محمدحسین خوشوقت مدیرکل اسبق مطبوعات خارجی وزارت ارشاد و مدیرمسوول سایت فرارو ماجرای بازداشت خود در 25 بهمن 89 را روایت می کند.
محمد حسین خوشوقت در بخش هفتم گفت و گوی خود با «پروژه تاریخ شفاهی خبرگزاری جمهوری اسلامی» از راه اندازی سایت فرارو، بازداشت خود در بهمن 89 سخن می گوید.
سراغ پایگاه خبری تان برویم؛ فرارو. داستان راه اندازی آن چه بود؟
فرارو در سال 1386 تاسیس شد. متاسفانه مطبوعات و دو سه رسانه آنلاین خبری و معتبری که تا آن هنگام فعال بودند، بیشتر کارکرد سیاسی و حزبی داشتند تا رسانه ای.
ما تصمیم داشتیم که با هدف حرکت در چارچوب حرفه ای و با رعایت موازین اخلاقی در جهت تنویر افکار عمومی فعالیت کنیم. بر این پایه قرار شد به گونه ای اخبار، تحلیل ها و گزارش ها به مخاطبان ارائه شود که خود بتوانند از طریق آن ها حاق واقع و یا حقیقت برسند. نیت ما این بود که چیزی را به مخاطب تحمیل نکنیم. بنابراین جمعی حرفه ای شکل گرفت و فعالیت شروع شد.
این جمع از چه افرادی تشکیل شده بود؟
آقای محمد نوین که دانش آموخته فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی بود، خانم زهرا فدایی که دانش آموخته ادبیات همین دانشگاه بود، آقای محمود فرجامی که برای ما طنز می نوشت و بعد از فرارو جدا شد و یکی دو نفر دیگر. ما با جذب نیروهای متخصص و با انگیزه و حرفه ای کار فرارو را ادامه دادیم و نسبتا در رسیدن به آن اهدافی که گفتم موفق شدیم. مشی مستقل و فرا حزبی اکنون در پایگاه خبری فرارو تا حد زیادی قابل مشاهده است.
البته سایت شما در سال های ابتدایی تاسیس به طرفداری از قالیباف مشهور بود؟
در آن زمان با توجه به این که منتقد جدی اصول گرا و البته رقیب آقای احمدی نژاد، آقای قالیباف بود، ما به منظورروشن ساختن افکار عمومی و ذهن مسوولان کشور در جهت مقابله با روند تخریبی سیاست های جریان انحراف، مواضع آقای قالیباف را نیز پوشش خبری می دادیم و در مواقعی، از وی حمایت می کردیم. برای ارزیابی عملکرد یک فرد یا یک مجموعه باید آن را در متن یا کانتکست خود، بررسی و معنا کرد.
در آن شرایط ما در مواردی معدود از آقای قالیباف حمایت می کردیم، اما مشی سیاسی ما همواره بی طرفانه بوده و است. اگر نقد می کنیم همه را نقد می کنیم؛ نقاط مثبت را هم در هر جا ببینیم، مورد توجه و تمجید قرار می دهیم.
این روشنگری فرارو علیه جریان انحراف، موجب انتقام جویی عوامل این جریان هم شد کما این که شکایات متعددی از من کردند و مرا از تدریس در دانشکده خبر هم محروم ساختند.
به هر حال، هدف فرارو این بود و همچنان است که برای حفظ منافع ملی و مصالح عالیه نظام و صیانت از عزت و جایگاه رهبری به صورت حرفه ای و در چارچوب موازین اخلاقی کار خبری انجام دهیم و فرارو را تبدیل به بوق تبیلغاتی برای یک جریان خاص نکنیم.
در طول فعالیت تان در فرارو بازداشت هم شدید. جریان بازداشت جنابعالی در 25بهمن 89 چه بود؟
بعد از برخورد قاطع و اصولی ای که در مورد ماجرای خانم زهرا کاظمی، با آقای سعید مرتضوی کردم، احتمال بسیار زیادی می دادم که سر انجام، مورد انتقام جویی قرار گیرم.
