آرزوی لژیونر شدن و شاید این طرز تفکر که هر جایی برای پیشرفت بهتر از ایران است، باعث شده در سالهای اخیر فوتبالیستهای جوان ایرانی هر تلاشی داشته باشند تا به اروپا بروند.
نهادهای نظارتی به مافیای دلالی در کشور روسیه و فریب ستارگان ایرانی ورود میکند.
به گزارش شهروند، آرزوی لژیونر شدن و شاید این طرز تفکر که هر جایی برای پیشرفت بهتر از ایران است، باعث شده در سالهای اخیر فوتبالیستهای جوان ایرانی هر تلاشی داشته باشند تا به اروپا بروند. البته تاکید سرمربی تیمملی و توجه بیشتر او به بازیکنان شاغل در فوتبال اروپا هم در این ماجرا بیتأثیر نبوده است. در این میان البته سوژه این گزارش درباره فوتبال روسیه و لیگ درجه دو این کشور است که در سالهای اخیر به زندان نابغههای جوان ایرانی تبدیل شده است.
در سالهای اخیر درباره مافیای دلالی فوتبال روسیه گزارشهای مختلفی در رسانهها منتشر شده است. مافیایی که با کمک دلالان و ایجنتها، فوتبالیستهای جوان کشورهای درحال توسعه فوتبال را جذب میکنند و در همان شروع کار هم قراردادی که با بازیکن امضا میشود، بلندمدت است. جالب اینجاست که در اکثر این قراردادها هم درصد بیشتر پول به ایجنت و مافیای دلالی روسیه میرسد. در این گزارش شرایط چهار ستاره کنونی فوتبال ایران را که در روسیه بازی میکنند، با تمام ابهاماتی که درباره آنها وجود دارد، مورد بررسی قرار دادیم.
قرارداد ١٠ساله با سردار آزمون!
قرارداد ١٠ساله سردار آزمون با قربانعلی بردیف سوژهای بوده که از همان روزهای ابتدایی حضور این بازیکن در روسیه بر سر زبانها افتاد. وقتی درخشش این مهاجم جوان در لیگ این کشور آغاز شد، جنجال بر سر این موضوع به اوج خود رسید، چراکه اخبار مختلفی پیرامون پیشنهاد تیمهایی چون لیورپول، آرسنال، لاتزیو و... به سردار و فرصت خوب حضور او در لیگهای معتبرتر در رسانهها منتشر میشد، اما این بازیکن تیمملی ایران به تکتک این پیشنهادها پاسخ منفی میداد. اوج درخشش سردار در روسیه زیر نظر بردیف در تیم روستوف بود که با این تیم در لیگ قهرمانان اروپا هم درخشید و به تیمهای آژاکس، بایرنمونیخ و اتلتیکو مادرید هم گل زد.
در شرایطی که همه انتظار داشتند به لطف این عملکرد خیرهکننده، سردار به لیگ و تیم بزرگتر در اروپا برود، در پایان فصل او مجبور شد به خاطر قرارداد سفت و سختی که با روبین کازان و مربیاش داشت، برخلاف میل باطنی به این تیم بازگردد و به تمام پیشنهادها پشت کند. اتفاقی که روی روحیه او هم تأثیر منفی گذاشت و یکی از بهترین گلزنان فصل قبل روسیه، این فصل تنها یک گل برای روبین کازان به ثمر رسانده و شرایط خوبی در این تیم ندارد.
در شرایطی که در چندین مقطع عنوان شده قربانعلی بردیف تا زمانی که نخواهد سردار نمیتواند به تیم دیگری برود، این بازیکن و پدرش هر بار این شایعه را تکذیب کرده و ماندن سردار در روسیه را به توضیحاتی قانع نکننده توجیه کردهاند. منتهی در همان زمان بازگشت سردار به روبین کازان رسانههای روسی رسما گزارش دادند اگر او این کار را انجام نمیداد، توسط مافیای فوتبال روسیه با توجه به قراردادی که با این باشگاه داشت با محرومیتی سنگین در سال منتهی به جامجهانی مواجه میشد. درحال حاضر هم هیچکسی نمیداند چه آیندهای در انتظار آزمون خواهد بود.
شکاری؛ نقش پررنگ ایجنتها در انتقال
رضا شکاری بدون تردید یکی از استعدادهای تکنیکی فوتبال ایران در سالهای گذشته بوده است که به خاطر نبوغی که داشت خیلی زود مورد توجه ایجنتهایی قرار گرفت که با فوتبال روسیه مراوده دارند. از آنجایی که حضور شکاری در روستوف بدون حتی انجام یک بازی دوام نداشت، او مجبور شد از این تیم جدا شود و درنهایت با حمایت سردار آزمون و ایجنتی که با قربانعلی بردیف ارتباط نزدیکی داشت، توانست به روبینکازان بپیوندد! البته شنیده میشود بخش قابل توجهی از مبلغ قرارداد رضا شکاری ١٩ ساله هم به ایجنت او میرسد.
