فرارو- در حالی که این روزها اقتصاد ایران با پدیده بغرنج خروج شرکای تجاری و سرمایهای از کشور به دلیل سررسید تحریمهای آمریکا در ششم اوت ۲۰۱۸ مواجه است، آینده روابط تجاری و اقتصادی ایران و اروپا به مهمترین موضوع روز رسانههای دو طرف تبدیل شده است. در واقع در حالی که همچنان خبر خروج شرکتهای صنعتی از ایران از طرف دستگاه عظیم رسانهای آمریکا پمپاژ میشود، خبر تحویل ۵ فروند هواپیمای ATR به ایران آن هم به فاصله یک روز مانده به شروع مکانیسم تحریمهای آمریکا میتواند نشانه مثبتی برای ادامه همکاری اقتصادی ایران با اروپا باشد. موضوعی که از قضا در حاشیه پنجاه و یکمین اجلاس وزرای خارجه اتحادیه آ. سه. آن هم مورد تاکید فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا قرار گرفته است.
به گزارش فرارو، با اینکه افکار عمومی از وزن کمتر اتحادیه اروپا در مقایسه با آمریکا برای حفظ و حراست از دستاوردهای اقتصادی ایران از برجام مطلع است، اما به واسطه ارتباطات گسترده مالی ایران و اروپا که حجم آن به بیش از ۱۷ میلیارد دلار میرسد، راهبرد اتحادیه اروپا در قبال برجام و تحریمهای یک جانبه آمریکا از اهمیت بالایی برخوردار است. برای نمونه در حالی که بخش عظیمی از فروش روزانه نفت ایران راهی بازار اروپا میشود، این اتحادیه از خریداران عمده پتروشیمی و فولاد ایران به عنوان دو کالای صادراتی اصلی کشور بوده و ادامه و اتصال، یا قطع این مجرای صادراتی مستقیما تاثیر خود را روی حال و آتیه اقتصاد ایران میگذارد.
اتفاقی که سیدجلال ساداتیان آن را بعید نمیداند و حتی احتمال میدهد که با توجه به اهمیت ثبات قیمت انرژی برای طیف وسیعی از بازیگران جهانی من جمله اتحادیه اروپا، چین، هندوستان، ژاپن و کره جنوبی؛ آینده روابط مالی و اقتصادی با اروپا به موضوعی حیثیتی برای این اتحادیه تبدیل گردد.
در این باره سیدجلال ساداتیان کارشاس ارشد و تحلیلگر مسائل اروپا در پاسخ به سوال فرارو درباره شانس ادامه همکاری شرکتهای اروپایی با ایران گفت: «در دنیای امرزو علاوه بر کشورها، بازیگران دیگری هم در صحنه بینالمللی نقشآفرینی میکنند که یکی از آنها شرکتهای بزرگ چندملیتی هستند که پیوسته نفوذشان در جهان رو به افزایش است. این بازیگران مستقل در کنار رسانهها و البته گروههای تروریستی و مبارز از جمله عوامل موثر بر جهان امروز هستند. از آنجا که شرکتهای بزرگ چندملیتی به واسطه روابط مالی گستردهای که با ایالات متحده آمریکا دارند، بیشتر تابع قدرت هستند. ازینرو به نظر میرسد به واسطه عقوبت و جریمهای که آمریکا به عنوان ابرقدرت اقتصادی برای شرکتهای همکار با ایران در نظر میگیرد ادامه کار این قبیل شرکتهابا ایران سخت یا ناممکن باشد. اخیرا هم با جریمه بانک HSBC به میزانی چشمگیر، آمریکا سعی میکند شرکتهای چندملیتی را از ادامه کار با ایران بازدارد. طبیعی است که شرکتهای چندملیتی با توجه به حجم اقتصاد ایران و سود نسبتا محدود بازار کشور که در قبال بازار بزرگ آمریکا و سود کلان این بازار تقریبا عددی کوچک است، از ادامه کار با ایران انصراف دهند.»
