معتقدیم که ممکن است در دفتر آقا افرادی باشند و نظراتی داشته باشند که خیلی با نظرات آقا تطبیق نکند؛ به دلیل اینکه خیال میکنند نظراتشان طبق نظر آقاست و چنین نیست یا اینکه مصلحت را در چیزی میدانند که خودشان تشخیص میدهند (خنده)، اما این خیلی زیاد رخ نمیدهد.
آیتالله محسن اراکی، عضو مجلس خبرگان رهبری، درباره ماجرای نظارت بر زیرمجموعه رهبری، عملکرد دستگاههای زیرمجموعه ایشان و همچنین بحث افراد واجد شرایط رهبری در آینده با فارس گفتگو کرده است.
اراکی گفته است که فقط یک کمیته سهنفره از اسامی افراد واجد شرایط رهبری خبر دارند که محرمانه است و اعلام نمیشود.
مجلس خبرگان به دو شیوه نظارت میکنند؛ هم در ادامه صلاحیتها و شرایط رهبری، هم بر نحوه عملکرد مقام معظم رهبری. شیوه اول همان شیوه متعارفی است که بههرحال نمایندگان مردم در مجلس خبرگان با مردم ارتباط دارند، با خود دستگاه مقام معظم رهبری و دفتر آقا ارتباط دارند و از نزدیک شاهد جریانها هستند و هرجا به نظرشان برسد تذکر یا سؤالی لازم است، بهطورمستقیم این کار را بهعنوان یک عضو مجلس خبرگان انجام میدهند.
شیوه دوم که در چارچوب سازوکار نظارتی مجلس خبرگان است، این است که کمیسیونی ویژه در مجلس خبرگان وجود دارد که این کمیسیون ویژه هر دو سال یک بار اعضایش انتخاب میشود. کار این کمیسیون ویژه، بررسی شکایتها و گزارشهایی است که در رابطه با موضعگیریها، نحوه عملکرد مقام معظم رهبری یا دستگاههای زیر نظر ایشان به مجلس خبرگان یا به هیئترئیسه میرسد. حتی گزارشهایی که به افراد میرسد، در مجلس خبرگان به این کمیسیون ارجاع داده میشود.
این کمیسیون همه شکایتها و گزارشها را بررسی میکند. دو گونه بررسی انجام میشود؛ یک بررسی این است که اگر صلاح دید برود و از یک نهادی از نهادهای زیر نظر مقام معظم رهبری و زیر نظر دفتر مقام معظم رهبری تحقیقوتفحص کند، این کار را میکند. میروند با آن نهاد تماس میگیرند، بررسی میکنند، بازرسی میکنند و بعد گزارشی تهیه میکنند و اگر نیاز بود، با خود مقام معظم رهبری هم مینشینند و جزئیات امر را از ایشان جویا میشوند و پاسخهای ایشان را میشنوند.
تقریبا در هر دوره، لااقل یک بار این گروه بعد از جمعآوری گزارشها، شکایتها و هرچه هست، خدمت مقام معظم رهبری میرسند و از خود ایشان سؤال میکنند یا احیانا از نهادهای وابسته به مقام معظم رهبری تحقیق بهعمل میآید. اگر پاسخها قانعکننده بود و نشاندهنده این بود که هیچ مشکلی در جریان امور وجود ندارد و مقام معظم رهبری همچنان شرایط رهبری را دارا است و به وظایف رهبری کاملا توانا هستند و دارند وظایف رهبری را انجام میدهند، این را به مجلس خبرگان گزارش میدهد؛ که ما بعد بررسیها به این نتیجه رسیدیم که شرایط رهبری همچنان در وجود مقام معظم رهبری فراهم است و مشکلی از این ناحیه نیست. این گزارش تقریبا در هر دوره بهوسیله کمیسیون ویژه این کار به مجلس خبرگان داده میشود.
اگر{اعضا} قانع نشوند، از خود مقام معظم رهبری جویا خواهند شد. اگر توضیحات آن نهاد کفایت نکند، گزارش به خود مقام معظم رهبری میدهند و اگر ایشان توضیحی داشتند فبها، والا خب از مقام معظم رهبری درخواست میکنند که اقدام لازم را انجام دهند. این روشِ کاری است که بهطور منظم انجام میشود و تقریبا میشود گفت: مجلس خبرگان دمبهدم در جریان رفتار و کردار و موضعگیریها و اقدامات مقام معظم رهبری قرار دارد.
چارچوب مجلس خبرگان این نیست که بیاید در هر تکموضعگیری آقا دخالت کند. این حق او نیست؛ چیزی که حق این مجلس است، این است که ببیند آیا رهبری به وظایف خودش عمل کرده یا نه و آیا توانایی انجام وظیفه را دارد یا نه؛ هم در بعُد دانش، هم کفایت هم عدالت. اگر این برای کمیسیون محرز شد، این کمیسیون گزارش خود را به مجلس خبرگان منعکس میکند.
یک وقت ایشان خودشان تأکید کردند که شما از هر بخش از بخشهای دفتر یا نهادهای زیر نظر رهبری بروید جویا شوید و از داخل اطلاع پیدا کنید، راه باز است و زمینه فراهم است و هر معلوماتی را که نیاز داشته باشید و هر تحقیقی را بخواهید، انجام دهید. کاملا همکاری انجام میگیرد و تاکنون هم گزارشی که به مجلس خبرگان داده شده این است که این همکاری کامل بوده است.
