ناصری میافزاید: زمانی میتوانیم سرمایه جذب کنیم که سرمایهگذاری در کشور جذاب باشد و ریسک سرمایهگذاری پایین بیاید، اما در دهههای اخیر همواره ریسک سرمایهگذاری در ایران به دلیل مواجهه با تحریمها، بالا بوده است. اگر شرایطی فارغ از ریسکهای سرمایهگذاری ببینیم و دسترسی به منابع مالی و تکنولوژی به شرایط نرمال بازگردد، میتوان بهتر و بلندمدت در این زمینه اظهارنظر کرد.
کشف میدان نفتی نسبتا بزرگ در مدیترانه، نزدیکشدن به اقتصادیکردن تولید شیلاویل و شیلگس در جهان و نبود تحریمهای نفتی برای کشورهای خاورمیانه از جمله مواردی است که نگرانیهایی را برای برنامهریزی بلندمدت نفت و گاز در ایران ایجاد میکند. آیا ایران در شرایط تحریم خواهد توانست با رقبای نفتی و گازی خود در جهان به رقابت عادلانه بپردازد؟
به گزارش شرق، چشمانداز عرضه و تقاضای نفت و گاز در جهان چیست و ایران در کجای آن جای میگیرد؟ اینها پرسشهایی است که با دو کارشناس انرژی در میان گذاشتیم. مدیر کل خاورمیانه مؤسسه مشاوران بازار نفت و گاز FGE معتقد است دو گزینه پتروشیمی و همچنین سوخت هواپیما، از جمله مواردی هستند که شاید تا نیمقرن (یا یک قرن) آینده برای آن هنوز هم تقاضای مطلوبی وجود داشته باشد.
او با اشاره به اینکه پیک مصرف نفت در جهان در اوایل دهه ۲۰۳۰ رخ خواهد داد و به حدود ۱۱۵ تا ۱۲۰ میلیون بشکه در روز (حدود ۱۵ تا ۲۰ میلیون بشکه بیشتر از امروز) خواهد رسید که نشان میدهد هنوز هم زمان برای برنامهریزی بهمنظور بازاریابی نفت و گاز برای ایران وجود دارد؛ البته مشروط بر آنکه طعم تحریم و ریسک و احتمال قرارگرفتن در آن موقعیت، سایهاش را از سر ایران بردارد.
بااینحال برخی کارشناسان هشدار میدهند که برنامهریزی روشن و دقیقی در این زمینه در بین مجموعه صنعت نفت ایران وجود ندارد و مدیریت در این عرصه با همان رویکرد ۴۰ سال پیش انجام میشود.
۲ قطب نفتمحور با عمر نزدیک به یک قرن
ایمان ناصری، مدیر کل خاورمیانه مؤسسه مشاوران بازار نفت و گاز FGE، در گفتگو با «شرق» با بیان اینکه دنیا اکنون به سمت فاصلهگرفتن از نفت برای مصارف انرژی است، میگوید: بااینحال هنوز هم محصولات پتروشیمی مشتریهای خود را دارند. به گفته او پتروشیمی هنوز نهتنها سالیان سال قرار است نفتمحور باشد، بلکه این تقاضای نفت برای تأمین خوراک پتروشیمی پیشبینی میشود که کماکان رو به افزایش باشد.
ناصری با تأکید بر اینکه دو بخشی که تقاضای نفت برای آن رشد میکند، پتروشیمی و حملونقل هوایی است، تصریح میکند: با توجه به اینکه در این مؤسسه، نگاه جهانی به مصرف انرژی داریم و به کشورها و بخشها، بهعنوان حامل انرژی نگاه میکنیم، طبق برآوردها پیک مصرف نفت خام را در نیمه اول دهه ۲۰۳۰ تا ۲۰۳۳ میبینیم؛ زمانیکه مصرف به بیشینه خود میرسد، اما درعینحال رشد آن متوقف میشود.
افزایش تقاضای مصرف نفت در اوایل دهه ۲۰۳۰
مدیر کل خاورمیانه مؤسسه مشاوران بازار نفت و گاز FGE با بیان اینکه در آن زمان مصرف نفت خام در جهان در حدود ۱۱۵ تا ۱۲۰ میلیون بشکه در روز خواهد بود، ادامه میدهد: این میزان تا به مصرف امروز که چیزی در حدود ۱۰۰ میلیون بشکه در روز است، برگردد سالها زمان میبرد. حتی اگر در نظر بگیریم که این میزان به نصف برسد، شاید چیزی در حدود چندین دهه و شاید یک قرن زمان نیاز دارد.
به گفته او، اینکه مصرفکنندگان انرژی در سطح جهان، در بازه ۵، ۱۰، ۱۵، ۲۰ یا ۵۰ ساله چقدر نیازمند نفت ایران خواهند بود، نیازمند فقط رصد تقاضا نیست و باید به عرضه نفت هم توجه داشته باشید که رو به اتمام خواهد بود. باید در نظر داشته باشیم که نفتهای جدیدی هم اکتشاف شده یا در حال توسعه است؛ بنابراین موضوع خیلی ساده نیست که بگوییم با یک نگاه کلی بتوان برنامهریزی ایران را برای حفظ بازار تحلیل کرد. ناصری در ادامه میگوید: این کاری است که قسمت مطالعه بازار بسیاری از شرکتهای بزرگ نفتی که دارای نفت هستند نه آنها که فقط تولیدکننده نفت هستند و نه صاحب نفت، به آنها میپردازد. کار اغلب شرکتهای ملی نفت این است که قسمت برنامهریزی آنها با استفاده از مدلهای جهانی، عرضه و تقاضا را تخمین بزنند و این بخشها بررسی میکنند که چقدر برای آنها ظرفیت عرضه و تقاضا باقی خواهد بود. قطعا ایران هم برنامهریزی میانمدت و بلندمدت دارد، اما اینکه این برنامهریزی تا چه اندازه میتواند هدفگذاری مبتنی بر واقعیت داشته باشد و به آن دست یابد، چیز دیگری است.
