حجت الاسلام و المسلمین مسیح مهاجری مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز نوشت: بیانصافی است اگر رسانه ملی را یکسره منفی بدانیم، آنطور که عدهای چنین میپندارند و چنین میگویند. کسانی که رسانه ملی را بیعیب و نقص میدانند هم قضاوت درستی ندارند. واقعیت اینست که رسانه ملی هم نقاط مثبت دارد و هم منفی. در جمعبندی هم افراد بدون آنکه بررسیهای همهجانبه کنند و بدون آنکه تمام برنامههای یک مقطع بلندمدت را ارزیابی نمایند، نمیتوانند به نتیجه برسند. در عین حال، در این واقعیت تردیدی نیست که از رسانه ملی توقع بیشتری وجود دارد و اگر سرمایهگذاری وقتی و فکری شود، میتوان از این رسانه فراگیر و بسیار مهم استفادههای بسیار بیشتری به نفع نظام، انقلاب، کشور و ملت به عمل آورد.
جایگاه رسانه ملی بسیار مهم است و هیچکس نباید به تضعیف آن رضایت داشته باشد، زیرا همانطور که از عنوان «ملی» فهمیده میشود این رسانه متعلق به عموم مردم است و باید پاسدار منافع ملی باشد. بسیار پیش آمده که رسانه ملی توانسته با یک بحران مقابله کند، جلوی یک توطئه را بگیرد و خیانتهای دشمنان را افشا کند و افکار عمومی را روشن نماید. برای حفاظت از منافع ملی به چنین رسانهای نیاز داریم و به همین دلیل همه باید برای تقویت آن بکوشیم و از تضعیف آن خودداری نمائیم.
یکی از راههای تقویت رسانه ملی، انتقاد سالم و صادقانه از عملکرد دستاندرکاران آنست. انتقاد اگر منصفانه و خیرخواهانه باشد، میتواند به تصحیح عملکردها و رشد محتوای برنامهها منجر شود. مسئولان رسانه ملی هم نباید از انتقاد برنجند یا واهمهای داشته باشند و فوراً با جفت و جور کردن چند مصاحبه با مردم کوچه و بازار نسبت به برنامههای خود تاییدیه بگیرند. این ترفندها بسیار قدیمی و کهنه شدهاند و مشکلی را حل نمیکنند. استقبال از انتقاد میتواند به مسئولین رسانه ملی برای ارتقاء محتوای آن کمک کند و جایگاه آن را مستحکمتر نماید و راه را بر نفوذ رسانههای بیگانه ببندد.
متاسفانه مسئولان ارشد رسانه ملی حاضر نیستند انتقادهای دلسوزانه، صادقانه و منصفانه را بپذیرند و نواقص کار خود را برطرف نمایند. از معدود افراد مغرض یا معاند که بگذریم، عموم مردم ازجمله منتقدان رسانه ملی برای این رسانه آرزوی موفقیت و قدرت و نفوذ بیشتر در افکار عمومی دارند زیرا آن را متعلق به خود میدانند و مایل هستند از این سرمایه بزرگ ملی و این امکان و ابزار تاثیرگذار، بهرههای بیشتری به کشور و ملت و انقلاب و نظام اسلامی برسد.
به برنامههای همین روزهای رسانه ملی اعم از رادیو و تلویزیون توجه کنید که ایام متعلق به امام حسین علیهالسلام و شهدای کربلاست. از اینهمه امکانات که در اختیار مسئولین صداوسیماست برای شناساندن هدف امام حسین علیهالسلام و شهدای کربلا و حضرت زینب و سایر بازماندگان نهضت عاشورا چه استفادهای صورت گرفته و میگیرد؟ آیا با پخش مطالب سطحی بعضی مداحان تکراری از رادیو و تلویزیون میتوان هدف نهضت عاشورا را به نسل جوان فهماند؟! چرا رسانه ملی به سراغ مداحان سنتی که اشعار فاخر میخوانند و از متون معتبر مقاتل مطالبی را برای مردم بازگو میکنند نمیرود؟ چرا به جای اینهمه مداحی بیمحتوا و حتی انحرافی و پر از مطالب موهن، سخنرانیهای علمی و پرمغز درباره نهضت عاشورا از رادیو و تلویزیون پخش نمیشود؟ چرا عزاداریهای پرمحتوا اصولاً به صداوسیما راه ندارند؟ با سخن کسانی که اصل عزاداری را نفی میکنند مخالفیم ولی سوال ما اینست که چرا رسانه ملی در قالب عزاداریهای عاشورا پیام نهضت عاشورا و کربلا را به مردم نمیرساند؟ اگر مسئولان رسانه ملی فکر میکنند با همین مطالب سطحی و بیهدف که از چند مداح تکراری پخش میکنند، پیام نهضت عاشورا و کربلا را به نسل جوان منتقل میکنند، بدانند که سخت در اشتباهند. اگر مسئولان رسانه ملی، از افراد دانشمند و صاحبنظر برای مشورت گرفتن استفاده کنند و در غنیسازی برنامههای دینی بکوشند، میتوانند این رسانه بسیار مهم را از وضعیت اسفبار کنونی نجات دهند.
وضعیت غیرقابلقبول رسانه ملی به عزاداریها محدود نمیشود. آگهیهای بازرگانی بیدر و پیکر، مجموعههای تلویزیونی، شیوه خبرگوئی، گرایشهای سیاسی یکطرفه که رسانه ملی را متعلق به یک گروه خاص معرفی میکند، ترویج زندگیهای اشرافی در قالب برنامههای مختلف و… نیز باید در زمره ضعفهای این رسانه برشمرده شوند. در عین حال، نباید نقاط قوت رسانه ملی نادیده گرفته شود. خواست قلبی وفاداران به انقلاب اسلامی و میهندوستان اینست که رسانه ملی ضعفهای خود را به قوت تبدیل کند که اگر چنین کند جایگاه واقعی خود را پیدا خواهد کرد.