محمدی؛ دریافت ٠٣درصد از قرارداد؟
میلاد محمدی فاصله بین فرش تا عرش را به خاطر تلاش و استعداد فوتبالی که داشت در سریعترین زمان ممکن سپری کرد. او با دو فصل درخشش در راهآهن در شرایطی که مورد توجه بسیاری از تیمهای بزرگ لیگ برتر بود، توانست راهی اروپا شود و با باشگاه احمدگروژنی روسیه قراردادی ٣,٥ساله امضا کند. در آن مقطع با توجه به برنامههایی که میلاد برای پیشرفت در فوتبال داشت، حضور در فوتبال روسیه بهترین اتفاق ممکن بود.
باشگاه روسی برای جذب محمدی فقط ٣٥٠هزار دلار پول برای دریافت رضایتنامه از راهآهن به این باشگاه پرداخت کرد. در آن مقطع برای ١٢ بازی باقی مانده از لیگ روسیه هم مبلغ ١٥٠هزار دلار برای قرارداد محمدی در نظر گرفته شد. از همان روزی که میلاد محمدی توانست درخشش خوبی در فوتبال روسیه داشته باشد، عنوان شده بود که مبلغ قراردادش را به مرور زمان بیشتر خواهد کرد و حالا که این بازیکن به یکی از مهرههای تأثیرگذار گروژنی تبدیل شده، طبیعتا از نظر مالی باید شرایط بر وفق مرادش باشد. منتهی با توجه به قراردادی که او با مدیر برنامههای سابق خود داشت، بیشتر پول قرارداد به ایجنت و رابطهایی میرسد که او را به روسیه بردند.
شنیده میشود محمدی در بهترین شرایط تنها ٢٠ تا ٣٠درصد مبلغ قرارداد را خودش دریافت میکند و به همین خاطر او چند ماه قبل قرارداد خود با ایجنت قبلی را لغو و با یک مدیر برنامه جدید قرارداد امضا کرد. منتهی نکته قابل تأمل اینجاست که میلاد تا پایان قراردادش با گروژنی به حق واقعی مالی خود به خاطر مافیای دلالی روسیه نرسد. حال این نگرانی وجود دارد که با توجه به فرصت درخشش در جامجهانی و پیشنهادهای احتمالی که از لیگهای بزرگتر فوتبال اروپا به میلاد میرسد، این مافیای دلالی روسیه عملا شرایطی را فراهم کند که در انتقال این ملیپوش ایرانی به تیمهای بزرگتر مشکلاتی به وجود بیاید و اتفاقی که همه منتظر آن هستند، رخ ندهد.
عزتاللهی؛ فریب مافیای دلالی را خورد
سعید عزتالهی هم یکی از فوتبالیستهایی بود که خیلی زود به فوتبال اروپا رفت. او بعد از ملوان یک فصل در آکادمی باشگاه اتلتیکو مادرید تمرین و بازی کرد و بعد از آن راهی فوتبال روسیه شد. در روسیه یک مقطع خیلی کوتاه برای روستوف خوب بازی کرد، اما این دوران دوام زیادی نداشت.
درنهایت یک بار به صورت قرضی راهی آنژی ماخاچ قلعه شد و دوباره به روستوف بازگشت. ادامه نیمکتنشینی و بازی نکردن البته این بار او را با قراردادی قرضی به تیم فعلیاش یعنی آمکار فرستاد. با توجه به اتفاقاتی که برای او در لیگ روسیه در سالهای اخیر رخ داده، به راحتی میتوان تشخیص داد که این ستاره جوان هم فریب وعدههای مافیای دلالی فوتبال روسیه را برای حضور در این کشور خورده و به آرزوی واقعی خود در لیگ درجه دو روسیه نرسیده است.
بقیه هم میروند؟
در شرایط کنونی ایجنتهای مختلفی که ارتباط خوبی با مافیای فوتبال روسیه دارند، در تلاش هستند مقدمات حضور تعدادی دیگر از فوتبالیستهای جوان ایرانی در روسیه را برای سودجویی خود باز کنند. نکته قابل تامل اینجاست که در سالهای اخیر اتفاق خیلی بزرگی برای لژیونرهای شاغل در روسیه رخ نداده است و درباره آینده تمام آنها ابهام وجود دارد.
همین مسأله و غارت حق و حقوق فوتبالیستهای ایرانی در روسیه توسط دلالان حتی نهادهای نظارتی را هم روی این مسأله حساس کرده و شنیده میشود که رسیدگی به این پرونده را مدتی است که در دستورکار خود قرار دادهاند. از آنجایی که این مافیا بخش اعظم قرارداد مالی بازیکنان ایرانی را برای خودشان بر میدارند، نهادهای نظارتی در نظر دارند با شنایایی حلقههای اصی این باند که در فوتبال ایران درحال بزرگتر شدن هستند، جلوی این فاجعه را بگیرند.