قسمت بیست و یکم سریال نهنگ آبی به کارگردانی فریدون جیرانی، سه شنبه ۲۵ تیر ماه ۹۸ وارد شبکهی نمایش خانگی شد.
در خلاصه داستان این قسمت آمده است: «در نهنگ آبی قسمت بی بازگشت، جهان در ادامهی در افتادن با اعضای هیات مدیره، مشکلات جدیدی پیدا میکند. هاله سعی میکند پگاه را راضی کند که به خواستههای سایت نهنگ آبی تن بدهد و انتقام مادرش را بگیرد. دوستان مهرداد برای جهان مشکلاتی ایجاد میکنند که او را در مسیری بی بازگشت قرار میدهد...»
"برای خرید حلال و دانلود قانونی قسمت بیست و یکم سریال نهنگ آبی با حجم نیم بها اینجا کلیک کنید"
در این قسمت هم مهمترین اتفاق یک ملاقات است میان کسانی که یکدیگر را نمیشناسند و در آن کسی قربانی میشود و اشخاص مختلف درگیر بازی هر کدام به نحوی سعی میکنند کسی را که از نظر خودشان برای مرگ مستحقتر است به این قرار ملاقات و به این مسلخ روانه کنند.
بازی را دکتر زمانی ترتیب میدهد و با کمک هاله، پگاه را تحریک میکنند تا به قرار ملاقاتی برود و با قاتل مادرش و کسی که فیلمهای پدرش را منتشر کرده است، روبرو شود. کسی که قرار است مقابل پگاه و ماشینش قرار بگیرد در طول چند ساعت، چند بار عوض میشود. از ژاله و آرمین تا جهان و نادر و سر آخر هم که غزل.
غزل بعد از این که میفهمد ژاله و نادر در بارهی قاتل بودن جهان به او دروغ گفته اند، به سمت قراری که نادر قرار بود در آن حاضر شود میرود. نادر هم با ژاله و بهمن به همان سمت میروند، اما دست بر قضا غزل زودتر از همه میرسد و پگاه که شست و شوی مغزی داده شده است برایش فرقی نمیکند چه کسی جلوی ماشینش سبز شود. بدین ترتیب یکی از بی گناهترین افراد در بازی نهنگ آبی، توسط یکی دیگر از بی گناهترینها به قتل میرسد.
قسمت بیست و یکم از طرف دیگر قسمت عشق است. قسمت یادآوری عشق ژاله با تمام انزجارش از کارهای آرمین هنوز ته قلبش نمیتواند از او بگذرد. نادر هنوز هم در لبه تیغ عشق و نفرت با مروارید حرکت میکند و جهان که به خاطر آناهیتا، از هیچ تلاشی فروگذار نکرده و نمیکند.
نادر: ببین الان دارم خجالت میکشم این حرفا رو میزنم. اون قدر هم عوضی نیستم که به خاطر دیدن تو دل غزل رو برنجونم. نمیخوام هم این جا بمونم یا چیزی ازت بخوام. فقط اومدم بهت بگم. هیچ موقع ازت متنفر نبودم. ازت با تنفر جدا نشدم. هیچوقت روز اولی که دیدمت رو یادم نمیره. دیگه هم نمیخوام ببینمت. نه. به خاطر این که نمیخوام دل غزل رو برنجونم. کثافت دوست داشتنی.
جهان که امضای دو نفر از اعضای هیئت مدیره را گرفته است، در مسیر رسیدن به نفر سوم گرفتار دوستان مهرداد میشود و جانش را در آخرین لحظه باز مییابد. اما وقتی دوباره روی پاهای خودش میایستد، دیگر برای پیدا کردن نفر سوم دیر شده است. پرویز هم که از جهان سوء استفاده میکند و میداند که دست او را زیر ساطورش دارد و به هر نحوی که بخواهد او را بازی میدهد.
در این قسمت از نهنگ آبی هم مانند چند قسمت گذشته خبری از رمز و رازهای جذاب قسمتهای ابتدایی نیست. اتفاقها بدون دلیل و سرسری و نامفهوم یکی پس از دیگری فقط رخ میدهند و گویی همه دست به دست هم داده اند تا فقط سریال تمام شود و قصه به آخر برسد.
دیگر مشخص نیست که انگیزهی هر کس از کار هایش چیست و هر کسی جداگانه در پی رسیدن به اهدافی است که فقط خودش دلیلی منطقی میتواند برایش پیدا کند.