باید منتظر خروجی افطارهایی باشیم که احزاب سیاسی در ماه مبارک رمضان میدادند. یعنی مشخص شود که در این مراسمهای افطاری به جمعبندی رسیدند یا خیر. اما تا این لحظه شرایط به گونهای است که هیچ خبری از این اجماع و نتیجه نیست و به قول معروف دودی از دودکش اصولگرایی بیرون نیامده است؛ لذا باید منتظر ماند و دید که آقای حدادعادل چه کاری انجام خواهد داد و میتواند موتور اصولگرایان را روشن کند یا خیر.
فرارو- تصمیمگیری در خصوص انتخابات معمولا از موضوعاتی است که در هر دو جریان سیاسی محل مناقشه است و همیشه یک عدهای نسبت به تصمیمگیریها و تصمیمسازان انتقادات جدی داشته اند که گاه واقع بینانه بود و گاهی به واسطه سهمخواهی انجام میشد.
به گزارش فرارو؛ جریان اصولگرایی در انتخابات گذشته به وضوح نشان داد که اختلافاتی در خصوص افراد تصمیمساز و تصمیمات نهایی میان آنها وجود دارد که زمینهساز نارضایتیها یا حتی شکاف در این جریان سیاسی شده است. برخی معتقد بودند که افراد تصمیمگیرنده به صورت فراگیر عمل نمیکنند و همه احزاب را مورد توجه قرار نمیدهند؛ بنابراین بخش قابل توجهی از ظرفیتهای گروههای مختلف نادیده گرفته میشد و صرفا یک گروه خاص مدنظر قرار میگرفت. از سوی دیگر بعضی عنوان میکردند که تصمیمات در پشت پرده و با توجه به منافع فردی یا گروهی خاص اتخاذ میشود و این موضوع را دلیل قطعی برای شکستهای اخیر این جریان معرفی میکردند.
حالا با نزدیک شدن به ایام انتخابات مجلس بار دیگر فعالان سیاسی امیدوارانه در حال طرح این موضوع هستند که باید در ترکیب تصمیمسازان جریان اصولگرایی تغییراتی ایجاد شود و از افراد جدید استفاده شود. اما این نخستین بار نیست که این مسئله مطرح میشود پیشتر هم بارها این موضوع توسط برخی اصولگرایان عنوان شده است، اما چرا تا امروز تغییر یا تحول مورد نظر اتفاق نیوفتاده است؟
اصولگرایان در کار تیمی ضعیف هستند
در همین خصوص حسین کنعانی مقدم دبیر کل حزب سبز ایران در گفتگو با فرارو عنوان کرد: «ابتدا باید به این نکته اشاره کنم که هر تغییری به معنی بهبود اوضاع در درون جریان اصولگرایی نیست. زیرا بعضا تغییراتی اعمال شده است که موجب بدتر شدن اوضاع شده است. به عقیده من ما در جریان اصولگرایی نیازمند تحول هستیم. تفاوت تحول با تغییر این است که تغییر صرفا با توجه به شرایط و بعضا مقطعی، احساسی و هیجانی صورت میگیرد، اما تحول کاملا ریشهای و با بررسیها دقیق انجام میشود و میتواند ما را به سمت شکوفایی و تعالی پیش ببرد.»
وی تصریح کرد: «بنابراین لزوما هرگونه تغییر در ساختارهای انتخاباتی و سیاستگذاری نمیتواند، مفید و تاثیرگذار باشد و منافع یک جریان خاص را تغییر دهد. البته این به معنی آن نیست که من موافق این پیشنهاد نباشم. بلکه من هم موافق هستم که ما نیازمند تغییر هستیم، اما معتقدم که باید یک تحول اتفاق بیوفتد.»
