که در این وضعیت، اسرائیل سه گزینه دارد: یک؛ فتح و تصرف ایران. دوم؛ رژیم ایران را تغییر دهد. سوم؛ مقامات سیاسی ایران را متقاعد کند که هزینه ادامه دادن برنامه هستهای بزرگتر از هزینه متوقف کردن آن است.
اما به گفته برگمن از آنجا که گزینه اول و دوم «غیرواقعگرایانه» است، فقط گزینه سوم باقی میماند. بر اساس گزینه سوم، اسرائیل اقدامات سری و علنی اتخاذ خواهد کرد که چنان بر حاکمان دینی ایران فشار وارد کند که آنها در مسئله هستهای فقط تسلیم شوند.
داگان با طرح پاردو موافق کرد و آن را به یک رویکرد پنجگانه توسعه داد: ۱- اعمال فشار دیپلماتیک بین المللی سنگین بر ایران، ۲- اعمال تحریمهای اقتصادی، ۳- حمایت از اقلیتها و گروههای اپوزیسیون برای کمک به آنها در براندازی رژیم، ۴- بر هم زدن محمولههای تجهیزات و مواد خام برنامه هستهای و ۵- انجام عملیات سری از جمله نابود کردن تاسیسات و قتل روشمند شخصیتهای کلیدی در برنامه هستهای.
گستره بخش پنجم، شامل ترور دانشمندان هستهای ایران میشود. بنا به ادعای این روزنامهنگار اسرائیلی، این عملیات، «موفقیت وحشتناکی» کسب کرده است.
بنا به ادعای برگمن، ایده پشت این عملیات - به تعبیر داگان «سلسلهای از عملیات دقیق با هدف تغییر واقعیت» - این بود که تا جای ممکن «ساخت بمب اتمی» توسط ایران به تاخیر انداخته شود.
برای پشتیانی از عملیات اسرائیل، یک توافق همکاری بین چهار آژانش اطلاعاتی آمریکایی و اسرائیلی (سازمان سیا، آژانس امنیت ملی آمریکا، موساد و آژانس اطلاعات نظامی اسرائیل) در زمان ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش و نخست وزیری ایهود اولمرت امضا شد. توافقی که به گفته برگمن، حتی برای کشورهایی که روابط نزدیکی دارند، «بسیار غیرمعمول» بود. بنا به ادعای برگمن، عنصر آخر طرح داگان، یعنی کشتن روشمند دانشمندان هستهای، به دلیل عدم مشارکت آمریکا، صرفا توسط موساد انجام شد. موساد لیستی از ۱۵ پژوهشگر اصلی در برنامه هستهای را برای ترور تدوین کرد.
آغاز عملیات ترور
در ۱۴ ژانویه ۲۰۰۷، دکتر اردشیر حسینپور به طرز مشکوکی درگذشت. وی یک دانشمند هستهای ۴۴ ساله بود که در نیروگاه اورانیوم اصفهان کار میکرد. در اعلامیه رسمی درگذشت حسین پور اعلام شد که او در پی نشت گاز خفه شد. اما به گفته برگمن، دستگاه اطلاعاتی ایران، متقاعد شد که او «قربانی اسرائیلیها» بود.
در ۱۲ ژانویه ۲۰۱۲، در ساعت ۸:۱۰ صبح، مسعود علیمحمدی در یک محله شمال تهران، از خانه بیرون آمد و به سمت خودرویش رفت. زمانی که درب ماشین را باز کرد، یک موتورسیکلت بمبگذاریشده که در نزدیکی پارک شده بود، منفجر شد. برگمن او را یک «دانشمند اصلی» در برنامه هستهای ایران توصیف کرد.
در ۲۹ نوامبر ۲۰۱۰، دو موتورسوار، دو «شخصیت ارشد» برنامه هستهای ایران را از طریق چسباندن بمب به ماشینشان، منفجر کردند. دکتر مجید شهریاری پس از منفجر شدن ماشینش به شهادت رسید و فریدون عباسی دوانی و همسرش که به همراه او در ماشین بود، قبل از اینکه ماشینشان منفجر شود، از آن فرار کردند.
