فرارو- یک تحلیلگر مسائل بین الملل گفت: «ترامپ نشان داده است که یک فرد عملگرا است و برعکس اوباما یک بازیگر دیوانه است و گاه و بیگاه حرکتهای انجام میدهد که در منطق پیشبینی قرار نمیگیرد. او در ارتباط با دیوار مکزیک هم اکنون رکورد تعطیل کردن بخشی از دولت را به نام خود ثبت کرده است یا در خصوص پیمانهای بینالمللی به هرآنچه که گفته، عمل کرده است. حالا هم اروپا را تهدید میکند که اگر در مورد ایران و نشست ورشو آمریکا را همراهی نکنند، او به عمل تقابلی دست خواهد زد. یعنی با توجه به اینکه در نظم نوین جهانی اروپا در کنار چین یک رقیب برای ایالات متحده محسوب میشود، قطعا ترامپ از این فرصت برای ضربه زدن به آنها استفاده خواهد کرد.»
مهدی مطهرنیا تحلیلگر مسائل بین الملل در گفتگو با فرارو گفت: «این روزها خبرهای متعدد و متفاوتی در خصوص نشست ورشو منتشر میشود. گاهی صحبت از به تعویق افتادن این نشست مطرح میشود و گاهی مانند خبر اخیر آسوشیتدپرس صحبت از عدم حضور اروپاییها در این نشست به میان میآید. اما در خصوص خبر اخیر که صرفا بر اساس یک منبع آگاه که تمایلی هم ندارند نامشان فاش شود، کشورهای اتحادیه اروپا تمایل ندارند در نشست ورشو شرکت کنند، به عقیده من یک خبر خاکستری و متمایل به سیاه است؛ نمیتوان به آن اعتماد و استناد کرد.»
وی ادامه داد: «آنچه که باید به آن توجه داشته باشیم، واقعیتهای موجود در عالم سیاست است. جهان امروز در گستره اقتصادی عمل میکند و این گستره یک جهان بیمرز را نشان میدهد و در این جهان نظام سرمایهداری مقیم در ایالات متحده، دارای قدرت اصلی است. از سوی دیگر این قدرت اهرمهای فشار بسیار زیاد و قدرتمندی برای ایجاد نفوذ و اثرگذاری بر دیگر کنشگران عرصه سیاست در اختیار دارد. اما آنچه که در این میان اهمیت پیدا میکند، وضعیت دونالد ترامپ در ایالات متحده آمریکا است. زیرا این روزها سیگنالهای موجود حاکی از آن هستند که ساختار قدرت در این کشور تا حدود زیادی به دنبال ساقط کردن ترامپ هستند. این همان سیگنالهای مثبتی است که میتواند یک فضای تنفسی برای کشورهای اروپایی ایجاد کند تا بهانه لازم برای گریز از نشست ورشو به دست بیاورند.»
او اقزود: «اما این تمام ماجرا نیست. زیرا از طرف دیگر سیگنالهای قدرتمندی وجود دارد که حاکی از همگرایی اروپاییها با آمریکاییها است. زیرا نباید فراموش کرد که اقتصاد اروپا پیوسته با اقتصاد ایالات متحده گره خورده است و این را در یک سده گذشته به ویژه در دو دهه پایانی قرن بیستم میلادی شاهد بودیم؛ لذا الان اقتصاد آمریکا با وجود مقروض بودن آن، بزرگترین اقتصاد دنیا به شمار میآید؛ لذا این اقتصاد جهانی شده ایالات متحده است که میتواند بر کشورهای اروپایی تاثیر بگذارد و نباید این واقعیت را انکار کرد.»
این استاد دانشگاه اظهار کرد: «از طرف دیگر اتحادیه اروپا سعی دارد به ایران نزدیک شود تا به نوعی در رفتار جمهوری اسلامی تغییراتی ایجاد کند. بی تردید فرانسویها و آلمانها و در نهایت انگلیسیها با تحرکات ایران در خصوص دستیابی به موشکهای دوربرد و تجهیز سیستم دفاعی خود به موشکهای قارهپیما و همچنین دیگر کنشهای ایران که به عقیده اروپاییها و بخشی از جامعه جهانی، خطرآفرین است، مخالف هستند. از این منظر نباید بیانیه اخیر دولت فرانسه را نادیده گرفت یا تلاشهایی که برخی کشورهای اروپایی در راستای تحریم وزارت اطلاعات صورت دادند، نیز در همین راستا است.»
