سید محمود کاشانی پسر آیت الله کاشانی با نظر شورای شهر برای تغییر نام خیابان نفت مصدق موافق نیست و سردمداران این نامگذاری را به یک مناظره تلویزیونی دعوت کرد. او معتقد است ردپای بیگانگان در این تصمیم وجود دارد و اقدامی ضدمیهنی است.
پسر آیت الله کاشانی گفت: پارهای از اعضای شورای شهر برای نامگذاری خیابانی به نام مصدق در راستای دیگر اقدامات ضدمیهنی آنان است.
نامه نیوز نوشت: پسر آیتالله کاشانی گفت: پارهای از اعضای شورای شهر برای نامگذاری خیابانی به نام مصدق در راستای دیگر اقدامات ضدمیهنی آنان است.
سید محمود کاشانی پسر آیت الله کاشانی با نظر شورای شهر برای تغییر نام خیابان نفت مصدق موافق نیست و سردمداران این نامگذاری را به یک مناظره تلویزیونی دعوت کرد. او معتقد است ردپای بیگانگان در این تصمیم وجود دارد و اقدامی ضدمیهنی است.
مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید.
شورای شهر تهران تصمیم گرفته است خیابان «نفت» را به نام دکتر مصدق تغییر نام دهد. نظر شما چیست؟
انتخابات شوراها در تهران در این دوره و در ادوار گذشته با معیارهای انتخابات آزاد و عادلانه برگزار نشده است. همین امر زمینه ساز اقدامات مجرمانهای چون تراکم فروشی و پایمال کردن مقررات شهرسازی از سوی اعضای این شورا و شهرداران برگزیدة آنان شده و ساکنان این شهر را گرفتار آلودگی شدید هوا، ترافیکهای سنگین و دائمی، گسترش بیسابقة بزهکاری و انواع مصائب دیگر کرده است. قطعاً اشخاصی که با قانون غیر استاندارد شوراها که ساختار فساد برانگیز آن مربوط به سال 1290 خورشیدی و 106 سال پیش است به این شورا راه یافتهاند نمایندگان حقیقی شهروندان در پایتخت کشور نیستند.
همین واقعیت را در مقالهای که در 25 تیرماه 1396 به هنگام برگزاری انتخابات شوراها زیر عنوان «چگونگی برگزاری انتخابات شورای شهر در تهران» نوشتهام و بازتاب رسانهای یافت در مقایسه با شیوة برگزاری انتخابات شوراها در شهر پاریس و دیگر شهرهای فرانسه به تفصیل توضیح دادهام. بنابراین تلاش پارهای از اعضای این شورا برای نامگذاری خیابانی به نام مصدق در راستای دیگر اقدامات ضدمیهنی آنان است.
فلسفه نامگذاری خیابانها به نام اشخاص چیست؟
اصولاً نامگذاری خیابانهای شهرها به نام شخصیتها، به دلیل کارهای ارزشمند علمی، دفاع از میهن در مبارزات سیاسی و دفاع از مرزهاست. ولی در پروندة زندگی سیاسی مصدق هیچ برگ روشنی وجود ندارد. او از نوجوانی در خدمت سیاست انگلستان در ایران بوده ولی همیشه نقش خود را با پنهانکاری و فریبکاری انجام داده و از همینرو همیشه حتی در دوران نخستوزیری خود تاکنون از تبلیغات دائمی بیبیسی فارسی برخوردار بوده است. ولی این تبلیغات هرگز نتوانسته است حقیقت را برای همیشه پنهان سازد. خوشبختانه در پرتو پژوهشهایی که در خلال 60 سال گذشته در ایران و جهان انجام شده، نقش حقیقی مصدق با اسناد و مدارک تاریخی فراوان روشن شده است.
همة افتخاری که به مصدق نسبت داده شده این است که سالها او را مبتکر اندیشة ملی کردن صنعت نفت معرفی کردهاند. ولی در مقالهای که زیر عنوان «مزد خیانت» منتشر کردم نشان دادم که پیشنهاد ملی کردن نفت برای نخستینبار از سوی عباس اسکندری نماینده برجستة مجلس دورة پانزدهم در جلسة علنی روز 30 مرداد 1327 مطرح شد. سپس نمایندگان اقلیت مجلس پانزدهم و شانزدهم از این فکر پشتیبانی کردند. در همین دوران، مصدق طرفدار قرارداد سال 1312 شرکت نفت انگلیس بود که حق امتیاز ایران در چارچوب آن بسیار ناچیز بود. سرانجام با مبارزات سرسختانه آیتالله کاشانی و همین گروه از نمایندگان مجلس، پشتیبانی علمای بزرگ در سراسر کشور و روزنامهنگاران قانون ملی کردن نفت به تصویب رسید ولی مصدق تا واپسین ماههای پیش از تصویب این قانون مخالف آن بود.
از همین رو مصدق در خلال دو سال و چهار ماه نخستوزیری خود به رغم برخورداری از پشتیبانی آیتالله کاشانی، مجلس شورای ملی و ملت ایران از اجرای این قانون خودداری کرد و اوضاع مالی کشور را بحرانی ساخت. ادعای کودتا علیه مصدق نیز دروغ تاریخی دیگری است. او مجلس شورای ملی دورة هفدهم را که نیرومندترین مجلس دوران مشروطیت و از آن رأی اعتماد گرفته بود در راستای برنامهریزی انگلستان با یک رفراندوم خلاف قانون اساسی و با بهره گرفتن از پشتیبانی حزب توده منحل کرد و زمینة قانونی صدور فرمان نخستوزیری زاهدی را برای شکست کشیدن نهضت ملی ایران فراهم کرد. همین خیانت تاریخی مصدق، ملت ایران را از آزادی و دموکراسی محروم و زمینهساز برقراری استبداد در کشور و از دست رفتن دستاوردهای قانون ملی کردن نفت گردید.
