برنامه فوتبال برتر شبکه سوم سیما امشب جدال تلفنی مجیدی و استیلی را روی آنتن برد و سرمربی پیشین تیم ملی امید از وضعیت عجیبی که داشته و تجربه کرده، پرده برداشت.
به گزارش خبرورزشی، این برنامه، بخشی از وقت خود را به حواشی عجیب تیم ملی امید ایران اختصاص داد. سرمربی پیشین و سرمربی فعلی با ارتباط تلفنی روی خط آمده و هر آنچه را که باید و نباید را گفتند...
بخشی از صحبتهای فرهاد مجیدی در ادامه آمده است:
* پس از جلسه با آقای فتحی و خبرِ آمدنِ یک مربی خارجی برای استقلال، با باشگاه لیگ برتری دیگری درحال مذاکره بودم که آقای استیلی و علوی از طرف فدراسیون با من تماس گرفتند تا هدایت تیم ملی امید را به عهده بگیرم.
* در مهمترین درخواستم گفتم دو دستیار اسپانیایی میخواهم. یک تمرین دهنده و یک مربی بدنساز. آنها پذیرفتند.
* با یک مربی از پایههای رئال صحبت کردم و در اسپانیا با او جلسه گذاشتم.
* ساکت گفت فدراسیون حقوق این مربی (۳۵ هزار یورو) را نداریم. از آنها خواستم که این مربی بیاید و حقوقش از حقوق من کسر شود، اما باز هم موافقت نکردند.
* با آقای محصص چند جلسه داشتیم که ایشان خواستند که آقای معینی حتما به عنوان دستیار باشند! به آقای محصص گفتم اجازه بدهید دستیارم را خودم انتخاب کنم.
* تمام مسائل را با آقای تاج در میان گذاشتم. ایشان به عنوان نفر اول فوتبال مملکت میتوانست این مسائل را مدیریت کند اما در این مشکلات خیلی ضعیف عمل کرد. با من جوان این کار را کردند، با دیگران این کار را نکنند. من به حرمت بچههای تیم ملی امید بیرون آمدم وگرنه میتوانستم بمانم و کنار بیایم و بهترین مربی قلمداد شوم.
* اگر اینها دلشان برای فوتبال مملکت میسوزد، بروند و بازی امیدها را ببینند. از رییس کمیته المپیک میخواهم یک بازی از این تیم را ببیند. بروند ببینند که امیدها روی موکت بازی میکنند! داور سوت می زد تا موکت را صاف کنند و دوباره بازی کنند!
* با آقای اکبر محمدی صحبت کردیم و گفت برای رفتن به المپیک فقط یک راه داری! آن هم این است که دستیار شما آقای محصص باشد! آقای ساکت هم آقای امامی فر را معرفی کردند که من باز هم قبول نکردم.
*کمیته فنی به من میگوید برنامه بدهید. درحالی که اصلا سوادشان را ندارند. آنها در رده جوانان تهران بهترین رزومه ورزشیشان است، سواد ندارند. من چه برنامهای به آنها بدهم؟
میثاقی، مجری برنامه فوتبال برتر پرسید منظورتان اکبر محمدی است؟ مجیدی گفت بله دقیقا منظورم ایشان است!
* از روزی که آقای معینی (دوست آقای محصص) را به عنوان دستیار انتخاب نکردیم، ضعیف شدیم!
* کجای دنیا سرپرست تیم، مدیر فنی تیم هم میشود؟! کجای دنیا بدون هماهنگی با سرمربی، برای بچهها جلسه آنالیز میگذارند یا درباره سیستم دفاعی صحبت میکنند؟
* در جلسهای دیدم آقای استیلی ناراحت است. گفتم چرا ناراحتید؟!
گفت: در بازی ازبکستان چرا ارنج را هماهنگ نکردید؟
گفتم: لزومی ندارد که با سرپرست تیم هم هماهنگ کرد.
گفت: چرا با آقای ماجدی صحبت میکنید و هماهنگ میکنید، اما با من نه؟!
گفتم: آقای ماجدی دستیار من هستند.
* من در اروپا دوره دیدم و با هزینه شخصی کلاس آموزشی رفتم که وقتی برگشتم به ایران مفید باشم. نه اینکه شب قبل از بازی آقای استیلی از من بخواهد بیا برویم موبایل بچه ها را جمع کنیم!
* چیزهایی در تیم ملی امید دیدم که در ۲۰ سال فوتبال بازی کردنم، ندیدم!
*چند بازیکن قبل از بازی ازبکستان انتخاب کرده بودم. وقتی آمدم لیست بدهم تا دعوت بشوند و ویزا بگیریم برای آنها، گفتند لیست کامل شده و ویزاها گرفته شده است!
پرسیدم برای چه بازیکنانی؟!
گفتند برای بازیکنانی که آقای استیلی اسمشان را داده است!
* چند نفر به یک نفر؟! همیشه سعی کردم حرمت بزرگتر را رعایت کنم. فوتبال اصولی دارد. اگر کسی را به عنوان سرمربی انتخاب کردید، باید به او احترام بگذارید. آقای استیلی میگویند نظارت! وقتی که من لب خط باشم و ایشان یک بازیکن را بلند کند تا گرم کند و به زمین بیاید، این به معنی نظارت است؟! اگر اسمش نظارت است منم عذر میخواهم.