bato-adv
کد خبر: ۳۷۹۷۰۹

جزئیات هولناک از سلاخی مادر جوان و دختر یک ساله

از دوران کودکی و به ویژه از زمانی که پدر و مادرم از یکدیگر طلاق گرفتند، عقده‌های روانی من هم شکل گرفت به طوری که هر روز بر این عقده‌ها افزوده می‌شد و من با افسردگی دست و پنجه نرم می‌کردم.
تاریخ انتشار: ۰۹:۳۸ - ۱۹ آبان ۱۳۹۷
مردی که با بیش از ۸۰ ضربه چاقو، همسر و دختر ۱۸ ماهه اش را به طرز فجیعی کشته بود، در اعترافات تکان دهنده خود، عقده‌های دوران کودکی و وابستگی همسرش به گوشی تلفن را انگیزه جنایت هولناک خود ذکر کرد.
 
جزئیات هولناک از سلاخی مادر جوان و دختر یک ساله
به گزارش ایران، عصر سیزدهم آبان بود که مرد جوانی هراسان خود را به منزل برادرزنش در منطقه طرق رساند! و به شدت در حیاط را کوبید! در این هنگام مرد ۳۰ ساله که متوجه صدای در شده بود، با سر و وضعی خون آلود در منزل را گشود! شوهر خواهر «جواد-ک» با دیدن این صحنه خون آلود، خود را به درون پذیرایی انداخت واز آن چه می‌دید، شوک زده، در جا میخکوب شد!

«بتول-ک: زن ۲۳ ساله و نازنین زهرا (دختر ۱.۵ ساله)» با ضربات متعدد چاقو و به طرز فجیعی به قتل رسیده بودند.

مرد جوان با دیدن این صحنه وحشتناک، بلافاصله با نیرو‌های انتظامی تماس گرفت و بدین ترتیب دقایقی بعد قاضی ویژه قتل عمد به همراه کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی عازم محل وقوع جنایت شدند. تحقیقات مقدماتی و میدانی قاضی «کاظم میرزایی» نشان می‌داد که مرد ۳۰ ساله به دلیل اختلافات خانوادگی با همسرش، او را با وارد آوردن بیش از ۸۰ ضربه چاقو در حالی به قتل رسانده است که تیغه یک چاقو به دلیل برخورد با استخوان‌های زن ۲۳ ساله کج شده و او از چاقوی دیگری برای کشتن همسر و همچنین دختر کوچکش استفاده کرده است.

این مرد سنگدل همچنین با تیغ ریش تراش نیز گلوی فرزند و همسرش را بریده و سپس دست به خودکشی زده بود!

بنابراین گزارش، با انتقال اجساد قربانیان این حادثه به پزشکی قانونی، «جواد-ک» نیز برای مداوا به بیمارستان امدادی مشهد اعزام شد. تا این که وی روز گذشته پس از بهبودی نسبی روی تخت بیمارستان، راز این جنایت هولناک را فاش کرد.

متهم به قتل به قاضی کاظم میرزایی گفت: از دوران کودکی و به ویژه از زمانی که پدر و مادرم از یکدیگر طلاق گرفتند، عقده‌های روانی من هم شکل گرفت به طوری که هر روز بر این عقده‌ها افزوده می‌شد و من با افسردگی دست و پنجه نرم می‌کردم. در این اثنا وقتی بزرگ‌تر شدم با دختر دایی ام (مقتول) ازدواج کردم، ولی این عقده‌های روانی مرا رها نمی‌کرد و همسرم را کتک می‌زدم با آن که بعد از سال‌ها خداوند فرزندی به ما عطا کرده بود، ولی من به رفتار‌های خشن خودم ادامه می‌دادم تا این که آخرین بار وقتی همسرم را کتک زدم او از من به شورای حل اختلاف شکایت کرد!

وقتی برادرم در جریان موضوع قرار گرفت وساطت کرد تا ما با هم آشتی کنیم او با پدر زنم صحبت کرد و قرار شد که من تعهد بدهم و آن‌ها هم از شکایت خودشان صرف نظر کنند، ولی بعد از این ماجرا و در روز حادثه، دوباره از شورای حل اختلاف با من تماس گرفتند که باید برای برگزاری جلسه محاکمه بروم!

آن جا بود که با پدرزنم تماس گرفتم و به او گفتم مگر شما رضایت نداده بودید! که پدر زنم به صورت نامعلوم پاسخ مرا داد!

وقتی به شورای حل اختلاف رفتم، گفتند باید تعهد بدهی که دیگر همسرت را کتک نزنی! من هم تعهد دادم و آمدم، اما خیلی عصبانی بودم. به منزل پدر زنم رفتم و به او گفتم شما قول دادی برای من ماشین بخری! زندگی مرا تامین کنی! و بعد از آن هم در همان حالت عصبانیت به خانه ام رفتم و به همسرم گفتم ناهار درست کند!

او هم ناهار را درست کرد، ولی از عصبانیت من کاسته نشد تا این که ناگهان از جایم بلند شدم و با برداشتن کاردی از آشپزخانه به جانش افتادم آن قدر ضربات را بر پیکرش زدم که تیغه چاقو کج شد به ناچار چاقوی دیگری برداشتم و بعد از اطمینان از مرگ همسرم، دختر ۱.۵ ساله ام را نیز با وارد آوردن ضربات متعدد دیگر به قتل رساندم!

در این هنگام قاضی پرسید چرادختر بی گناهت را کشتی؟ متهم پاسخ داد: او بدون مادر چگونه می‌توانست زندگی کند؟! دلیلی برای زنده ماندن او نبود! به همین دلیل او را هم کشتم و سپس رگ گردنم را زدم و بیهوش شدم! وقتی به هوش آمدم دیدم هنوز نمرده ام! دوباره رگ دستم را پیدا کردم و با تیغ زدم!

و بعد هم پیامکی برای خواهرم فرستادم که همسر و فرزندم را کشته ام! هنوز دوباره بیهوش نشده بودم که دیدم در می‌زنند، خودم در را باز کردم و با شوهر خواهرم روبه رو شدم...

در پی اعترافات این مرد سنگدل، قاضی میرزایی دستور داد تا وی بعد از بهبودی کامل روانه زندان شود. تحقیقات در این باره همچنان از سوی کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی ادامه دارد.
bato-adv
مجله خواندنی ها