وی افزود: «از زمان اعلام تصمیم غیرقانونی ترامپ درخصوص وضع تحریمهای اقتصادی، اغلب شرکتهای بزرگ نظیر توتال، الف، اسکانیا و... از ادامه همکاری با ایران امتناع کردهاند. البته اروپا تصمیم سیاسیاش به چند دلیل بر این است که به همکاری با ایران ادامه دهد چرا که هم حیثیت ملی و هم حیثیت بینالمللیش از سوی آمریکا لکهدار شده است. در این راستا اتحادیه اروپا مدت هاست تلاش خود را برای ادامه همکاری با ایران آغاز کرده و در تلاش است تا شرایط لازم برای اتصال شرکتهای متوسط و کوچک خود به اقتصاد ایران را فراهم کند. این را اگر بگذارید کنار اظهار نظر وزیر اقتصاد فرانسه که اخیرا درباره حمایت دولت متبوعش از شرکتهای همکاریکننده با اقتصاد ایران سخنرانی کرده، میتوان فهمید که اروپا درصدد جبران کاستیهاست. توجه داشته باشید که خود اتحادیه اروپا از طریق قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت به برجام وزانت حقوقی و بینالمللی داده، ضمن اینکه ایران و امنیت خاورمیانه برایش از اهمیت استراتژیک برخوردار است. شرکتهای اروپایی هم از طریق تجارت با ایران توانسته سود مناسبی عاید خود و شرکتهایی این حوزه جغرافیایی نماید. البته همچنان نمیتوان انتظار داشت شرکتهای بزرگ در ایران به فعالیت ادامه دهند و یا اتحادیه اروپا آنها را مجبور به همکاری با اقتصاد ایران کند مگر اینکه اتحادیه اروپا مکانیسمی پیشنهاد دهد که در آن شرکتهای بزرگ از سهم عمده در بازار آمریکا چشمپوشی کرده و به سهم محدود در ایران دل ببندند و در عین حال هزینه جریمهها را هم از دولتهای خود بگیرند.»
ثبات قیمت انرژی برای جهان مهم است
سفیر اسبق ایران در انگلستان همچنین با اشاره به اهمیت استراتژیک ایران در بخشهای امنیتی و مسائلی همچون ثبات قیمت انرژی گفت: «اروپا در تلاشی آشکار و گسترده قصد دارد همکاری اقتصادی با ایران را ادامه دهد و اراده لازم را هم برای این کار از خود بروز داده است البته این بین ممکن است چند شرکتی هم به حرف مقامات اتحادیه اروپا گوش ندهند چرا که اگر مثلا یک شرکتی ۱۰۰ واحد منفعت در آمریکا داشته باشد و مثلا ۱۰ واحد در ایران، حتی اگر اتحادیه اروپا اقدام به جبران جریمه این شرکتها نماید، باز هم فراموش کردن منفعت ۱۰۰ واحدی تجارت با آمریکا چندان عقلانی نیست. در بحث خرید فولاد و نفت و پتروشیمی هم از آنجا که ما نمیدانیم دقیقا طرفهای اروپایی ما چه شرکتهایی هستند و اطلاعات مالی و اقتصادی آن در اختیار برخی نهادها مثل اتاق بازرگانی است، به همین دلیل نمیتوان به دقت گفت از فردای تحریمها چه اتفاقی برای صادرات فولاد و نفت و پتروشیمی ایران به اروپا خواهد افتاد. تصور من این است که ارزان بودن نفت نه تنها برای اتحادیه اروپا که برای طیف وسیعی از بازیگران جهانی دیگر هم مهم است به همین دلیل شانس ادامه خرید این اقلام از ایران بالاست. خروج نفت ایران از بازار میتواند احتمالا قیمت نفت را تا حد زیادی بالا ببرد که این موضوع به غیر از اتحادیه اروپا، برای هند و چین و ژاپن و کره جنوبی هم خطرناک است. البته که اگر طرف حساب ما در این بخشها شرکتهای بزرگ اروپایی باشند، احتمال آن وجود دارد که خرید نفت و فولاد و پتروشیمی از ایران را به رغم همه مشکلات قطع کنند.»
