فرارو- یک عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره تذکر آیتالله احمد جنتی به احمدینژاد میگوید: یکی دو دفعه بحثهایی درباره احمدینژاد شد و یک بار هم خود ایشان حضور داشت. تذکرهایی داده شد، ولی ما اصولا کشانده شدن این بحثها را به مجمع، مصلحت نمیدانیم.
محمدرضا باهنر با 28 سال سابقه نمایندگی، یکی از باسابقهترین نمایندگان مجلس شورای اسلامی بوده است. او که حالا عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است، در گفتوگو با ایرناپلاس بر اساس تجربه خود میگوید رئیس مجلس باید بر قلب نمایندهها حکومت کند نه بر جسم آنان. او تأکید دارد که باید رئیس مجلس لابیگر قوی و خوبی باشد.
باهنر همچنین در این مصاحبه از خط قرمز فساد برای خود در مجلس گفته و همچنین روایت تازهای از مجمع تشخیص مصلحت نظام دارد که در ادامه، مشروح این گفتگو را میخوانید:
در مصاحبهای گفته بودید که مدیریت مجلس دهم به خاطر اینکه فراکسیون اکثریتی وجود ندارد و سه فراکسیون بودن، برای لاریجانی سخت است. منظور شما از عبارت «مدیریت مجلس» چیست؟ برداشتهای زیادی میتوان از این عبارت داشت؟
مجلس شورای اسلامی هرچند یکی از سه قوه هست و به تعبیر امام(ره) در رأس امور قرار دارد، اما مجلس با بقیه قوا تفاوت دارد. از این جهت، که رئیس مجلس نهتنها همکارانش را خودش انتخاب نمیکند، بلکه حتی نواب، دبیر و هیأت رئیسه را نیز انتخاب نمیکند. بنابراین به اصطلاح تعامل دو طرفه است یا دست رئیس مجلس همواره زیر ساطور نمایندگان قرار دارد و باید طوری مجلس را اداره کند که نمایندگان به رئیس مجلس اعتماد کنند.
منظور شما این است که رئیس مجلس بتواند برای نمایندگان تعیین تکلیف کند و او مشخص کند چه چیزی رد و یا تصویب بشود؟ چون همین الان هم خیلیها معتقدند که علی لاریجانی همه کاره مجلس است.
نه اینگونه نیست. رئیسجمهوری اگر از یک وزیری دلخور شود بهراحتی عزلش میکند یا رئیس قوه قضاییه هم به همین شکل معاونان را انتخاب و عزل میکند. اما اگر رئیس مجلس از نائب رئیس خوشش نیاید، چارهای جز همکاری ندارد. یک بار یکی از نمایندگان، تذکر آییننامهای داد و من گفتم تذکر وارد نیست. نماینده عصبانی شد گفت ما خودمان شما را به آن بالا فرستادیم و خودمان هم شما را پایین میآوریم. من از پشت تریبون از «رو نرفتم» و گفتم کاملاً درست میگویید و از نظر حقوقی من با رأی شما اینجا نشستهام و هر وقت اراده کنید پایین میآیم ولی تا موقعی که اینجا نشستهام از اختیاراتم استفاده و به وظایفم عمل میکنم و دوستی و خالهبازی و رفیقبازی هم نداریم. من موظفم آییننامه را اجرا کنم.
الان که میگویند رئیس مجلس همه کاره است باید شخصی مثال بزنم. مثلاً رئیس مجلس، مجلس را تحویل یک فردی میدهد مثلاً بنده که ده سال سابقه نایب رئیسی را دارم و اطمینان خاطر دارد و راحت مجلس را تحویل نایبش میدهد. یک موقع رئیس مجلس نایبی دارد که سال اول کارش در این سمت هست.
مثل آقای مطهری.
بله. برادر خوبی هست. یک دفعه از من سؤال کردند که مدیریت آقایان پزشکیان و مطهری را میپسندی، من گفتم که اگر بخواهید سال اول آقایان را با سال آخر من مقایسه کنید، بیانصافی هست، ولی اگر با سال اول نایب رئیسی من مقایسه کنید، بله خیلی هم خوب دارند اداره میکنند و خوب دارند مسلط میشوند.
مدیریت کردن یعنی نظم و انضباط مجلس را حفظ کردن و یا لابی کردن برای اهدافی مشخص؟
تا مجلس دهم همیشه فراکسیونهای اقلیت و اکثریت بود، ولی الان برای اینکه چیزی از مجلس دربیاید، باید دو فراکسیون را به هرقیمتی که هست به هم نزدیک کنند. باید رئیس مجلس لابی کند اینها را کنار هم بنشاند. ما میبینیم که یک اتفاق غیرمترقبه در مجلس میافتد و مجلس دهم سه وزیر را استیضاح میکند و دوباره به هر سه رأی بیشتر میدهد. منظور این است که باید رئیس مجلس لابیگر قوی و خوبی باشد. رئیس مجلس باید بر قلب نمایندهها حکومت کند نه بر جسم آنها. باید اقتدار و نفوذ داشته باشد.