البته سال 89 آقای مرتضوی دیگر دادستان تهران نبود؟
بله. آقای جعفری دولت آبادی دادستان بود. اما به هر حال آقای مرتضوی یک فرد نبود و ویترین یک جریان بود.
این جریان در قوه قضاییه بود؟
فراتر از قوه قضاییه. جریانی که مرتضوی را گماشته ای پر انگیزه و تندخو و بی رحم یافته بود تا بتواند از او برای سرکوب و ارعاب یک جریان خاص بهره گیرد.
این جریانی که مرتضوی را ویترین آن می دانید آیا اکنون نیز در قدرت حضور دارد؟
بله. ولی مثل سابق نمی تواند عمل کند.
مرتضوی قرار بود چه جریانی را سرکوب کند؟
جریانی که نتیجه منفی تندروی های خود را طی دهه ی نخست پس از پیروزی انقلاب اسلامی در عرصه سیاست داخلی و خارجی دیده بود و اکنون تصور می کرد برای جبران خطاهای گذشته خود، باید درست با 180 درجه چرخش، در جهت نزدیکی به امریکا و غرب فرهنگی، تندروی کند! این اشتباه فاحش راهبردی، موجب بروز تلاطم های سیاسی و اجتماعی و خطرات جدی برای نظام و کشور شد.
این رویکرد و رفتار نادرست و تند، موجب بروز واکنش های تند و غیر متعارف طرف مقابل شد؛ سعید مرتضوی در این میان به خدمت جریانی در آمد که هدفش، بدون توجه به تبعات منفی برای نظام، صرفا قلع و قمع ریشه های سازش و وادادگی بود.
درباره بازداشتتان می فرمودید؟
بله. در 22بهمن 89 راهپیمایی پرشکوهی به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی برگزار شد. جریان سبز هم برای دهن کجی به نظام و مردمی که در راهپیمایی 22 بهمن شرکت کرده بودند فراخوان تجمعی در 25 بهمن داد. این تجمع برگزار شد که البته با اغتشاشاتی همراه شد. روز 25 بهمن ساعت 11 صبح مشغول تصحیح اوراق امتحانی دانشجویان بودم. از فرارو زنگ زدند که «سایت هک شده است؛ یک خبر جعلی و یک بنر روی سایت قرار داده شده و در ادمین مشاهده می کنیم که کسی می خواهد یک سری خبر را منتشر کند.»
گفتم «سریعا با شرکت پشتبیان فنی تماس بگیرید و اطلاع دهید تا مانع از این عملیات شود.»
همکارانم در فرارو با آن شرکت تماس گرفته بودند، ولی آن شرکت نتوانسته بود به سرعت این عملیات را خنثی کند. یکی دودقیقه بعد دیدیم یک خبردیگر هم در سایت منتشر شد.
محتوای آن بنر چه بود؟
دعوت به راهپیمایی 25 بهمن در حمایت از جنبش سبز. خبرجعلی هم این بود که وزارت کشور مجوز برپایی چنین تظاهراتی را داده است. آن موقع عبدالله گل رییس جمهور ترکیه به ایران آمده بود؛ هکرها خبردومی منتشر کردند که عبدالله گل اعلام کرده که در راهپیمایی امروز همراه مردم شرکت می کند!
قبل از این که آن شرکت پشتیبان موفق به خاموشی سایت شود ما یک اطلاعیه در سایت فرارو دادیم که «مخاطبان گرامی، فراروهک شده است و اگر مطالب مشکوکی دیدید اعتنا نکنید!» بلافاصله پس از این اعلامیه، شرکت پشتیبانی موفق به خاموش کردن سایت شد.
همزمان، سایت های جهان نیوزو آفتاب نیوز هم دقیقا به همین شکل هک شدند زیرا شرکت پشتیبان فنی هر سه سایت، یکی بود و هکر ها از ضعف پشتیبانی توانسته بودند سوء استفاده کنند.
