حدادعادل میگوید «میلنگیم»، چمران میگوید «باید حق عضویت بگیریم» و آل اسحاق از نبود «اسپانسر» گلایه میکند! اگر واقعا پولی در بساط نیست، پس هزینه آن همایشهای جمنا که یکی با شکوهتر و پرهزینهتر از دیگری در ایام انتخابات برگزار میشد، چطور تامین میشد؟
به گزارش خبرآنلاین، "پای جمنا در اداره وضعیت مالی اش می لنگد" این تفسیری است که غلامعلی حداد عادل از روزهای انتخاباتی جبهه مردمی نیروهای انقلاب به زبان می آورد؛ همان روزهایی که جمنا همایش سه هزار نفره برگزار می کرد و بنرهای تبلیغاتی شان در ابعاد بزرگ در سطح شهرها خودنمایی می کرد. حالا صحبت بر سر این است که آیا همانطورکه سر لیست ائتلاف اصولگرایان در مجلس دهم و عضو شورای مرکزی جمنا در انتخابات 96 می گوید، اصولگرایان دخل و خرجشان با اما و اگر مواجه شده است؟ البته مشکلاتی که امروز دامنگیر جمنایی ها شده، تنها به دایره امور مالی محدود نمی شود، بلکه معضل وقتی بیشتر می شود که مشکل مشروعیت هم پیش پای جبهه مردمی نیروهای انقلاب می نشیند.
دو دوتا چهارتای چمران
کیست که نداند انتخابات و تبلیغات هزینه دارد و هرچه اقبال در جامعه کمتر باشد برای اقناع افکار عمومی باید راه های بیشتر و البته پول های بیشتری خرج کرد؟! جمنا هم از این قاعده مستثنی نبود و هرچند شروع کارش را با شکوه آغاز کرد؛ اما این شعله آتشین به سرعت فروکش کرد و حالا بعد از پایان انتخابات، علاوه بر انواع دلخوری ها، برایشان یک جیب خالی باقی مانده! مسئله ای که مهدی چمران از اعضای شورای مرکزی این جبهه از راهکاری می گوید تا بتواند کفگیر به ته دیگ خورده را بالا بکشد. او گفته است: «ما یک سیستم اقتصادی نیستیم که مشکل اقتصادی نداشته باشیم. افرادی که کارخانهدار و ثروتمند و این چیزها باشند یا به جاهایی وصل باشند و بتوانند منابع مادی جمنا را تامین کنند، نداریم. بنابراین سعی کردیم بهترین روشی که فکر میکنیم مردمیتر هم هست را برای حل این مشکل به کار بگریم. » منظور او از بهترین روش، «دریافت حق عضویت» است.
جمنا تعطیل میشود؟
زمزمه های لنگیدن پای جمنا در اداره مالی اش تا جایی پیش می رود که حتی برخی گمانه ها حاکی از تعطیل شدن این جبهه است. برخی هم میگویند که عملا این اتفاق افتاده، چون جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی اسپانسری ندارد که کمک کند. برای همین هم، افتادهاند به جان اعضاء تا پولی جمع کنند برای اداره تشکیلات. اینها را یحیی آلاسحاق گفته بود.
هرچند او این مسئله را دلیلی برای تعطیل شدن جمنا نمی داند اما گفته هایش نشان می دهد مشکلات مالی شان بیشتر از آن است که بتوانند با حق عضویت آن را رفع کنند؛ آل اسحاق در این رابطه می گوید: این کار را از خود اعضای شورای مرکزی شروع کردند تا بعد به دیگران برسد و ببنیم اعضا چه کار می کنند.
او درباره سطح بندی شدن اخذ حق عضویت در جمنا ادامه داد: فعلا هر کس در حد توانایی اش پولی می دهد. آقای حدادعادل واقع قضیه را گفت و خیلی صریح و راحت حرف زد. واقعا مشکل داریم. حالا انشاءالله خدا کمک کند و مساله درست شود.
نه نهاد نظامی نه موتلفه
حدادعادل می گوید «می لنگیم»، چمران می گوید «باید حق عضویت بگیریم» و آل اسحاق از نبود «اسپانسر» گلایه می کند؛ اما اگر پولی در بساط نبود پس هزینه همایش های انتخاباتی جمنا که یکی با شکوهتر و پرهزینه تر از دیگری برگزار شد، چطور تامین می شد؟ همایش سه هزار نفره آنان با چنان هزینه ای برگزار شد که انتقاد برخی از جمله غرضی را برانگیخت که گفت: من دلم می خواهد ببینم این مجموعه را چه کس و کسانی رهبری و نامگذاری کردند. چه کسانی هزینه های مراسمی که 3 هزار نفر جمع شوند را پرداخت کردند؟
گلایه از شفاف نبودن وضعیت مالی جمنا به انتقاد غرضی ختم نشد و حتی صدای اعتراض از درون خود اصولگرایان بلند شد تا جایی که مصطفی میرسلیم از کاندیداهای جریان اصولگرایی پای حمایت مالی نهادهای نظامی از این جبهه را به میان کشید و در توئیترش نوشت: «اگر جمنا در زمان انتخابات منسجم تر از حزب مؤتلفه اسلامی عمل کرد، تنها به دلیل استفاده آن از امکانات نهادهای نظامی بود.»
