علی مطهری: مهمترین انتقاد من به آقای جنتی این است که دافعهی ایشان بیشتر از جاذبهشان است. به عبارت دیگر بیان ایشان چکشی و به تعبیر شهید مطهری میخدار است و به جای آنکه دلها و قلبها را نرم کند سخت و دلگیر میکند. ایشان ولایتفقیه را به گونهای مطرح میکند که گویی با آزادی بیان و انتخابات و رأی مردم سازگار نیست. نحوه بیان ایشان جوانها را از دین و انقلاب فراری میدهد گرچه نوعی صفای باطن و صداقت بدون حکمت و تدبیر در کلام ایشان احساس میشود.
«علی مطهری» نایب رییس مجلس به سؤالاتی درباره آیتالله جنتی و شورای نگهبان پاسخ داده است. متن این مصاحبه که با مؤسسه سوره سینمای مهر انجام و در کانال تلگرامی علی مطهری منتشر شده، به شرح زیر است:
انتقاد شما به آیتالله جنتی است یا شورای نگهبان و ساختار آن؟
اصل نهاد شورای نگهبان نهاد لازمی است و حافظ اسلامی بودن جمهوری اسلامی است. ولی نگاه برخی اعضای آن به مسائل اجتماعی و سیاسی و مقوله حفظ نظام و اصل ولایت فقیه دچار کاستیهایی است. به همین جهت گاهی میخواهند به نظام خدمت کنند، ولی به آن ضربه میزنند. مثلاً در موضوع بررسی صلاحیتها، افراد حرّ و آزاده و منتقد نظام را رد صلاحیت میکنند و در مقابل، برخی افراد فرصتطلب و متملق و چاپلوس را تأیید صلاحیت میکنند و این امر باعث کاهش سطح کیفیت مجلس و نیز پدیده ریا و تظاهر شده است به طوری که مثلاً هر نمایندهای فکر میکند که اگر در نطق خود از «مقام معظم رهبری» یا «مقام عظمای ولایت» نگوید ممکن است رد صلاحیت شود.
آیا آیت الله جنتی را به مثابه شورای نگهبان میدانید در حالی که شورا متشکل از ۱۲ عضو دارای حق رأی است و آیتالله جنتی یکی از آنها؟
عنصر تصمیمگیر در شورا آقای جنتی هستند و بقیه معمولاً به احترام ایشان اظهارنظر نمیکنند. مثلاً چند تن از اعضای شورای نگهبان به خود من گفتند که ما با تصمیم آقای جنتی درباره موضوع خانم مینو خالقی که بعد از تأیید صلاحیت در حوزه اصفهان رأی آورده بود و آنگاه رد صلاحیت و به رأی مردم بیاحترامی شد مخالف بودیم، ولی به خاطر حفظ احترام ایشان مخالفت نکردیم. البته آنها که یکی از آنها هم مرحوم شده است کار اشتباهی کردند. در مجموع، اعضای شورای نگهبان مخصوصاً فقهای آن باید افراد روشنبینتری باشند.
ایراد شما بر شورای نگهبان معطوف به بحث نظارت استصوابی است یا سایر وظایف شورا را نیز دربر میگیرد؟
بیشتر معطوف به نحوه اجرای نظارت استصوابی است. اگر خود نظارت استصوابی را هم درست بدانیم نحوه اجرای آن غلط است، چون نظارت استصوابی الآن به این صورت درآمده که غیر از استعلامات چهارگانه ـ. که گاهی به آنها هم توجه نمیشود ـ. افرادی از سپاه و بسیج تحقیقات محلی میکنند و در زندگی خصوصی مردم تجسس میکنند. روشن است که در این رویه امکان بروز فساد و دخالت خصومتهای شخصی و سیاسی زیاد است. باید صرفا فساد مالی یا اخلاقی مهم ملاک رد صلاحیت باشد آنهم فسادی که آشکار و ثابتشده باشد نه آنکه در حریم خصوصی کاندیداها تجسس شود و اگر به واسطه شنود و مانند آن باشد، زشتی و خلاف قانون و شرع بودن آن بیشتر است.
رد صلاحیت آقای هاشمی رفسنجانی برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ هم از کارهای اشتباه آقای جنتی و شورای نگهبان بود که درست در زمانی که به مدیریت و تجربه آقای هاشمی نیاز بود به بهانه کهولت سن ایشان را رد کردند، در حالی که آقای ماهاتیر محمد با ۹۲ سال سن اکنون رئیس جمهور مالزی است.
