مصطفی تاجزاده، فعال سياسي و تحلیلگر اصلاحطلب، ميهمان جلسه آخر سلسلهنشستهای «چه باید کرد؟» حزب اتحاد ملت بود. موضوع محوری صحبتهای تاجزاده در این نشست، تعيين نسبت بین رویکرد سیاست خارجی و توسعه اقتصادی بود. تاجزاده در این نشست سیاست خارجی را ادامهای بر سیاست داخلی دانست و راهحل رسیدن به توسعه پایدار اقتصادی را حرکت به سوی رویکردی دانست که در آن سیاست خارجی در خدمت توسعه اقتصادی قرار گيرد.
به گزارش شرق، مصطفی تاجزاده در ابتدا با بیان اینکه معضل اصلی کشور، معضل اقتصاد است، به تشریح نگرشهای مختلف برای عبور از این بحران پرداخت و گفت: «اجماعی بین مردم و نیروهای سیاسی وجود دارد که اصلیترین مشکلی که امروز جمهوری اسلامی و کشور و مردم با آن روبهرو هستند، مشکل اقتصادی است. برای حل مشکل اقتصادی سه راهحل کلان مطرح میشود. عدهای مشکل را در ناتوانی مجریان دولت میدانند و راهحل را در تغییر دولت یا حتی حذفشدن جایگاه ریاستجمهوری و شکلدهی نظام پارلمانی و افزایش اختیارات شورای نگهبان برای بهتراجراشدن مطالبات رهبری میدانند».
او افزود: «روایت دیگر این است که برای حل مشکل اقتصادی در شرایط فعلی، باید به سمت اصلاحات و حل مشکلات سیاست خارجیمان، بهخصوص در منطقه برویم. این نوع نگاه به دنبال اصلاحات بوروکراتیک است و نه اصلاحات دموکراتیک. روایت سوم که من از آن دفاع میکنم این است که ما به دلیل انبوه مشکلاتی که با آن مواجهیم، چارهای نداریم جز اینکه در مشي و استراتژیمان بازنگری بکنیم و اصلاحات بنیادین را در جامعه اعمال کنیم. اگر به هر دلیل این اتفاق نیفتد، حداقل باید سیاست خارجی در خدمت توسعه اقتصادی کشور قرار گیرد».
او با تشریح شرایط فعلی و قیاس آن با رويكردهاي پیشین ما با معضلات اقتصادی گفت: «ما در 40 سال اخیر بسیار با مشکلات اقتصادی مواجه بودهایم ولی هیچ وقت نبوده که این مشکلات روی هم انباشته و توأم شده باشد امروز شرایط اینگونه است.
ما در ایام جنگ با مشکلات جدی اقتصادی روبهرو بودیم ولی جامعه همراه بود و هیچ وقت احساس نگرانی نکردیم. در شرایطی هم ممکن است که وضع اقتصادی خوب باشد ولی مردم به هر دلیلی ناراضی باشند که این هم آنچنان خطرناک نیست.
ولی وقتی این دو با هم پیوند بخورد، وضعیت متزلزلی را در جامعه حاکم میکند، بهخصوص که این وضع با تحریم بسیار سنگینی همراه شده است. دنیا به لحاظ سیاسی با تحریمهای آمریکا مخالفت میکند، ولی به لحاظ اقتصادی تحریمهای فعلی، با وجود اینکه یکجانبه است، به مراتب سنگینتر از دور قبل دنبال میشود. ترامپ انتظار داشت که جامعه ایران آشوب شود و به هم بریزد. تا اینجا مردم ما هوشمندانه رفتار کردند».
مصطفی تاجزاده اخذ دو رویکرد را در شرایط فعلی ممکن دانست و گفت: «در این شرایط یا باید همه در مقابل هم بایستیم یا با تفاهم همگانی مشکلات را حل کنیم. ما در جامعهمان سلایق مختلف و متضادی داریم که به نظر توفیق یکی در شکست دیگری است و هیچ فرد، حزب و گرایشی را نداریم که به تنهایی توانایی بسیج نصف به علاوه یک همه ایرانیان را داشته باشد.
