روزنامه شهروند نوشت: اگر تا چند روز پیش «کوچه نسترن» نام یک کوچه بنبست کم نام و نشان در محله باغ فیض تهران بود، حالا چند روزی است که به یک چالش جدی بین برخی چهرههای فرهنگی، نهادها و سایتها بدل شده است.
این کلیپ توسط یکی از خوانندههای آنور آبی و با ترانهای از یغما گلرویی تولید شده و در شبکههای مجازی دست به دست میشود و سعی دارد روایتی دگرگون از جوان شهیدی ارایه بدهد که در سال ۶۶ و در ۱۹ سالگی شهید شده و حالا وصیتنامهاش به دست مادرش رسیده است.
فارغ از نقدهای ساختاری به این کلیپ و ضعفهای آشکارش در شیوه بیان و اجرا، روزنامه کیهان سراغ محتوای آن رفت و نوشت: «نماهنگ از زبان سربازی که برای خدمت به اجبار راهی جبهه میشود، راوی ترس، خفت و خواری اوست که علیرغم میل باطنی و دلبستگیهای مادیاش به میدان نبرد فرستاده شده است و از هیچ کوششی برای تحقیر روحیه ملی و حماسی دفاع از وطن فروگذار نمیکند. جالب آنجاست که این نماهنگ توسط خوانندهای جنگطلب اجرا شده که حامی تحریم و فشار به ایران برای براندازی جمهوری اسلامی است.»
این روزنامه درباره شاعر این ترانه همچنین اظهارنظر کرده: «کسی که با هر بادی به اهتزاز در میآید و صرف تأمین معاش شخصیاش اصلیترین انگیزه برای سرودن است. او که تا دیروز با نهادهای حاکمیتی داخل ایران قرارداد میبست و از جمهوری اسلامی ارتزاق میکرد، امروز سراینده نماهنگی ضدمیهنی شده که توسط جریان افراطی جنگطلب خارج کشور تولید شده است. گلرویی پیش از این نیز بارها کینه شخصیاش را به جمهوری اسلامی نشان داده بود، اما مسئولان فرهنگی کشور با او به تعامل پرداخته بودند.»
خبرگزاری تسنیم هم در مطلبی با تیتر «حمایت مشکوک جریانی انقلابی از ترانهسرای لسآنجلسنشینها» فقط روی ترانهسرای شناختهشده فوکوس کرده و نوشته: از«کوچه نسترن» ابراهیم حامدی با ترانهای از یغما گلرویی، نمیتوان به سادگی عبور کرد. این سومین شلیک فرهنگی جنبش موسیقی لسآنجلسی به ارزشهای دفاع مقدس پس از ترانههای «بمان مادر» (نادر نادرپور) با صدای داریوش اقبالی و «سرباز کوچولو» (همایون هوشیارنژاد) با صدای عارف عارفکیاست... به قول فرمایش آن بزرگ، [در این کلیپ] جای جلاد و شهید را عوض میکند، نوعی معادلسازی مغرضانه در متن ترانه است. خون حق شهید را در برابر اعتراض باطل دانشجوی معارض برانداز قرار میدهد و یک هموزنسازی معالفارق در متن آن است. اما مقصر این رویداد و انتشار ترانهای مثل کوچه نسترن چه کسی است؟ اولین اتهام نصیب ترانهسراست اما مهمترین مقصری که از چشمها پنهان مانده، افرادی هستند که روی صحنه مدیریت ارگانی سینما و موسیقی در قالب ارزشی سکان را در دست دارند... کارنامه یغماگلرویی کاملا مشخص است، «ترانه کوچه نسترن» اولین و آخرین فعالیت او نخواهد بود.»
اما غیراز واکنشهای رسانههای رسمی و کنایه مستقیم تسنیم به نهادهای موازی، در توییتر هم خبرهایی هست؛ نام برادران محمدحسنی به نوعی به سازمان اوج، نصرتیوی و مجموعههایی از این دست گره خورده. میثم محمدحسنی که روزگاری مجموعه دلصدا را با حضور بسیاری از خوانندگان نامی تهیه و تولید کرده بود و از سویی دست در آتش نصرتیوی هم دارد، مثل همیشه در بیانی تند نوشت: «تقديم به رياست سازمان تبليغات، كيهان، وزارت ارشاد، صداوسيما، رجا، پايدارى و همه دوستان امنيتى كه نه كار كردند، نه گذاشتند امثال ما كار كنيم! پارسال چهل سالگي انقلاب اين مردم بود و من هنوز از بيعرضگي نامبردگان فوق، خشمگين بودم كه کوچه نسترن رسيد!»
این توییت از آنجا مهم است که محمدحسنی با بهره بردن از بودجه، امکانات و تواناییهای خاص، دقیقا با همین آهنگساز و ترانهسرایی که کوچه نسترن را ساختهاند، کلیپ «برادر» را با صدای پرویز پرستویی منتشر کرد یا همراه با امیرحسین مقصودلو (مشهور به تتلو) روی ناو جماران رفت و کلیپی در حمایت از فعالیتهای هستهای ساخت و پس از فاجعه رفتارهای او، در مصاحبهای گفت: «مسئول گارانتی سیاسی سلبریتیها نیستیم».
او در پاسخ به همین کنایهها که «دستاوردهای مدیریت شما هم نتیجهاش معلوم شد/ شما عادت دارید از تهصف جذب کنید و تتلو و یغمایی زیر همه چیز زدهاند» نوشت: «دقيقا بخش زيادى از نامبردگان در تویيت حقير به انضمام دوستان غرغرو باعث شدند ارتباط ما مستمر نباشه و قطع ارتباط شد». این تازه آغاز بگومگوهای مفصلی است که زیر این توییت و نمونههای مشابهش به راه افتاده. آنطور که پیداست، این قصه سر دراز دارد.