جلال ملکی سخنگوی سازمان آتشنشانی گفت: بر اثر این سقوط با فرو ریختن دیواره چاهک آسانسور 6 نفر (3 ایرانی و 3 افغان) زیر آوار ماندند. مأموران آتشنشانی پس از رسیدن به محل حادثه و بازگشایی کابین بالابر متوجه شدند هر شش نفر در داخل کابین قرار دارند که پس از بیرون کشیدن آنها هر شش نفر جان سپرده بودند.
ساعت 21:20 دقیقه سهشنبه 13شهریور مأموران کلانتری 181 عوارضی گزارش سقوط بالابر در برج نرگس حوالی چیتگر را به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام کردند. بهدنبال اعلام این خبر بازپرس سجاد منافی آذر و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل حادثه شدند.
به گزارش ایران، با حضور در محل مشخص شد که آسانسور ساختمانی 90 واحدی از طبقه 13 به طبقه منفی 4 سقوط کرده و 6 نفر در این حادثه جانشان را از دست دادهاند.
در تحقیقات صورت گرفته مشخص شد داخل کانال آسانسور به جای اتاقک آسانسور تنها یک بالابر نصب شده بود که بهدلیل نامعلومی بالابر سقوط کرده است.همچنین مشخص شد مالکان سه واحد از این ساختمان به آنجا اسباب آورده بودند اما کسی در ساختمان ساکن نبوده است.
در تحقیقات صورت گرفته از سوی بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران مشخص شد که 6 مرد در این حادثه جان خود را از دست داده بودند. طیب کریمی (32 ساله)، قیاس شریفی (25 ساله) و دولت دولتی (27 ساله) سه کارگر افغان بودند. که با هم نسبت خانوادگی نیز داشتند و هر سه نفر آنها متأهل بودند. همچنین حسین اقلیمی، مهندس عمران بود که برای سرکشی به ملکش به آنجا آمده بود و فریدون دهقانی و یک مرد کابینت ساز که هویتش مشخص نشده نیز در این حادثه جان خود را از دست دادند.
تعیین کارشناس حوادث
به دستور بازپرس جنایی اجساد به پزشکی قانونی منتقل شدند. همچنین کارشناس حوادث برای بررسی علت این حادثه از سوی بازپرس جنایی تعیین شد.
جلال ملکی سخنگوی سازمان آتشنشانی گفت: بر اثر این سقوط با فرو ریختن دیواره چاهک آسانسور 6 نفر (3 ایرانی و 3 افغان) زیر آوار ماندند. مأموران آتشنشانی پس از رسیدن به محل حادثه و بازگشایی کابین بالابر متوجه شدند هر شش نفر در داخل کابین قرار دارند که پس از بیرون کشیدن آنها هر شش نفر جان سپرده بودند.
در محفظه آسانسور یک بالابر ساختمانی کار گذاشته بودند که برای استفاده کارگران ساختمانی و حمل مصالح بهکار میرفت.
گفت و گو با خانواده دو نفر از قربانیان
پدر حسین اقلیمی یکی از قربانیان حادثه در رابطه با مرگ پسرش گفت: پسرم مهندس عمران بود و این ساختمان متعلق به تعاونی یک شرکت بود که پسرم این ملک را از یکی از کارمندان آنجا خریده بود. سازندگان ساختمان مدام تحویل ملک را به تعویق میانداختند و درنهایت قول دادند که ملک را یک ماه دیگر به پسرم بدهند. روز حادثه پسرم با کابینت ساز به آنجا رفته بود. کابینتهای واحد پسرم و واحدهای دیگر را از آسانسور خالی کردند و هنگام برگشت این اتفاق میافتد.
شب حادثه عروسم با من تماس گرفت و گفت حسین تلفنش را جواب نمیدهد و نگران شده است. چندباری با تلفن همراهش تماس گرفتم اما بیفایده بود. درنهایت به ساختمان نیمهسازی که حسین به آنجا رفته بود، رفتم که متوجه حادثه شدم.
حکیم اله، برادر طیب نیز گفت: برادرم یکسال قبل به ایران آمد. از همان روزی که به ایران آمد در همین ساختمان مشغول به کار شد. دو سه روز قبل نیز بهعنوان نگهبان ساختمان کار کرد. به غیر از برادرم پسر خاله ام، قیاس شریفی و پسر عمهام دولت دولتی در این ساختمان مشغول به کار بودند. همه آنها متأهل بودند و زن و بچه هایشان در افغانستان هستند. من در ساختمانی چند کوچه آن طرفتر کار میکنم و وقتی از حادثه با خبر شدیم فوراً خودمان را به اینجا رساندیم.