«کمیسیون تحقیق» کمیسیون ویژهای است و وظیفه دارد تمام کسانی را که واجد شرایط رهبری باشند، شناسایی و لیستی از آنها تهیه کند. این لیست به این کمیسیون داده میشود. حتی خود اعضای مجلس خبرگان میتوانند پیشنهادات خود را بدهند. این لیست بررسی میشود و افرادی را که واجد شرایط رهبری برای آینده بدانند، این افراد بهطور خیلی سری و محرمانه، اسمشان ثبت خواهد شد تا هر وقت مورد نیاز باشد به مجلس خبرگان عرضه شود تا مجلس خبرگان درباره آنها اظهارنظر کند. ما نمیدانیم. یعنی، چون مسئله صددرصد محرمانه است و با توجه به تجربه ناموفقی هم که در گذشته از مسئله اعلام قائم مقام رهبری بهوجود آمده، تصمیم گرفته شده است در کمیسیون ویژهای که وجود دارد، فقط سه نفر این اسامی را نزد خودشان نگه دارند و از دایره این کمیسیون سهنفره خارج نشود. شرط نیست که {فرد واجد شرایط رهبری} حتما عضو مجلس خبرگان باشند.
ضابطهای که وجود دارد این است که همانطورکه نقد از هر نهادی مجاز است، نقد از مقام معظم رهبری هم شرعا مجاز است و هیچ محدودیتی در این رابطه وجود ندارد. منتها نقد، شرایطی دارد. یکی از شرایط نقد این است که نقد وقتی علنی شد، اگر زبان توبیخ و تضعیف به خود بگیرد، دیگر از حالت نقد بیرون میآید. یک وقتی کسی یک سیاستی که مقام معظم رهبری مطرح میکنند یا اقدامی را که ایشان انجام میدهند، بهطور علمی نقد میکند؛ میگوید این بهتر است اینطور باشد و... این چیزی است که هم شرعا مجاز است و هم قانون اجازه داده و انجام هم میشود.
در حوزهها و مراکز علمی و دانشگاهی و دانشجویی خیلی حرف گفته میشود. نامهها رسانده میشود، از طریق نمایندگانشان و نهادهای رسمی به ایشان رسانده میشود. یکی از اهداف جلسات عمومی ایشان هم همین است. هزاران نفر از قشر دانشجو، طلبه، قشر دانشگاهی و اقشار مختلف مردم؛ میآیند خدمت ایشان و حرفهایشان را میزنند؛ البته طبق ضوابطی که خب مجلس باید مدیریت شود؛ لذا به نظرم میرسد که ما هیچجا چنین نمونهای نداشته باشیم که عالیترین مقام یک کشور اینطور در معرض مردم باشد و مردم برای رساندن نظرات خودشان، راههای متعدد داشته باشند.
مثلا صداوسیما دستگاهی است که مدیریت آن بسیار دشوار است. حتی یک وقتی خود مقام معظم رهبری فرمودند: -در یکی از سخنان عمومی- که من خودم از برخی کارهایی که در صداوسیما انجام میشود راضی نیستم. اخیرا هم تذکری دادند. خب تذکر داده میشود؛ اما همه افراد صداوسیما را که نمیشود عوض کرد (با خنده). یعنی تشکیلات را که نمیشود بههم ریخت.
خود ما خیلی انتقاد داریم به صداوسیما، منتها معذلک احساس میکنیم مدیریت صداوسیما در کلان، کار خودش را دارد انجام میدهد و مقصر نیست. گاهی احساس میکنیم که قصور وجود دارد. یعنی یک نفر را تشخیص میدهند که آدم بسیار جامعی است و انتخاب میکنند، منتها وقتی میخواهد اجرا کند بد اجرا میکند؛ با اینکه تحقیق شده و همه جهات بررسی شده است.
آقا نسبت به دستگاههای تحت مدیریتی خودشان، علیرغم اینکه نقد دارند مدارا میکنند. مدارا یعنی فرصتدادن. اینکه فرصت بدهند که یک تشکیلات خود را تعدیل کند، این مدیریت آن دستگاه را قویتر میکند و مدیریت آن را در جهت صحیح قرار میدهد. والا اگر بیایند با هر اشکالی که در یک سازمانی اتفاق میافتد، به طور خشن رفتار کنند و این را بردارند و آن را بگذارند و... این اصولا مدیریت یک دستگاه را دچار اختلال بنیادین میکند.
رویهمرفته ما احساس میکنیم نظارت خوبی از سوی دفتر آقا انجام میگیرد. مثلا نهاد خود ما؛ نهاد مجمع تقریبی که من مسئولیت آن را دارم، من میبینم که دستگاههای نظارتی دفتر آقا، شدیدا نظارت میکنند. یعنی در هر ریزهکاری که ما انجام میدهیم، اگر یک وقتی نظرشان این باشند که ما اشتباه کردهایم تذکر میدهند یا مؤاخذه میکنند.
معتقدیم که ممکن است در دفتر آقا افرادی باشند و نظراتی داشته باشند که خیلی با نظرات آقا تطبیق نکند؛ به دلیل اینکه خیال میکنند نظراتشان طبق نظر آقاست و چنین نیست یا اینکه مصلحت را در چیزی میدانند که خودشان تشخیص میدهند (خنده)، اما این خیلی زیاد رخ نمیدهد.