سایر وظایف شورا مشکل چندانی ندارد. معمولاً شورا در بررسی مصوبات مجلس دقت نظر خوبی دارد، ولی گاهی هم وقتی با یک مصوبه مخالف است و دلیلی بر مغایرت آن با قانون اساسی یا شرع ندارد، یک ایراد بیمبنا میگیرد، مثلاً میگوید ابهام دارد تا شاید مانع نهایی شدن آن شود و حداقل دفعالوقت شود. یا گاهی به مجلس میگوید باید جمله این طور باشد، در حالی که چنین حقی ندارد.
نظر شما درباره شخص آیتالله جنتی و سوابق وی چیست؟ آیا تا به حال شخصا با وی روبرو شدهاید و انتقادات خود را مطرح کردهاید؟
ایشان سعی میکنند متشرع و متقی باشند، ولی گاهی اظهارنظرهایشان از شرع و تقوا خارج است. سوابق مبارزاتی و علمی در حد متوسط به بالا دارند و ظاهراً درس شهید مطهری را هم درک کردهاند. با ایشان روبرو شدهام، اما انتقادی را مطرح نکردهام. شنیدم در انتخابات مجلس دهم که من از طرف هیات نظارت رد صلاحیت شدم، ایشان در شورای نگهبان به من رأی مثبت داده بودند.
آیا تا به حال و بعد از رد صلاحیت در انتخابات مجلس با شخص آیتالله جنتی یا سایر اعضای شورای نگهبان درباره علل رد صلاحیت خود به صورت رو در رو صحبت کردهاید؟ و اگر صحبتی شده نتیجه چه بود؟ آیا دلایل منطقی برای کارشان مطرح کردند یا شما باز قانع نشدید؟
در انتخابات مجلس نهم از طرف هیات اجرایی و در انتخابات مجلس دهم از طرف هیات نظارت رد صلاحیت شدم، ولی در هیچ کدام غیر از اعتراض رسمی و قانونی کوچکترین اقدامی نکردم، نه پیغامی دادم و نه تلفنی زدم و نه از علت رد صلاحیت سؤال کردم. میدانستم این رد صلاحیت ناشی از برداشت غلط آنها از اصل ولایتفقیه و مقوله حفظ نظام و مقوله آزادی بیان است. ولی دوباره خودشان تأیید صلاحیت کردند، شاید به خاطر فشار افکار عمومی.
آیا در موضوع خانم خالقی رو در رو با آیتالله جنتی یا سایر اعضای شورای نگهبان صحبتی داشتهاید یا پاسخی به مطالب و نامهنگاریهای شما دادهاند؟ اگر جواب مثبت است آیا از توضیحات قانع شدید یا نه؟
با برخی اعضای حقوقدان آن صحبت داشتم. همه آنها مخالف کار شورا و در واقع کار آقای جنتی بودند. هیچ منطقی نداشتند و حتی از قول آقای جنتی نقل کردند که ایشان گفته است ما هم میدانیم که رد صلاحیت خانم خالقی بعد از تأیید صلاحیت اولیه و رأی مردم خلاف قانون است و موضوع باید به مجلس در بررسی اعتبارنامهها ارجاع داده شود، ولی، چون میدانیم که مجلس او را رد نمیکند خودمان رد میکنیم، چون مسوولیت شرعی داریم. این نوع برخورد با قانون یعنی قانونشکنی. وقتی هم که مجلس استفساریه درباره این موضوع را تصویب کرد، شورا ایرادهای موهوم میگرفت تا حتیالمقدور به تأخیر بیفتد و موضوع منتفی شود و خانم خالقی نتواند وارد مجلس شود، به طوری که مصوبه چند بار بین مجلس و شورای نگهبان رد و بدل شد و در نهایت به مجمع تشخیص مصلحت رفت و مجمع هم هنوز بعد از نزدیک به دو سال آن را در دستور کار خود قرار نداده است. این است وضع قانونگذاری در کشور ما!
آیا به نامههای شما درباره مواضع و اظهارات آیتالله جنتی تا به حال از جانب ایشان یا دفترشان پاسخی داده شده؟
خیر، جوابی داده نشده است.
بجز بحث شورای نگهبان و رد صلاحیتها مهمترین انتقادات شما به آیتالله جنتی چیست؟
مهمترین انتقاد من به آقای جنتی این است که دافعهی ایشان بیشتر از جاذبهشان است. به عبارت دیگر بیان ایشان چکشی و به تعبیر شهید مطهری میخدار است و به جای آنکه دلها و قلبها را نرم کند سخت و دلگیر میکند. ایشان ولایتفقیه را به گونهای مطرح میکند که گویی با آزادی بیان و انتخابات و رأی مردم سازگار نیست. نحوه بیان ایشان جوانها را از دین و انقلاب فراری میدهد گرچه نوعی صفای باطن و صداقت بدون حکمت و تدبیر در کلام ایشان احساس میشود.