با این سوابق چرا اعضای این شورا میخواهند خیابان نفت را به نام مصدق تغییر دهند؟
قطعاً دخالت سیاست های بیگانه در امور داخلی کشور ما از سوی عوامل داخلی آنان همچنان ادامه دارد و کسانی که با نادیده گرفتن اسناد و مدارک قطعی تاریخی به دنبال اینگونه تصمیم گیریهای ضد میهنی هستند میخواهند خیانت را در کشور ما تشویق کنند تا وابستگان به بیگانگان در پوشش های فریبکارانه دیگری بتوانند همانند مصدق با خیال آسوده و قوت قلب در خدمت سیاستهای بیگانه قرار گیرند و به امنیت ملی و استقلال کشور ما آسیب وارد کنند. من سردمداران این نامگذاری را به یک مناظره تلویزیونی دعوت میکنم تا اگر میتوانند از این تصمیم خود دفاع کنند.
سید محمود جان ! من هم با مشاهده رنجنامه شما متوجه مظلومیت آقای کاشانی شدم .قطعا اگر ایشان درقید حیات بودند ، به وجود فرزند شیرپاک خورده ای همچون شما که با نبوغ آقازادگی خود ، توانسته نقشه مصدق برای برپایی"قیام شاه وملت" را نقش بر آب کند ، افتخار می کردند!
ازقرار معلوم مصدق السلطنه که عامل مخفی انگلیس بوده ، در جریان نهضت ملی کردن نفت به رهبری آقای کاشانی ونواب صفوی، خود را درصفوف مردم جا زده تا برای به شکست کشاندن آن ، طرح کودتا علیه خودش را با دریافت 10000دلار به اجرا بگذارد !
او نخست به عامل کودتا زاهدی ، ماموریت می دهد برای ایز گم کردن ، 2ماه ونیم توسط ابوی در مجلس مهمان افتخاری شود! بعد از کودتا هم برای لو نرفتن نقشه ، به جای فرار ازکشور، از اعلیحضرت تقاضا می کند تا وی را به 3 سال زندان محکوم کنند! تازه به همین هم اکتفا نکرده پس از خروج از زندان ، به قصد استراحت به مدت 10 سال ، به عمارت ییلاقی مجلل خود در احمد آباد می رود و وانمود می کند که در تبعید به سر می برد ! به همین دلیل هم شاه در جواب خبرنگاری که می پرسد مصدق در احمد آباد چه می کند، می فرمایند: به خرسواری مشغولند !
در ادامه سناریو، برای لطمه زدن به محبوبیت آیت الله کاشانی، ایشان را مخصوصا زندانی نمی کنند و حتی از قول وی پیروزی کودتا را به کودتا چیان تبریک عرض می کنند ! بعد هم با فتوشاپ، عکس ایشان را کنار خانه مخروبه مصدق ، درکنار آزادیخواهان زحمتکشی چون مظفر بقایی از حزب زحمتکشان مونتاژ می نمایند! چندی بعد هم شعبان بی مخ وعده ای دیگر از اراذل کودتاچی را خدمت ایشان می فرستند تا با وی عکس یادگاری بگیرند! آنها نمی دانند ابوی اینقدر محبوب بود که با وجودی که مقابل انحلال مجلس توسط مصدق ایستاد 97 در صد مردم به مصدق رای دادند! آنها نمی دانند که ایشان خودشان را بالاتر از آن به گفته خودشان ، " لُره " رهبر مسلمانان جهان می دانستند ومعتقد بودند که هرچوبی را جای مصدق بنشانند آب از آب تکان نخواهد خورد!
اجانب هنوز هم پس از گذشت 64 سال برای تخریب چهره نورانی آن سید جلیل القدر ، ایشان را به درخواست پول و ویزا از آمریکا برای رهبری جهان اسلام متهم می کنند ! ولی زهی خیال باطل! آنهاهرگز گمان نمی کردند روزی برسد که فرزند برومند آقا ، به خونخواهی پدر ، به پا خیزد ودست عوامل استعمار را رو کنند! واقعا وقتی ایشان برای صدور دفتر ازدواج واستخراج معدن وصد رقم نیاز مردم ازچپ وراست توصیه نامه می نوشتند یا زمانی که تایمز لندن ایشان را به شیر پامنار تشبیه می کردو ایشان هم نسخه های مجله ر ا به بیسواد ها می دادند ومی گفتند بیایید بخوانید ، چه احتیاجی به چندرغازبودجه مخفی سیا داشتند؟!
با وجود جعل صد ها سند توسط مراکز جاسوسی استعماری و ده ها شهادت دروغ توسط نظائر شعبان جعفری تا عالیخانی و.... از آنجا که خدا جای حق نشسته ، مقامات فهیم ما هم با پی بردن به دسیسه های استعماری روباه پیر، برای حالگیری از مصدق ،ده ها خیابان عریض وجاهای دیدنی دیگر را به نام آیت الله ثبت کرده اند !
"کیشو"