او در پاسخ به این سوال که آیا این تحلیل که یک گروه خاص در درون اصولگرایی حضور دارند که در برابر این تغییر یا تحول مقاومت میکنند، صحت دارد یا خیر، گفت: «بله. ببینید ما در درون جریان اصولگرایی با دو گروه مواجه هستیم. گروه اول انقلابیونی هستند که همیشه پیگیر بهبود اوضاع هستند و معمولا هم مسئله تحول یا تغییر از سوی این گروه مطرح میشود. اما گروه دوم محافظه کارانی هستند که همیشه تاکید بر حفظ شرایط موجود دارند و دربرابر اعمال تغییرات مقاومت میکنند. این مسئله موجب شده که همیشه یک کشمکشی میان این دو گروه در داخل جریان اصولگرایی وجود داشته باشد.»
این فعال اصولگرا ادامه داد: «با این وجود به نظر میرسد تفکر انقلابی در نهایت پیروز این کشمکش باشد و تحولی در ساختار سیاستگذاری جریان اصولگرایی ایجاد شود. زیرا با توجه به اتفاقاتی که طی این سالهای اخیر رخ داد و ما تجربه تلخ و شکستخورده دوره آقای احمدی نژاد را داشتیم و بعد از آن هم نتوانستیم در چندین دوره انتخابات پیروزی به دست بیاوریم حالا بر تعداد افرادی که تلاش بر ایجاد تحول دارند افزوده شده است و شاید پیش از انتخابات مجلس هم این ایده عملی شود.»
وی افزود: «اما با اینحال فکر میکنم که باید منتظر خروجی افطارهایی باشیم که احزاب سیاسی در ماه مبارک رمضان میدادند. یعنی مشخص شود که در این مراسمهای افطاری به جمعبندی رسیدند یا خیر. اما تا این لحظه شرایط به گونهای است که هیچ خبری از این اجماع و نتیجه نیست و به قول معروف دودی از دودکش اصولگرایی بیرون نیامده است؛ لذا باید منتظر ماند و دید که آقای حدادعادل چه کاری انجام خواهد داد و میتواند موتور اصولگرایان را روشن کند یا خیر.»
او ادامه داد: «متاسفانه یکی از مشکلاتی که اصولگرایان سالهاست با آن دست به گریبان هستند، این است که نمیتوانند به خوبی کار گروهی انجام دهند و هر فردی خودش را محور و شخصیت اصلی ماجرا میداند. به همین دلیل هم است که تا امروز نتوانستیم به نتیجه مطلوبی دست پیدا کنیم؛ بنابراین تا زمانی که ما به دنبال این باشیم که حرف خودمان را به کرسی بنشانیم، نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که همه احزاب و گروهها از تصمیمات نهایی تبعیت کنند و پیروزی نصیبمان شود.»
کنعانی مقدم در پاسخ به این سوال که چرا اصولگرایان تا این حد اصرار به فردگرایی دارند و به دنبال تبعیت از فرد یا افراد خاص دارند، گفت: «اول اینکه هرکدام از این افراد به هرحال یک وزنه سیاسی محسوب میشوند و نمیتوان نقش آنها و تجربیاتشان را نادیده گرفت و احترامشان باید حفظ شود، اما باید خودشان متوجه شوند که درست است سیاسیون بازنشسته نمیشوند، اما یک تاریخ مصرف دارند؛ لذا باید دیگر برای انتقال قدرت به جوانها دست به کار شوند و این پروسه را آغاز کنند. اما متاسفانه تمایلی بر این مسئله ندارند و مشکل هم همین جاست. زیرا اکثر این آقایون به دنبال حفظ خود و حزب متبوع خودشان هستند.»
عدهای به دنبال ایفای نقش بزرگ خانواده را دارند
همچنین ابوالقاسم رئوفیان دبیرکل حزب ایران زمین در گفتگو با فرارو اظهار کرد: «بنده در انتخابات مجلس و انتخابات ریاست جمهوری در دیدار با برخی چهرههای اصولگرا که در تصمیمسازی انتخاباتی نقش بسزایی داشتند، به همین نکته اشاره کرده بودم. حتی در دیداری که آیت الله موحدی کرمانی هم داشتم در این خصوص صحبت کردیم و آیت الله هم با آن موافق بودند. زیرا بیراه نیست بگوییم که با ترکیب فعلی افراد تصمیمگیرنده در جریان اصولگرایی ما نمیتوانیم پیروزی به دست بیاوریم؛ لذا لازم است که یک تحول جدی صورت بگیرد.»
