در این شرایط باید از حامیان انسداد پرسید، بستن اینستاگرام راه موثری برای ارتباط با بدنه جامعه خواهد بود، به رساندن پیامهای ملت ایران به گوش جهانیان کمک خواهد کرد یا به رشد اقتصادی و اجتماعی کشور منجر خواهد شد. حتما برای اینها پاسخی دارند.
شهروند نوشت: در روزهای گذشته طرح موضوع فیلترینگ اینستاگرام از سوی برخی اعضای کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه فضای مجازی، موجی از نگرانیها را در میان مردم و کاربران شبکههای اجتماعی برانگیخت.
این صحبتها بعد از آن به میان آمد که احمد سالک، نماینده جبهه پایداری در مجلس از تصمیمات پشت پرده برای بستن این شبکه اجتماعی خبر داد. او هفته گذشته اعلام کرد اینستاگرام قرار بوده در آخر پاییز ٩٧ فیلتر شود، اما در موعد مقرر این کار عملی نشده.
هنوز از دلایل اصرار برای بستن اینستاگرام و موانعی که بر سر این اقدام جنجالی قرار گرفته حرفی زده نشده، اما تقریبا برای همه روشن است که دولت و وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات از مهمترین مخالفان این محدودیت هستند و آذری جهرمی چه پیش از این و چه در روزهای اخیر به صراحت انتقاد خود را از تلاش برای فیلتر کردن بیشتر شبکههای اجتماعی به زبان آورده و البته متذکر شده که «این موضوع برای انحراف افکار عمومی مطرح شده است.»
اما جدا از اقلیتی که فارغ از فرهنگسازی و ساماندهی تنها به فکر انسداد فضاهای اجتماعی هستند به نظر میرسد چنین ایدههایی حتی در میان منتقدان دولت هم چندان طرفداری ندارد. کمتر کسی است که گمان کند مواجهه با توطئههای دشمنان و الزامات دنیای امروز با سرکوب تکنولوژی و وسایل ارتباطی امکانپذیر است.
شاید در ارتباط با همین واقعیات باشد که: روزنامه جوان روز پنجشنبه در گزارشی با عنوان «نیروهای انقلاب اتاق فکر خود را به متن جامعه بیاورند» نوشت: «در حقیقت جبهه انقلاب به دلیل اینکه در اغلب موارد فاقد راههای ارتباطی موثر با بدنه جامعه است، بهرغم ارایه راهحلهای جدی و علمی نمیتواند سرمایه اجتماعی لازم را برای حمایت از آنها فراهم کند. در نتیجه طرف مقابل با استفاده از فضاسازیهای کاذب و دست گذاشتن روی برخی از نقاط حساس جامعه میتواند با موج سازیهای اجتماعی نتیجه را به نفع خود رقم بزند.
شاید زمان این رسیده است که جبهه انقلاب یک تجدید نظر اساسی درباره ابزارهای ارتباطی خود با جامعه کرده و استفاده از فضاهایی همچون فضای مجازی و شبکههای اجتماعی را به صورت جدیتری مد نظر خود قرار دهد. استفادهای که نه برخلاف رقیب وسیله محور برای رسیدن به منافع حزبی باشد، بلکه بهرهگیری از آن برای منافع ملی تعریف میشود.» که مفهومی جز اراده جدیتر برای استفاده از فضای مجازی و مخالفت با بستن این شبکهها ندارد.
جالب است که در روزهای گذشته انتشار اخباری در مورد اینستاگرام نشان داد رهبر معظم انقلاب جزو محبوبترین چهرههای سیاسی جهان هستند و در داخل و خارج از کشور دنبالکنندگان بسیاری دارند. نیاز به بازگویی ندارد که بستن و فیلتر کردن اینستاگرام جدا از بیاعتباری برای کشور و مخدوش کردن چهره ایران، مانعی بر سر ارتباط نزدیک و مستقیم مسئولان با مردم خواهد بود. دراینباره مقام معظم رهبری خود پیامهای روشنی داشتهاند که متاسفانه مورد توجه قرار نمیگیرد.
برای نمونه این جملات مشهور ایشان است:«همان گونه که امروزه زندگی علمی در جهان بدون اینترنت، امکانپذیر نیست، نوجوانان و جوانان نیز به گوشیهای هوشمند وابسته شدهاند و کنار گذاشتن این دستگاهها برای آنان بسیار دشوار است و باید در این زمینه کار فرهنگی و آموزشی از سوی نهادهای عمومی و نیز خانوادهها انجام شود.» یا «رایانه و فضای مجازی که الان در اختیار شماست اگر بتوانید اینها را یاد بگیرید، میتوانید یک حرف درست خودتان را به هزاران مستمعی که شما آنها را نمیشناسید، برسانید. این فرصت فوقالعادهای است مبادا این فرصت ضایع شود. اگر ضایع شد، خدای متعال از من و شما در روز قیامت سوال خواهد کرد.»
در این شرایط باید از حامیان انسداد پرسید، بستن اینستاگرام راه موثری برای ارتباط با بدنه جامعه خواهد بود، به رساندن پیامهای ملت ایران به گوش جهانیان کمک خواهد کرد یا به رشد اقتصادی و اجتماعی کشور منجر خواهد شد. حتما برای اینها پاسخی دارند.