وی تصریح کرد: «لذا نزدیک شدن اروپا به ایران در چارچوب امتیاز گرفتن از ایالات متحده و مهار جمهوری اسلامی است. با این وجود اگرچه ایران نیز با توجه به واقعیتهای موجود سیاسی باید این نکته را در نظر داشته باشد که نباید از این فرصت که اتحادیه اروپا سعی دارد به ایران نزدیک شود، چشم پوشی کند و با گریز از اتحادیه اروپا زمینههای اجماع جهانی را فراهم نکند، اما نباید این نکته را هم فراموش کند که در غایت این اتحادیه اروپا و ایالات متحده هستند که همگرا خواهند شد. زیرا به عنوان مثال در همان سالهایی که آمریکا حمله به عراق را اجرایی کرد دیدیم که ابتدا کشورهای اروپایی بسیار سعی کردند مانع از این اقدام شوند، اما در نهایت زمانی که بوش پسر حمله را آغاز کرد، اروپاییها هم به آنها پیوستند.»
او افزود: «بنابراین ممکن است الان کشورهای اروپایی با ترامپ و سیاستهای او مخالف باشند، اما این نمیتواند تکیهگاه مطمئنی برای ایرانیان به شمار بیاید. ولی باز هم تاکید میکنم که درست است نباید این نکته را نادیده گرفت، اما کسانی که در ایران با ارتباط میان ایران و اروپا هم مخالف هستند، بسیار اشتباه میکنند. زیرا ایران باید در این بافت موقعیتی از فرصت به وجود آمده استفاده ببرد. اما این باید کاملا هوشمندانه صورت بگیرد و در عین حال که سعی میکنیم امتیازاتی از اروپا بگیریم نباید آنها را به عنوان یک تکیهگاه مطمئن و محکم تصور کنیم.»
این تحلیلگر مسائل بینالملل در پاسخ به این سوال که آیا ممکن است عدم شرکت کشورهای اروپایی در نشست ورشو موجب بهبود نگاه و رویکردها نسبت به اروپا در ایران شود، گفت: «به هرحال وقتی اروپاییها نشان دهند که برای حمایت از ایران حاضر به پرداخت هزینه تقابل با ایالات متحده هستند و در این نشست شرکت نکنند، میتواند در میان مردم ایران تاثیر مثبتی داشته باشد و این قاعدتا بر روی سیاستها و نهادهای تصمیمساز و تصمیمگیرنده تاثیرگذار خواهد بود. اما در این میان یک واقعیت انکارناپذیر در چند دهه گذشته وجود دارد و این است که ایران اساسا بر اساس گذشته تاریخی خود بیگانه گریز و در برخی مواقع بیگانه ستیز است.»
این استاد دانشگاه تصریح کرد: «یعنی اصلا اعتماد و اعتباری برای بیگانگان قائل نیست. از این رو نزدیک شدن اروپا به ایران هم مانند نزدیک شدن آمریکا به ایران در لایههای گوناگون در عرف فرهنگ سیاسی حکام ایران، مورد قبول و تائید نیست؛ بنابراین حتی اگر کشورهای اروپایی حاضر به پرداخت هزینه برای حمایت از ایران هم باشند و در نشست ورشو شرکت نکنند، اما در لایههای تصمیمساز و تصمیمگیر حاکمیتی، صرفا در یک بازه زمانی کوتاه از آن به عنوان یک دستاورد و اقدام مثبت تلقی میکنند، اما مجددا با گذشت زمان رویکردشان به همان حالت اولیه بازخواهد گشت.»
مطهرنیا در خصوص اینکه اگر کشورهای اروپایی حاضر به شرکت در نشست ورشو نباشد، چه تاثیری بر روابط و شرایط میان آنها و ایالات متحده خواهد گذاشت، گفت: «ترامپ نشان داده است که یک فرد عملگرا است و برعکس اوباما یک بازیگر دیوانه است و گاه و بیگاه حرکتهای انجام میدهد که در منطق پیشبینی قرار نمیگیرد. او در ارتباط با دیوار مکزیک هم اکنون رکورد تعطیل کردن بخشی از دولت را به نام خود ثبت کرده است یا در خصوص پیمانهای بینالمللی به هرآنچه که گفته، عمل کرده است. حالا هم اروپا را تهدید میکند که اگر در این مورد آمریکا را همراهی نکنند، او به عمل تقابلی دست خواهد زد. یعنی با توجه به اینکه در نظم نوین جهانی اروپا در کنار چین یک رقیب برای ایالات متحده محسوب میشود، قطعا ترامپ از این فرصت برای ضربه زدن به آنها استفاده خواهد کرد.»