برگمن مدعی شد: «ایرانیان به سرعت متوجه شدند که یک کسی دارد دانشمندانشان را میکُشد و حراست شدید از آنها، بخصوص از رئیس گروه تسلیحات محسن فخریزاده، را شروع کردند. فخریزاده مغز متفکر پروژه (هستهای) به شمار میرفت.»
علیرغم این ترورها، تحریمهای اقتصادی و تخریب کامپیوترهای برنامه هستهای، برگمن اذعان میکند در اواخر ۲۰۱۰، مقامات اسرائیلی به این نتیجه رسیدند که همه این اقدامات، برنامه هستهای ایران را «به اندازه کافی کُند» نکرده است. بنابراین، به ارتش اسرائیل دستور دادند برای انجام عملیات بزرگ و تمام عیار هوایی در قلب ایران، آماده شود. اسرائیل برای آمادگی برای این حمله و تبعات آن، دو میلیارد دلار هزینه کرد. داگان با این حمله موافق نبود و آن را احمقانه میدانست. به عقیده داگان، حمله اسرائیل به ایران، منافع ملی اسرائیل را تامین نمیکند. دشمنی بین داگان و نتانیاهو در سپتامبر ۲۰۱۰، به اوج خود رسید. داگان مدعی شد که نتانیاهو در جلسهای با رئیس موساد، رئیس شین بت (آژانس اطلاعات داخلی) و رئیس ستاد مشترک ارتش، به آنها دستور داد که ظرف ۳۰ برای حمله به ایران آماده شوند. داگان از این «بیپروایی» متحیر شد. زیرا معتقد بود که حمله به ایران، «تبعات غیرقابلتحمل» خواهد داشت.
پاردو مجددا ترورها را از سر میگیرد
به گفته برگمن، پس از اینکه پاردو جانشین داگان در ریاست موساد شد، دستگاه اطلاعاتی ایران متوجه شد که موساد ترور دانشمندان هستهای را از سر گرفته است.
در ژولای ۲۰۱۱، یک موتورسوار، دکتر داریوش رضایینژاد، متخصص فیزیک هستهای و پژوهشگر ارشد سازمان انرژی اتمی ایران، را تعقیب کرد. زمانی که رضایی نژاد به پایگاه امام علی (ع) رسید، موتورسوار، کُلت خود را درآورد و رضایینژاد را شهید کرد.
بنا به ادعای برگمن، این ترورها باعث ترس سایر دانشمندان شد و موجب نوعی «جدایی سفید» شد. یعنی این دانشمندان درخواست کردند که به پروژههای غیر نظامی منتقل شوند. داگان در این باره گفت: «توانایی یک سازمان برای اجبار یک دانشمند برای کار بر پروژهای که او نمیخواهد بر آن کار کند، محدود است.»
بنابراین موساد برای «تشدید ترس» هدف دیگری برای ترور انتخاب کرد، هدفی که منصب بالایی در برنامه هستهای نداشت. با این حال، بنا به ادعای برگمن، ترور این فرد میتوانست در میان تعداد زیادی از همکاران او «هراس» ایجاد کند. در ۱۲ ژانویه ۲۰۱۲، مصطفی احمدیروشن، مهندس شیمی در نیروگاه نطنز، خانه خود را ترک کرد و به سوی آزمایشگاهی در مرکز تهران رفت.
برگمن ادامه داد: «چند ماه قبلتر، عکسی از او در رسانههای سراسر جهان منتشر شد که او در آن به همراه محمود احمدینژاد، رئیسجمهور ایران، در یک بازدید از تاسیسات هستهای حضور داشت.»
با دیگر، موتورسواری یک بمب به ماشین او چسباند او را در جا ترور کرد.