bato-adv
کد خبر: ۳۷۷۵۲۳

کنجکاوی زن همسایه راز گروگانگیری را فاش کرد

با تماس زن جوان تحقیقات آغاز شد و مأموران دریافتند دو مرد میانسال، جوانی به‌نام سهراب را ربوده و در خانه‌شان حبس کرده‌اند. با ورود مأموران، گروگان آزاد و دو متهم میانسال بازداشت شدند. مهندس جوان در بازجویی‌ها گفت: این دو آدم ربا از اقوام دور من هستند. مدتی قبل یکی از آنها به سراغم آمد و گفت قصد تجارت دارد. با این بهانه 50 میلیون تومان از من گرفت.

تاریخ انتشار: ۰۰:۳۸ - ۲۶ مهر ۱۳۹۷

زن جوان وقتی از خرید به خانه برمی‌گشت با دیدن یک مرد که هراسان به شیشه پنجره همسایه می‌کوبید موضوع را به پلیس خبر داد و بدین ترتیب راز یک گروگانگیری لو رفت.

به‌ گزارش «ایران»، چندی قبل زن جوانی هراسان با پلیس تماس گرفت و گفت: از خرید برگشته بودم و قصد داشتم وارد خانه شوم که متوجه سر و صداهایی از خانه همسایه شدم. از روی کنجکاوی نگاهی به پنجره خانه‌ای که صدا از آنجا به گوش می‌آمد کردم. مرد جوانی را دیدم که به شیشه می‌زند و کمک می‌خواهد.

با تماس زن جوان تحقیقات آغاز شد و مأموران دریافتند دو مرد میانسال، جوانی به‌نام سهراب را ربوده و در خانه‌شان حبس کرده‌اند. با ورود مأموران، گروگان آزاد و دو متهم میانسال بازداشت شدند. مهندس جوان در بازجویی‌ها گفت: این دو آدم ربا از اقوام دور من هستند. مدتی قبل یکی از آنها به سراغم آمد و گفت قصد تجارت دارد. با این بهانه 50 میلیون تومان از من گرفت.

فرزاد قرار بود 50 میلیون تومان را یک ماهه به من برگرداند اما نداد. وقتی دیدم فرزاد پولم را برنگرداند از آنجایی که خودم نیز چک داشتم مجبور شدم از یکی از اقوامم به‌نام بهرام 70 میلیون تومان پول قرض بگیرم تا با این پول هم چکم را پاس کنم و هم مشکلات دیگرم را برطرف کنم.

او ادامه داد: در این مدت چندین بار به سراغ فرزاد رفتم و او مدام امروز و فردا کرد. از طرفی بهرام هم پولش را می‌خواست و من توانایی پرداختش را نداشتم. تا اینکه روز حادثه فرزاد با من تماس گرفت و گفت می‌خواهد پولم را بدهد. به محل قرار که یکی از خیابان‌های شمال تهران بود رفتم و سوار نیسان او شدم. اما بهرام هم آنجا بود خیلی تعجب کردم. آنها مرا به بنگاه املاکی بردند و دو ساعت شکنجه دادند.

بهرام از من می‌خواست برگه‌ای را امضا کنم که داخل آن نوشته بود طلبش از من به جای 70 میلیون تومان 250 میلیون تومان بوده است. فرزاد هم می‌خواست پای برگه‌ای را امضا کنم که داخل آن نوشته شده بود هیچ بدهی به من ندارد. اما من این کار را نکردم تا اینکه در فرصتی که آنها برای صحبت به اتاق دیگری رفته بودند، من خودم را به پنجره رساندم و شروع به داد و بیداد کردم.

با شکایت مهندس جوان تحقیقات از دو متهم میانسال ادامه یافت. متهمان به آدم ربایی خود اعتراف کرده و با تأیید حرف‌های شاکی جوان؛ انگیزه خود را از این آدم ربایی مسائل مالی عنوان کردند. تحقیقات به دستور بازپرس دادسرای امور جنایی پایتخت ادامه دارد.

bato-adv
مجله خواندنی ها