جامعه زنده و متکثر ما دو راه بیشتر ندارد؛ نزاع همه علیه همه یا پذیرش دیگری و تندادن به دموکراسی. این موضوعی است که سالهاست با تعبیر لبنانیزهشدن منطقه از آن نام میبرم. در لبنان امکان دیکتاتوری وجود ندارد چون همه جناحها قوی هستند؛ تشکیلات، پول، رسانه، سلاح و حامی داخلی و خارجی دارند و حذف کامل هیچ طرفی ممکن نیست. در این کشور یا تن به دموکراسی میدهند یا گرفتار جنگ داخلی خواهند شد».تاجزاده افزود: «تاریخ ایران برپایه دوگانه استبداد-هرجومرج استوار بود و مردم برای دوری از هرجومرج، همواره تن به استبداد میدادند. انقلاب مشروطه راه سومی پیش پای ایرانیان گذاشت».
این فعال اصلاحطلب با اشاره به شرایط كلي منطقه و شباهت آن به شرایط درونی تکتک کشورهای درون منطقه، گفت: «بههرحال، در خاورمیانه کنونی چه در درون تکتک کشورها و چه بین آنها، احزاب و دولتها جز انتخاب ستیز و جنگ و انجام بازی باخت-باخت یا سازش و کنارآمدن با هم و راهبرد برد-برد راهی ندارند.
در ایران امروز نیز بازی برد-باخت منتفی است. همه نیروهای سیاسی و نیز ملت ایران خواهند باخت یا همگی با گفتوگو و انتخابات آزاد سود خواهند برد». او با اشاره به توسعه اقتصادی کشورهای آسیایی در چند دهه اخیر، ادامه داد: «حالا ما در قرن آسیا هستیم. این را غربیها میگویند؛ زیرا در 170 سال گذشته بخش اهم اقتصاد جهانی در غرب بود. اما حالا اقتصاد اول با سهم 25درصدی از کل اقتصاد جهانی، آمریکا است ولی بعدازآن چین، هند، ژاپن و روسیه بزرگترین اقتصادها را در دست دارند و مجموع اقتصاد آنها از اقتصاد غرب بزرگتر است.
در دکترین امنیت ملی آمریکا آمده که به لحاظ اقتصادی سیاسی رقیب اصلی آمریکا، چین است و به لحاظ امنیتی سیاسی، رقیب اصلی آمریکا، روسیه است و دو مزاحم به نامهای کرهشمالی و ایران هم در سر راهشان است که باید فکری به حال آنها بکنند. در ۴۰ سال گذشته چین ۷۵۲ میلیون نفر، یعنی ۱۰ برابر جمعیت ایران را از زیر خط فقر خارج کرده است.
آنوقت در ایران ثروتمند روزبهروز قشرهای بیشتری زیر خط فقر میروند. دراینبین سهم ما از اقتصاد جهانی در این چهار دهه کجاست؟ ما نه در قیاس با چین و هند و ژاپن که در قیاس با ترکیه که شباهتهای بسیاری باهم داریم هم عقب افتادهایم.
تمام کشورهایی که جهش بزرگ اقتصادی داشتهاند، در این چهار دهه به این توسعه دست یافتهاند. اصل مشترک بین تمام این کشورها سیاست خارجی تنشزدا بوده است».
تاجزاده با انتقاد از رویکرد سیاستخارجی جمهوری اسلام ایران بیان كرد: «ما اما نسبت سیاستخارجی به توسعه اقتصادی را متوجه نشدیم. ما مستقل از اصلاحات ساختاری و نیاز به انتخابات آزاد، امکان این را داریم که با تصحیح سیاست خارجیمان در سطح کلان و در سطح منطقه به سمت حل مشکلات اقتصادی پیش برویم. سیاست خارجی ما در مجموع در خدمت توسعه همهجانبه ما نبوده است و تغییر این رویکرد باید به اجماع عمومی بین همه نیروهای سیاسی با تمام اختلاف سلیقه و حتی اختلاف منافعی که دارند، تبدیل شود. حالا وظیفه اصلی دولت روحانی شکستن تحریمهاست».
او با اشاره به شعارهای اساسی انقلاب اسلامی، به نقش مردم و خواست آنها اشاره کرد: «بیشترین واژهای که در گفتار و نوشتار امام تکرار شد، مردم است. این واژه حتی بیشتر از واژه اسلام به کار رفت. این اساس گفتمان نوفللوشاتو بود. در حکومت اصل بر مردم و مطالبات آنها است.»
تاجزاده در نهایت در پاسخ به این ادعا که مخالفان مشی فعلی سیاستخارجه جمهوری اسلامی چندان کارشناسی حرف نمیزنند، گفت: «اگر کسانی که موافق مشی فعلی هستند، نظر کارشناسی دارند، چرا با مخالفان این رویکرد حاضر به برگزاری مناظره نیستند؟».