خوشبینی به اختلاف بین آمریکا و اروپا اشتباه است
موج نگرانی از وضع تحریمها زمانی هیمنه خود را بروز میدهد که بدانیم بازگشت دوباره تحریمها میتواند امکان صادرات گسترده ایران به اروپا را در دو کالای فولاد و پتروشیمی به کمتر از نصف و یا حتی به صفر برساند. موردی که قطعا سیاست ارزی دولت را با یک بحران تازه روبرو کرده و قیمت دلار را به مرزهای روانی تازه ای انتقال میدهد که آثار آن بر اقتصاد و جامعه ایران مفید نیست.
امید رضا حریری از اعضای ارشد اتاق ایران، اما معتقد است چندان نباید روی کمک اتحادیه اروپا حساب باز کرد و به جای فرصتسوزی، روی سیاستگذاری بهتر تاکید کرد.
وی در پاسخ به سوال فرارو در این زمینه گفت: «اینکه ما به اروپا دلخوش کنیم که اروپا با آن حجم از پیوندهای سیاسی اقتصادی فرهنگی در برابر آمریکا بایستد، ذهنیت چندان درستی نیست. چنان که آقای ظریف هم در نشست با اعضای اتاق این موضوع را بیان کردند که نمیتوان به ایجاد یک شکاف بزرگ بین اروپا و آمریکا دلخوش کرد و تنها میتوان به استفاده از رخنههایی که وجود دارد، امیدوار بود.»
حریری در ادامه با بیان اینکه باید بپذیریم که در حوزه کشورهای توسعه یافته که ذیل گفتمان غرب معنا مییابند، این تنها دولتها نیستند که تعیینکنندهاند، گفت: «بلکه شرکتها هم از اهمیت بالایی برخوردار بوده و به واسطه اهمیت مسئله فروش و سود شخصی برای شرکتها، نمیتوان انتظار داشت بازیگران شرکتی اقتصاد، بازاری به عمق و نفوذ و ابعاد آمریکا را رها کنند و به ایران بچسبند. منفعت در این بخش از جهان حرف اول را میزند و منفعت یک شرکت بینالمللی که مثلا سهامش را در بورس نیویورک آمریکا عرضه میکنند، طبیعتا انتخاب ایران نیست.»
وی افزود: «ازینرو تصور ادامه همکاری با بسیاری از شرکای بزرگ غربی را نمیتوان چندان منطقی دانست. بهتر است ما در شرایط فعلی روی شرکتهایی که در اقتصادهای تحت نفوذ دولتها کار میکنند، اعم از هند و چین و...، تمرکز کنیم. در این کشورها از آنجا که اقتصاد دولتی است، شرکتها هم بیش از بخش آزاد اقتصاد جهان به حرف دولتها توجه میکنند ازینرو کار با آنها برای ما سادهتر است.»
عضو اتاق ایران گفت: «نباید فراموش کرد که حتی در دوره قبلی هم که اجماع جهانی (از اتحادیه اروپا و آمریکا تا شورای امنیت و سازمان ملل) برای به زانو درآوردن ایران صورت گرفت، ما قادر بودیم با ایجاد شکاف در دیواره تحریمها، نفت، پتروشیمی و برخی دیگر از کالاهای قابل صادرات را به فروش میرساندیم. در عین حال نکتهای از توجه به آن نباید غافل بود، هزینهای است که بابت این رویه بایستی بپردازیم. ما میتوانیم به هر شکلی زندگی کنیم، اما باید به این موضوع هم فکر کنیم که این روند که در پیش گرفتهایم چه اندازه درست و قابل اعتبار است و در برابر چیزی که میدهیم، چه چیزی میگیریم؟»
حریری گفت: «به شخصه کمتر از عموم مردم نسبت به آینده ایران نگرانی دارم و فکر میکنم با فروش نفت به میزان حدودا ۱ میلیون بشکه در روز در کنار ادامه صادرات غیرنفتی، بتوان کشور را به نحوی اداره کرد که جامعه کمتر از این دچار مشکل شود. این البته نیازمند چابکسازی دولت و تغییر برخی روشهاست. با مراجعه به تاریخ ۴۰ ساله اخیر میتوان مثالهایی در این باره زد. ما در دوره جنگ با سالانه تنها ۱۰ تا ۱۲ میلیارد دلار ارز، میتوانستیم کشور را اداره کنیم. در آن دوره مردم با ایثار و رشادت سختیها را تحمل میکردند، اما در دوره دیگری هم ما تجربه مناسبی از تنگنای ارزی داشتهایم. یادمان نرود بهترین دوره رونق اقتصادی ایران در دوره اصلاحات رقم خورد که ما با کمترین میزان درآمد نفتی (نصف مقادیر درآمد نفتی در دوره فعلی)، مواجه بودیم. اغلب ایرانیها در هر طبقه و قشر اجتماعی که هستند این را میپذیرند که در زمان دولت اصلاحات مرفهتر از امروز زندگی میکردند. البته وقوع دوباره این اتفاق به سیاستگذاری صحیح و افزایش سرمایه اجتماعی منوط است. اگر بین دولت و مردم جدایی نیفتد و اعتماد به عرصه عمومی بازگردد، ما حتما میتوانیم از پس این تحریمها هم برآییم.»
