دکتر ابوطالب احمدی ارکمی؛ در بامداد جمعه ۱۳ دیماه خبر شهادت مردی از رسانههای داخلی و بین المللی مخابره شد که هر شنوندهای را در بهت و حیرت فرو برد. شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی، به سرعت به عنوان تیتر و خبر اول رسانهها و پایگاههای خبری گشته و بسیاری از شبکهها با قطع برنامههای معمول خود، به این موضوع پرداختند. اما این واقعه از نگاه جبهه مقاومت متفاوت است.
سردار سلیمانی به عنوان یک استراتژیست و هماهنگ کننده و فرمانده در بسیاری از صحنه های مهم در جبهه مقاومت اعم از ایران، عراق، سوریه، لبنان حضور موثر و میدانی داشت. وسعت نگاه، کلام نافذ، خلوص عمل، تجربه غنی به همراه فروتنی و مردمی بودن از وی به عنوان یک فرمانده تمام عیار و عنصری موثر در جبهههای مقاومت ساخته بود. وی با برخورداری از روحیه ظلم ستیزی و شجاعت به عنوان یک شخصیت فراملی دائم در کوهها و بیابانهای کشورهای مختلف در گمنامی به فکر خنثی کردن توطئه دشمنان و کاهش آلام مظلومان و مردم رنجور و بی پناه منطقه بود.
سردار سلیمانی عمل به تکلیف را در جغرافیای خاصی دنبال نمیکرد. برایش لبنان، عراق، غزه، سوریه فرقی نمیکرد مهم عمل به تکلیف در گمنامی محض بود. او نه با پست، نه مال، نه لقب بلکه با لفظ سرباز اقناع میشد. او منافع ملی و منافع منطقه را به عنوان یک استراتژیست متبحر، با درایت دنبال میکرد و به دنبال از بین بردن برنامههای آمریکا و اسرائیل در جغرافیای خاورمیانه بود. از کرمان شروع کرد در جنگ تحمیلی تمام قد در حال انجام وظیفه بود و پایان جنگ برایش آغازی دیگر بود.
او چه عاشقانه به مبارزه با زاییده بدقواره آمریکا (داعش) در نخستین ساعات هجوم ددمنشانه به عراق رفت و تمام قد در کنار فرماندهان عراقی و نیروهای حشدالشعبی به تدوین برنامه و نقشه برای برون رفت عراق از این بحران دست زد. سرانجام با شکست داعش در عراق، جبههای تازه در سوریه گشوده شد.
فریاد مردم بی پناه سراسر سوریه بیش از هر چیزی وی را آزار میداد. اینک داعش که بیش از ۶۰ درصد خاک سوریه را اشغال کرده، سر میبرد، میسوزاند و به نام اسلام برده میفروشد. سردار سلیمانی تکلیفش را میداند. پس از سالها زحمت و تلاش در کنار همرزمان مخلص خود توانست این عنصر ناپاک را معدوم ساخته و مانع از محو نقشه سوریه در اقلیم مقاومت و نقشه جغرافیایی جهان شود.
او هنر فرماندهی را نه از پایتخت و پشت اتاقهای شیشهای بلکه در کنار سربازان خود و در خط مقدم نبرد با دشمن و بدون هیچ تشریفاتی به نمایش میگذاشت. حضورش با لبخندهای دائمی و نگاههای با معنا، شوری مثال زدنی در دل همرزمان ایجاد کرده و روحیه جنگیدن را به طاق آسمان میرسانید. از اخلاق مولایی وی همین که در جبهه جنگ ترس بر اندام دشمن میانداخت و در پشت جبهه، فرزندان شهید، پدر گونه وی را در آغوش کشیده و از وجود و حضورش آرام میگرفتند. او پیوسته در جبهههای مختلف در تکاپو و تلاش بود تا جبهه مقاومت در برابر توطئههای مکرر ایادی استکبار یر پا مانده و منسجم گردد.
امروز در پهنه جهان اسلام و جبهه مقاومت همه با اسم و رسم سردار سلیمانی مانوس هستند و دیر زمانی نیست که از وجود و حضورش آرامش را استشمام میکردند و خیالی آسوده داشتند. اما امروز سردار به دنبال آرزوی دیرین خود در قلب جبهه مقاومت در غریبانهترین شکل ممکن آسمانی گشت. حزن و اندوه بیپایانی سراسر جبهه مقاومت را فرا گرفته و پیر و جوان قادر به مهار اشکهای بی پایان خود در این فراق عظیم نیستند. جسم مطهر صد چاک وی را همانطور که میبینیم در جای جای جهان مقاومت (بغداد-کاظمین-کربلا-نجف-اهواز-تهران و ...) با افتخار بر دوش میکشند.
اجتماعات میلیونی در سراسر کشورهای عضو مقاوت در سوگ سردار نشانگر تاثیر و نفوذ این مرد آسمانی است. این که امروز همه عزاداران خود را سردار سلیمانی معرفی میکنند، بیش از بیش گویای این واقعیت است که سردار سلیمانی با حضور پر برکتش جغرافیای جهان مقاومت را گسترش داده و اینگ شهادت و عروجش انسجام داخلی جبهه مقاوت را در سطح فوق العادهای ارتقا بخشیده و تقویت کرده است.
سردار سلیمانی با نقشههای حساب شده توانست خواستههای آمریکا را مبنی بر تاسیس دولت به اصطلاح اسلامی را به نابودی بکشاند و اینک با شهادتش حضور هر آمریکایی در منطقه را به چالش کشیده و رشتههای آمریکا مبنی بر ایجاد اختلاف در منطقه و حضور اختاپوسوارش در عراق و سوریه را پنبه کرده است. این سیل استقبال از یک قهرمان و این مقدار بغض، خشم و نفرت از آمریکا در سینه و این همه حس انتقام جویی را جهان کمتر به خود دیده است.
تاثیر شهادت سردار سلیمانی بر حوزه مقاومت و جهان اسلام مانند یک انقلاب است که به همه جا تسری یافته و انسجام ملی و منطقهای و نفرت از بیگانگان را در خاورمیانه به شدت گسترش داده است. آری حضورش در جبهه ترسناک نبرد با افراطیون، روحیه بخش بود و اینک شهادتش در محیط متفرق و پیچیده خاورمیانه، به شدت انسجام بخش است.