گروگانگیری توسعه نفت در ایران
این کارشناس بینالمللی انرژی با اشاره به شرایط تحریمی ایران، تصریح میکند: در شرایطی که ایران درگیر تحریم است، نمیتوانیم به برنامههای خود جامه عمل بپوشانیم. فرض بر اینکه تولید یا ظرفیتسازی صادراتی هم توسعه پیدا کند، با آن نفت چه باید کنیم؟ من فکر میکنم همه تلاشی که در سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ در مجموعه نفت انجام شد که قراردادهای بالادستی جدید را معرفی کنند و برای سرمایهگذاری آن را جذاب کنند، در همین راستا بود، هرچند با چالشهای زیادی روبهرو بود و به نظر من، موفقیت آنچنانی نداشت؛ جز فاز ۱۱ پارس جنوبی که قرارداد مناسبی با توتال منعقد شد، بقیه به مرحلهای که بتوان گفت: قرارداد منعقد شده یا حجم سرمایهگذاری قابل توجهی را وارد ایران کرده، نبود.
به گفته او، مسئله این است که هیچگاه شرایط سرمایهگذاری بلندمدت در ایران فراهم نبوده است؛ یا با تحریمها یا با خطر برگشت تحریمها روبهرو بودیم. برای یک برنامه ریزی بلندمدت اگر نگاه به منابع مالی و تکنولوژی داخلی باشد، آنها را در حدی که بتوانیم با برخی از کشورهای منطقه که برای توسعه برنامهریزی میکنند رقابت کنیم، نداشتیم.
ناصری میافزاید: زمانی میتوانیم سرمایه جذب کنیم که سرمایهگذاری در کشور جذاب باشد و ریسک سرمایهگذاری پایین بیاید، اما در دهههای اخیر همواره ریسک سرمایهگذاری در ایران به دلیل مواجهه با تحریمها، بالا بوده است. اگر شرایطی فارغ از ریسکهای سرمایهگذاری ببینیم و دسترسی به منابع مالی و تکنولوژی به شرایط نرمال بازگردد، میتوان بهتر و بلندمدت در این زمینه اظهارنظر کرد.
شیلاویل در هند و چین، در کمین خاورمیانه
علی شهرویی، کارشناس نفت و پتروشیمی، با بیان اینکه پتروشیمی نیز مانند دیگر صنایع کشور، قابل تحریم است، میگوید: زمانی تصور میکردیم نفت قابل تحریم نیست، زیرا فکر میکردیم بحث نفت بحث امنیت عرضه انرژی در دنیاست که چنین چیزی دیگر مانند سابق وجود ندارد. اکنون معادلات جهان تغییر کرده است و ما هنوز در حال ادامهدادن فعالیتهای خود با نگاه ۴۰ سال پیش هستیم. به همین دلیل، همه صنایع ایران قابلیت تحریم دارند.
شهرویی با بیان اینکه پتروشیمی نیز مانند دیگر صنایع کشور، قابل تحریم است، میگوید: نفت آنقدر متکثر شده است که دیگر بحث تحریم نفت ایران، بازارهای جهان را هم چندان دستخوش تغییرات نمیکند. شیلاویلها اکنون علاوه بر آمریکا در چین و هند نیز وجود دارد. این دو کشور که اکنون از بزرگترین مصرفکنندگان انرژی در جهان محسوب میشوند، در آینده میتوانند با استفاده از تکنولوژیهای روز دنیا، به بزرگترین تولیدکنندگان انرژی نیز تبدیل شوند. چین در زمینه منابع غیرمتعارف اگر به جایی برسد که خودش بتواند از طریق شیلگس، خوراک پتروشیمیهای خود را تأمین کند، عملا خاورمیانه اگر بخواهد روی منابع متعارف با همین سبک تمرکز کند، خیلی قابلیت رقابت با این کشور را در زمینه پتروشیمیها نخواهد داشت.
این کارشناس نفت و پتروشیمی با اشاره به اینکه اکنون معادلات جهان تغییر کرده است و ما هنوز در حال ادامهدادن فعالیتهای خود با نگاه ۴۰ سال پیش هستیم، تصریح میکند: به همین دلیل همه صنایع ایران قابلیت تحریم دارند.
او با نگاهی به شرایط تحریم هلدینگ خلیجفارس از سوی آمریکا، میگوید: این تحریم جدید را میتوان از چند بعد نگریست؛ نخست، تحریم فروش محصولات پتروشیمی، دوم، تأمین قطعات و تجهیزات آن و سوم، تحریم نقل و انتقال مالی منابع حاصل از فروش. بنابراین نباید خیلی سادهانگارانه به این موضوع نگاه کنیم که بگوییم این بخش قابلیت تحریم ندارد؛ چرا این بخش هم قابلیت تحریم دارد.