وی ادامه داد: «در دورههای اخیر ما شاهد بودیم که یک گروه معدود بدون توجه به برآیند خردجمعی و ظرفیتهای تمام احزاب و فعالان سیاسی، برای یک طیف وسیعی تصمیماتی اتخاذ کردند و هیچ دستاوردی برای ما نداشت. همانطور که عرض کردم حتی آیت الله موحدی کرمانی هم به این مسئله تاکید دارند و من زمانی که خدمت ایشان رسیدم و این موضویع را مطرح کردم، ایشان موافق بودند، اما در عمل این اتفاق رخ نداده است.»
او تصریح کرد: «بنابراین مادامی که همین ترکیب فعلی برای تمام جریان اصولگرایی تصمیم گیری کند، ما محکوم به شکست هستیم. نکته جالب این است که این گروه معدود با وجود اینکه اکثریت تاکید بر اشتباه بودن تصمیماتشان باور دارند، اما اصرار دارند که همه از آنها تمکین کنند. خب این شدنی نیست. آنها از یک طرف تصمیمات نادرستی اتخاذ میکنند و از سوی دیگر به دنبال حمایت و تمکین احزاب و گروههای اصولگرا هستند. خب قاعدتا این اتفاق رخ نمیدهد یک شکاف و چند دستگی در جریان ایجاد میشود.»
این فعال اصولگرا تاکید کرد: «ما باید به این درک روشن برسیم که تصمیمگیری باید با توجه به مولفههای دموکراسی و خرد جمعی و در جمع نخبگان صورت بگیرد. نمیتوان صرفا منافع فردی یا یگ گروه خاص را مدنظر قرار دهیم و بر اساس ان تصمیماتی اتخاذ کنیم. متاسفانه اتفاقی که طی این سالها در جریان اصولگرایی رخ داد همین بود که برخی از افراد تصمیمگیرند، صرفا منافع خود یا گروه خاصی در اولویت قرار میدادند و بر اساس آن تصمیمگیری میکردند و این زمینهساز نارضایتیهای بسیاری شد؛ بنابراین ما باید به دنبال یک مکانیزم درست و علمی و فراگیر باشیم.»
او در پاسخ به این سوال که چرا اصولگرایان اجازه دادند که چنین شرایطی در این جریان سیاسی حاکم شود گفت: «برای این مسئله دو دلیل وجود دارد. دلیل اول این است که کلا یک عده به دلیل سابقه و تجربه و حتی بعضا سن و سالشان، برای خود یک حق جداگانهای قائل هستند و به دنبال این هستند که نقش بزرگ خانواده را ایفا کنند و معتقدند همه باید از آنها تبعیت و پای تصمیم آنها را امضا کنند. البته ما قائل بر این هستیم که در زمان بروز اختلافات یک نفر حرف آخر را بزند که منجر به رفع اختلاف شوند، اما اینکه خود را بالاتر از بقیه بدانند اصلا قابل قبول نیست.»
رئوفیان ادامه داد: «دلیل دوم این است که متاسفانه ما در جریان اصولگرایی، گروهها و احزابی را داریم که دچار خودکم بینی هستند. یعنی به آن میزان که لازم است اعتماد به نفس ندارند و منتظر هستند یک عده برایشان تصمیمگیری کنند و چشمشان به دهان انها است. این دو علت عمده باعث شده که نوع تصمیمگیری و افراد تصمیمگیرنده فعلی تعیین شوند؛ بنابراین به عقیده من باید به دنبال رفع این مشکل باشیم و اجازه ندهیم بیش از آنچه امروز وجود دارد، برای جریان اصولگرایی هزینهساز شوند.»