از نظر خودتان،شما تجربه خوب و موفقی در لابیگری داشتهاید؟
برخی لابیگری را مذموم و برخی ممدوح میشمارند. مهم این است که تصورمان از لابیگری چه باشد. یک موقع فردی میخواهد با لابیگری نمایندگان دیگر را هم رأی خودش کند، خب باید گفت که قرار همیشگی نمایندگان همین است. همه دنبال این هستند که رأی بقیه نمایندگان را با خود همسو کنند. این اگر لابیگری باشد خیلی خوب است، اصلاً در اسلام امربهمعروف و نهی از منکر یک نوع لابی است.
شما چگونه لابیگری میکردید؟
یک موقع برای لابیگری از ابزار پول، تهدید، خشونت و زیرآب زدن استفاده میکنند که این بد است.
شما از چه ابزاری استفاده میکردید؟
من ادعایم این است که سعی میکردم نمایندگان را قانع کنم. برخی نمایندگان خیلی وقتها به یک رأی قطعی نمیرسیدند، از من سؤال میکردند که نظر تو چه هست و به نظر من اعتماد میکردند. نمایندگان مجلس از نظر آییننامهای یک رأی بیشتر ندارند چه رئیس مجلس و چه نماینده اقلیتها. اما نمایندهها حوزه نفوذ رأیشان متفاوت است. یک نماینده بهاندازه 70 نفر حوزه نفوذ رأی دارد ولی برخی حتی حوزه نفوذ رأی خود را هم ندراند. یعنی موقع رأی دادن گیج میشوند.
اسم پول را بهعنوان یکی از ابزار لابی آوردید. آقای توکلی مشخصات و مصادیق روشنی از وجود فساد در مجلس شورای اسلامی گفته است. با توجه به اینکه شما از باسابقهترین نمایندگان مجلس هستید، میتوانید مصادیقی از فساد در مجلس را بیان کنید؟ البته تابهحال ندیدهام در مصاحبههای خود از مواجهه شدن با فساد در مجلس روایتی گفته باشید.
یک موقع هست که آدمی میخواهد تبلیغ با فساد کند یک موقع هم هست که میخواهد با فساد برخورد کند.
اول باید مشخص شود که کجا فساد هست. مثلاً آقای توکلی میگفت برخی نمایندهها حقالقدم میگیرند.
از آن بزرگتر. در کل کشور گاهی مرز فساد مشخص نیست. آیا وام گرفتن فساد هست یا نه؟ آیا وام گرفتن و برای کار مشخص هزینه کردن فساد هست یا نیست؟
شما که تجربه زیادی در مجلس دارید، بگویید چه دیدهاید؟
یک موقع یکی میگوید یک نماینده دزدی کرد. میگوییم چرا نمایندهها را متهم میکنی، میگوید من گفتهام یک نماینده، گفتم تو بیخود کردی گفتی یک نماینده، اسمش را ببر چون اینگونه هر 290 نماینده متهم میشوند و باید 289 نماینده را تبرئه کنند. حتی برخی چیزها مرزهایش مشخص نیست.
شما بهعنوان یک نماینده و نایب رئیس باسابقه و با تجربه مرزتان در مواجهه با فساد چه بود؟
مثلاً یک نماینده به یک وزیر فشار میآورد که پروژه نیمهتمام عمرانی منطقه خودش را تمام کند. این پروژه عمرانی را همه مردم استفاده میکنند. یکی میگوید این پروژه، حق حوزه انتخابیه کناری بوده است. نماینده جماعت خودش را مأمور آبادانی حوزه انتخابیه خودش میداند. من یکی از اشکالاتی که به مجلس نمایندگان دارم . . .
از این بحث خارج بشویم. شما حد و حدود فساد در مجلس را چه میدانستید؟
باید بگوییم فساد چی هست. یک موقع هست کسی میآید در مجلس مثلاً میگویم، یک معلم است دو ماه اول تلاش میکند که خود را به وزارت نفت منتقل کند، خب این فساد هست.
مصداق بگویید.
اسم ببرم؟ حتماً نمیبرم، این کار غلطی است. این فساد است. موقعی که تریبون به دست میآوریم، یک آدمی را متهم کنیم. من میگویم که این کار رسانه غلط است که من را جلوی دوربین نگه میدارد که اسم فاسد را ببرم. اسم فاسد معاویه است.
آقای توکلی میگوید برخی نمایندگان حقالقدم میگرفتند. درواقع یک مصداق اقدام فاسد را بیان میکند تا راه فساد بسته شود.
