در خلاصهی داستان این قسمت آمده است: «در قسمت هفتم، به نظر میرسد مشکلات حل شده و قرار است عروسی فرنگیس و آقا محمود ادامه پیدا کند، اما همیشه دردسرهای جدیدی در راهند! خنجری هم که ماشین یزید را برداشته، باید نگران خانم طالبی باشد که ناگهان سر و کلهاش پیدا میشود!»
شلوغیهای عروسی محمود و فرنگیس در این قسمت هم ادامه دارد. خان عمو باز هم با چرب زبانی خودش از به هم خوردن وصلت جلوگیری میکند و برادرش را راضی میکند که ازدواج پسرش با فرنگیس سر بگیرد. اما در انتهای عروسی این زهره و خنجری هستند که دوباره دردسری جدید به پا میکنند.
آنها که از توطئهی خان عمو برای خواستگاری کردن فروزان برای مسعود با خبر میشوند در خیابان جلوی ماشین آنها را میگیرند و دعوا و درگیری بین خانوادهی عروس و داماد سر میگیرد. در این دعوا و درگیریها چند نفری زخمی میشوند و کارشان به بیمارستان میکشد، عقاب یزید فرار میکند و لیموزینش به شدت آسیب میبیند.
در میان دعوای خانوادهی عروس و داماد که تا بیمارستان هم ادامه دارد نادر به دنبال خنجری و لیموزین و عقاب یزید میگردد و در این راه وقتی با کارتن خوابهای داخل پارک حرف میزند دستگیر میشود. اما خانم طالبی ماشین یزید را از طریق جی پی اس پیدا میکند. او ماشین را در حالی پیدا میکند که سر تا سر آن جای مشت و لگد های دعوای عروسی فرنگیس و محمود است و دی جی ظفرعلی هم در حال ضبط یک موزیک ویدیو در کنار این ماشین است. پیدا شدن ماشین همانا و سر رسیدن پلیس هم همان...
سالهای دور از خانه در قسمت هفتم هم پر از بزن و بکوب و موسیقی و رقص و زد خورد است و لحظهای آرام نمیگیرد. مجید صالحی در مقام کارگردان با کیفیت مناسبی این هم همه را مدیریت کرده است و به تصویر کشیده است. این سریال رفته رفته جای خودش را پیدا کرده است و به سریال محبوبی میان مخاطبان تبدیل شده. اگر چه هفتهی گذشته خبری مبنی بر رکورد شکنی سریال هیولا در جذب مخاطب پخش شد، اما سالهای دور از خانه در رسانهی نماوا همواره پر بازدیدتر از هیولا بوده است.
اگرچه شخصیت پردازیهای سالهای دور از خانه و فیلم نامهی آن هنوز با کیفیت استاندارد فاصلهی زیادی دارد و هنوز هم به جرات میتوان گفت: آنقدر که خود بازیگران سریال به دیالوگها و موقعیت هایشان میخندند سریال برای مخاطب خنده دار نیست، اما باز هم مخاطبان زیادی از سریال رضایت دارند و با آن همراه شده اند.
البته که سالهای دو از خانه هم در دو قسمت گذشته بدون پیشرفت نبوده است و شلوغی عروسی و بزن و بکوبها باعث کم شدن دیالوگهای طولانی خنجری و زهره شده است و دیدن صحنههای بزن و برقص عروسی محمود و فرنگیس و کارهای عجیب و غریب و دست کجی ویلوچیها خالی از لطف نیست.