اما باید بگویم با کمال تاسف، با جهان نیوز، متعلق به آقای علیرضا زاکانی، برخوردی صورت نگرفت، اما مدیران مسوول فرارو و آفتاب نیوز با شکایت دادستان تهران، بازداشت شدند.
نسبت فامیلی تان را هم می دانستند؟
نمی دانم. فردای بازداشت، به شعبه 12 بازپرسی فرهنگ و رسانه رفتیم. رییس شعبه، حجت الاسلام منصوریان بود . ایشان گفتند «من به خاطر برخوردی که با شما شده است متاسفم. تلقی من این است که این برخورد کاملا سیاسی است. چون شاکی کسی است که دادستان را وادار کرده از شما شکایت کند. آن تشکیلات در نامه ای که به دادستانی نوشته، تصریح کرده است که ' سایت فرارو به مدیرمسوولی آقای خوشوقت که مدیر کل رسانه های خارجی دولت اصلاحات بوده، دعوت به اغتشاش کرده و ..'؛ این به نظر من بوی سیاسی می دهد.
در این نامه اصرار شده که شما را حتما در بازداشت نگه داریم. تحت این عنوان که فلانی را نگه دارید تا ما بتوانیم تحقیقاتمان را کامل کنیم. با توجه به تجربه 22ساله ای که در امر قضا دارم کاملا برایم محرز است این ها یا برای شما و آینده تان برنامه دارند یا برای پدرتان، یعنی از طریق شما می خواهند پدر را تحت فشار قرار دهند تا در جهت خواسته ها و منویات آنها موضع گیری کنند.»
به هر حال، بازداشت 35 ساعته من سپری شد و بعد از دو ماه، قاضی منصوریان مرا خواست و برایم منع تعقیب صادر کرد و گفت: هیچ تقصیری متوجه شما نیست؛ خودشان(آن ها که دادستان را وادار به شکایت علیه شما کرده بودند) فرارو را هک کرده اند!
در پایان خاطره نگفته ای هم از دانشگاه امام صادق دارید؟
بله. در سال اول یا سال دومی بود که در دانشگاه امام صادق درس می خواندم. دانشگاه امام صادق در سال های نخستین فعالیت خود از محل وجوهات و سهم امام برای اداره دانشگاه استفاده می کرد؛چون فعالیت اقتصادی نداشت و از این نظر مستقل نشده بود.
یک روز آقای علم الهدی بین دو نماز ظهر و عصر گفتند« من مطلع شدم برخی از شما دانشجویان آن طور که باید و شاید درس نمی خوانید و مباحثه نمی کنید. با توجه به این که ما هزینه دانشگاه را از محل سهم امام تامین می کنیم، درس نخواندن یعنی اتلاف سهم امام و این به معنی محاربه با امام زمان است!».
من و دوستانم خیلی تعجب کردیم. محاربه با امام زمان تعریف خاص خودش را دارد و حکمش هم اعدام است. در آن جا، با تمام احترامی که برای جناب آقای علم الهدی قایل بوده و هنوز هم هستم، برای آینده بسیار نگران شدم.
مجبورین تریپ مطبوعات آزاد رو بردارید وقتی واقعا چیزی بنام آزادی مطبوعات وجود نداره!!!؟؟؟
جناب خوشوقت لطفا کلاهتان را بالاتر بگذارید!!
آیا همه در چهارچوب قانون نیستند؟! ولی نعمت کشور مردم نیستند، چرا نعل وارونه می زنید! شرایط کشور را نمی بینید! تندروهای دهه اول و چرخش 180 درجه ای غربگرایی و جبران مافات و ....! لطفا دست بردارید! دوران انقلابی گری تمام شد! از تاریخ پند بگیرید ...! عبور مردم از همه چیز، زمان نمیشناسد برادر ...! تا دیر نشده، مطالبات عمومی را از خود عموم مردم بپرسید!!
باهات موافق نیستم
چقددددددر رعایت میکنید اینو! قشنگ فقط یه لول بهتر از صدا و سیمایید تو یک سری موضوعات مثل آمریکا! قشنگ کذب و سانسور موج میزنه تو یه سری از اخبارتون