علتالعلل مشکلات اقتصادی مسائل سیاسی خارجی و داخلی است
امیدرضا حریری با اشاره به آثار زیانبار تحریمها بر اقتصاد و معیشت مردم، به فرارو گفت: «با اینکه در تاریخ هیچ کشوری بر اثر تحریم از هم نپاشیده، اما این موضوع تاثیر جدی روی مسئله معیشت مردم دارد و دردسرهای زیادی را هم برای بخشهای تولیدی و تجاری کشور پدید میآورد. البته اقتصاد ایران سالهاست که به انواع امراض اقتصادی مبتلا شده و از تورم نهفته تا ضعف بهره وری و سرکوب نرخ ارز با هم موجبات بروز پدیدههای سوئی در کشور شده است. در عین حال علتالعلل بروز و ماندگاری این امراض مسائل سیاسی خارجی و داخلی ما بوده است. قطعا وقتی هنوز تحریمها شروع نشدهاند، اما ما با حجم عظیمی از شوک و تکانه در بازارهای پولی و مالی خود روبرو میشویم، طبیعی است که ایجاد مانع برای صادرات فولاد، نفت و پتروشیمی به اروپا توسط تحریمها میتواند وضعیت اقتصاد ایران را بدتر نماید. پس وقتی اوضاع کشور تا این اندازه حاد است، بایستی با دقت و توجه و هوش کافی ابتدا شکافهایی را در دیوار تحریم ایجاد کنیم و سپس برای رفع و از بین بردن کامل این دیوار قطور گام برداریم چرا که بدون رفع این معضل امکان حل چالشهای اقتصاد ایران فراهم نیست.»
بسته جدید ارزی ضد رانت باشد
نائب رییس اتاق مشترک بازرگانی ایران و چین در پایان با اشاره به سیاستهای غلط ارزی و اقتصادی دولت در خصوص بسته ارزی جدید بانک مرکزی که فردا قرار است مختصات آن اعلام شود به فرارو گفت: «طبق شنیدههایی که امیدوارم صحت نداشته باشد، دولت دوباره به ادامه توزیع رانت از طریق سیاستهای اشتباه ارزی ادامه میدهد. پیشنهاد میکنم دولت اگر قصد دارد سیاست ارزی خود را تغییر دهد تا به بهبود شرایط اقتصاد ایران کمک کند حتما با در نظر گرفتن سه اصل اساسی به این کار اقدام کند. نخست اینکه این بسته بایستی به شفافیت دامن بزند و بر علیه اقتصاد پنهان باشد. دوم اینکه از رانت جلوگیری کند و مجرای سواستفاده را ببندد و سوم اینکه شرایط را طوری رقم بزند که به ایجاد رقابت در اقتصاد کمک کند. هر طرحی بدون داشتن این مختصات حتما با شکست مواجه شده و تنها به تامین منافع عدهای خاص میپردازد.»