این صحبتها انتقادات حامیان جمنا را برانگیخت و از آنجایی که ادعاهای میرسلیم خون جمنایی ها را به جوش آورده بود زمزمه های حمایت مالی موتلفه از جمنا نیز شدت گرفت؛ اما موتلفه که دلخوری اش از جبهه مردمی نیروهای انقلاب عیان شده بود به سرعت این زمزمه ها را تکذیب کرد و حمیدرضا ترقی از اعضای شورای مرکزی موتلفه صراحتا گفت که موتلفه پولی به جمنا نداده است.
رابطه فاصله قالیباف و مشکلات مالی جمنا
همان روزهایی که تازه خورشید جمنا طلوع کرده بود و می خواست برای دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا انتخاب کند، نام محمدباقر قالیباف و علیرضا زاکانی در بین پنج نامزد ابتدایی این جبهه به چشم می خورد. شاید حضور قالیباف توجیه پذیرتر بود اما حضور علیرضا زاکانی در میان نامزدهای جمنا، آن هم بعد از آنکه نامش برای لیست ائتلاف اصولگرایان در انتخابات مجلس دردسر ساز شده بود و جای تعجب داشت. طولی نکشید که زمزمه ها از رفت و آمدهای معنادار زاکانی به شهرستانها و جلب نظر نمایندگان این جبهه در استان ها شدت گرفت؛ مسئله ای که ابهام حول شفافیت مالی این جبهه را بیشتر کرد. هرچند با پررنگ شدن اختلافات زاکانی و جمنا این انتقادات فروکش کرد اما همه چیز روشن نشد که ماجرا از چه قرار بوده است.
هرچند بود و نبود زاکانی را برای جمنایی ها نمی توان خیلی مهم ارزیابی کرد اما قالیباف مهره ای نبود که گفته شود «باشد» یا «نباشد». او شهردار تهران بوده و ارتباطات خوبی داشت؛ شاید حتی بتوان پا را فراتر گذاشت و گفت که قالیباف اسپانسر خوبی هم برای جمنا بود.
این گمانه را می توان از صحبت های محمود میرلوحی عضو شورای شهر تهران دریافت؛ او با انتقاد از هزینه هایی که اصولگرایان در انتخابات کردند، به خبرآنلاین گفت: واقعا اگر زمانی قرار باشد محاسبه شود که برای اینکه فردی از شهرداری به پاستور برود چه آقای قالیباف باشد و چه آقای احمدی نژاد چه هزینه هایی شده است سر به آسمان می گذارد! از آش رشته ها و شله زردهایی که آقای احمدی نژاد پخش می کرد که بگذریم بحث قرارداد بستن با پیمانکارها حکایت دیگری است. وقتی حجم قراردادهای عمرانی شهرداری تهران به اندازه حجم بوجه عمرانی دولت است می توان حدس زد چه اتفاقی رخ داده است. 50 درصد از قراردادهایی که بسته شده با ترک تشریفات بوده است و قراردادها را چندین برابر بیشتر با پیمانکاران خاص می بستند که نشان می دهد در پشت پرده زدو بند دیگری در جریان بود. برای مثال بخشی از کارهای انتخاباتی به آنها سپرده می شد.
این صحبت وقتی در کنار اختلاف و دلخوری قالیباف و فاصله گرفتن او از این جمنا قرار می گیرد این گمانه را در ذهن تقویت می کند که شاید مشکل مالی امروز جمنا از نبود اسپانسری قوی مانند قالیباف و ... باشد.
روزنه امید جمنا
چالش برجام و خروج امریکا از این معاهده برای همه اگر شوک و ناراحتی به دنبال داشت اما لبخند رضایت را به اردوگاه اصولگرایان آورد. جناح راست که از سال 92 به بعد همیشه بازنده انتخاباتها بود؛ مشکلات این روزهای دولت را به معنای احتمال پیروزی خود در انتخابات 98 مجلس و 1400 ریاست جمهوری تعبیر کرده است. حالا در کنار خیز اصلاح تشکل های اصولگرایانه از جمله جامعه روحانیت مبارز و حزب موتلفه، جمنا نیز وارد گود شده است تا بتواند علاوه بر رفع مشکلات اقتصادی اش راه را برای گرفتن تائیدیه از اصولگرایان هموار کند. اما از یک سو با اخم و دل پر افرادی مانند قالیباف و پایداری ها رو به رو است و از سوی دیگر نیاز به یک ریش سفید در نقش حامی دارد که بتواند از آن طریق تبعیت از جمنا را به دیگر تشکل ها دیکته کند؛ و در این میان چه کسی بهتر از جامعه روحانیت مبارز.
جامعتین پدرخوانده اصولگرایان؟
محمدباقر قالیباف از هر تریبونی که به دستش می رسد تلاش می کند تا خراشی هم به صورت جمنا بیندازد. هرچند از همان روزهای اخر انتخابات 96 لب گزید و با دلخوری به نفع رئیسی از گود رقابت خارج شد اما روزهای بعد از انتخابات دیگر تاب سکوت نداشت و علنا جمنا را ناکارامد دانست. جمنا هم که می خواست مقبولیتش را ثابت کند به سمت جامعتین چرخید تا این دو تشکل روحانی بتوانند مشروعیت از دست رفته را به آن بازگردانند؛ به این امید که این جناح، حکم پدرخوانده اصولگرایان را دارد.
اما آنطور که حمیدرضا ترقی از اعضای شورای مرکزی موتلفه گفته است گویا این تیر جمنا هم به سنگ خورده است چرا که به گفته او «اصولگرایان پدرخوانده ندارند».حالا باید دید جمنا برای رسیدن به قله قدرت چه راهی را در پیش خواهد گرفت.