من از همین مصادیق میگویم. در کشور چهار میلیون نفر بیکار هستند، بهمحض اینکه نماینده میشویم، فامیلهایمان استخدام میشوند. اینها وجود دارد و باید جلوی آن گرفته شود. یک نماینده، استیضاح یک وزیر را امضا میکند و بعد پس میگیرد. میگوید من اشکالم به وزیر این بود که فلان اتوبان را تمام نکرده بود، حالا تعهد گرفتهام که تمام کند. حالا سؤال این است که این پس گرفتن امضا فساد هست یا نیست؟
از اشتباهات خود در مجلس بگویید.
اشتباهات من کم نیستند و فراوان هستند. نماینده مجلس که هر روز در صحن و کمیسیون باشد، باید تصمیم بگیرد. رأی ممتنع هم در مجلس یعنی تصمیم. هر زمانی هم که نماینده تصمیم بگیرد، به وحی که متصل نیست، ممکن است که تصمیم اشتباه باشد. در مجلس هفتم زمانی که داشتند قیمت بنزین را آزاد میکردند، ما چشممان از تعدیل سال 74 مرحوم هاشمی رضوانالله تعالی علیه، ترسیده بود و به همین خاطر، جلوی افزایش قیمت بنزین را گرفتیم. بعد کار به جایی رسید که احساس کردیم تصمیم اشتباهی بوده است و اگر بهتدریج قیمت بنزین بالا آمده بود، امروز کشور ما در رتبه اول یا دوم در شدت مصرف انرژی نبود.
از اشتباهات سیاسی هم بگویید.
اینکه اصلاً چرا آمدم مجلس؟ اگر مجلس نیامده بودم و سراغ کار دیگری میرفتم بهتر بود. ولی پشیمان نیستم از آمدن به مجلس، شوخی کردم.
همانطور که خیلیها میگویند، به نظر میرسد مجمع تشخیص مصلحت نظام همانند دوره قبل نیست. نظر شما در این باره چیست؟
این دوره هنوز مجمع سرخط نیامده است. دو علت دارد؛ یکی متأسفانه رئیس مجمع وضعیت جسمانی خوبی ندارند و نمیتوانند حضور جدی داشته باشند. نکته دوم اینکه در حکم جدید رهبری برای مجمع، یک پیوست هست که در آن مطالباتی از مجمع مطرح شده است و همین، مقدار زیادی ساختار مجمع را به هم ریخته و متغیر شده است. تا دورههای گذشته مجمع فقط به رهبری برای تعیین سیاست کلی مشورت میداد ولی حالا مجمع عملاً باید سیاستگذاری کند. قبلاً ما سیاستنویسی داشتیم ولی الان سیاستگذاری، تدوین، اجرا و همچنین گرفتن بازخورد و اصلاح هم به آن اضافه شده است. این فرآیندها هنوز در مجمع و دبیرخانه نهایی نشده و مقداری کار لنگ است.
برخی میگویند الان در مجمع آقای رضایی همه کاره است.
آقای رضایی دبیر مجمع تشخیص هستند. بله! در غیبت رئیس عملاً کارهای اداری و تحقیقی در دست ایشان است و دستور کار جلسه را تعیین میکنند.
تذکر آیتالله جنتی به احمدینژاد
از یک عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام شنیدم که آقای جنتی به آقای احمدینژاد به خاطر اظهارات و مواضعشان گویا در حاشیه و یا یکی از جلسات مجمع تذکر دادهاند، شما در جریان این ماجرا هستید؟
اینها گاهی پیش میآید. یکی دو دفعه، بحثهایی درباره احمدینژاد شد و یک بار هم خود ایشان حضور داشت. تذکرهایی داده شد، ولی ما اصولاً کشانده شدن این بحثها را به مجمع، مصلحت نمیدانیم و من هم از افرادی بودم که ماجرا را متوقف کردم. یعنی گفتیم اگر اختلاف و موضع سیاسی بیرون باشد به صحن مجمع نباید بیاید.
هر روز خبرهای مختلفی از مشهد میآید. یک بار لغو سخنرانی و کنسرت یک بار هم تهدید نمایندهها! حالا هم که آقای رئیسی تیم نظامی جدیدی برای آستان قدس راهاندازی کرده، تفسیر شما از این اقدامات در مشهد مقدس چیست؟
خبرها را باید پیگیری کنم. شما دارید خبر میدهید. ابداً تهدید نمایندهها را نشنیدهام، کی چهکار کرده است.
نظرتان درباره ورود زنان به ورزشگاهها چیست؟ بالاخره این یک خواسته جدی بخشی از جامعه امروز است.
باید مقامات بحث و بررسی کنند و من الان نظر خاصی ندارم.
دو صفحه مصاحبه كردين.
تو نيم خط از تيترتون بيشتر نيست.
طرفدار محمود نبوده و نیستم، اما انصافاً شاه سلطان حسین بیشتر یادآور و تداعی گر طیف خاتمی و روحانی است تا محمود.
فرارو این کامنت را مرد و مردونه منتشر کن.