حسین سناپور میگوید: کنترلگری مصیبت فضای فرهنگی کشورمان است، نه بودن یا نبودن فلان کس در فلان جا و فلان فعالیت.
این داستاننویس در پاسخ مکتوب به ایسنا، درباره کتاب چاپ کردن سلبریتیها و اینکه بعضا گفته میشود این افراد به خاطر شهرتشان در عرصههای دیگر مشکلی در زمینه نشر پیدا نمیکنند و ممکن است قیمتگذاری کتابشان هم بالا باشد نوشته است:
متاسفانه در کشور ما فقط حکومت نیست که میخواهد سازوکارها و فضای فرهنگی را کنترل کند، هر کس در هر جا موقعیتی دارد، سعی میکند همین کار را بکند، بگوید چه کسی چه کاری بکند یا نکند. چه چیزی برای فرهنگ مردم خوب است یا نیست. همهی اینها غافل از ایناند که مقولات فرهنگی آنقدر گسترده و پیچیده هستند که درنهایت کارِ خودشان را میکنند و این کنترلها فقط خدشههایی کوتاه بر آن میاندازند. مصیبت فضای فرهنگی ما همین سعی قدرتها در کنترلگریشان است، و نه بودن یا نبودن فلان کس در فلان جا و فلان فعالیت. این قدرتها چه حکومتی باشند و چه از نهادهای مدنی یا مردمی، اگر قصدشان حذف آدمها و فعالیتها باشد برای مثلاً کنترل فضای فرهنگی، درنهایت فقط این فضا را مسئلهدار میکنند. یعنی اینکه مسئلهدارشدن فضای فرهنگی ما بهخاطر حضور چند هنرپیشه در عرصهی ادبیات یا عکاسی یا موسیقی نیست، یا چند ادبیاتی در عرصهی سینما و موسیقی و غیره، بهخاطر این است که بعضی میخواهند هر کس را در یک کادر محبوس کنند که مثلاً فلان هنرپیشه حق نداشته باشد داستانش را منتشر کند یا آلبوم موسیقیاش را. متاسفانه این کنترلگری در برخی دیدگاهها مستتر است و چنین به نظر میرسد که از پیش روشن است که هیچکس نباید از عرصهای که در آن کار میکرده پا به عرصهی دیگری بگذارد.
بهنظرم باید این کنترلگریها را کنار بگذاریم و بگذاریم هر کس فرصت عرضهی خود در هر عرصهای را داشته باشد و مردم هم فرصت انتخاب داشته باشند تا کسی و کاری را بپذیرند یا نپذیرند. آنجاست که عیار آدمها و کارها معلوم میشود، حالا کارشان را گران عرضه کنند یا ارزان، توفیری نمیکند. مخاطب اگر دارد، چرا نکنند؟ ما باید فقط به فکر آن آدمهایی باشیم که دلشان میخواهد فلان فیلم یا تئاتر یا کنسرت را ببینند و یا فلان کتاب را بخوانند و پولش را ندارند. چارهاش هم ارزانی در بعضی روزها و یا بردن بعضی کارها به جاهای خاص و یا بیشتر و بیشتر کردن کتابخانه است و کارهایی مانند اینها. درواقع باید امکان دسترسی را برای مخاطب علاقهمند اما ناتوان از خرید فراهم کنیم، نه اینکه جلوِ آن کارها را به دلیل گرانی یا نااهلبودن تولیدکنندهشان بگیریم. زمانی که نه فقط حکومت که همهی ما دست از کنترلگری برداریم، راه حل بقیهی این مسائل را هم کمکم پیدا میکنیم.