علیرضا معزی، معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رئیسجمهور در حساب توییتری خود نوشت: «قبل از هر نقد و نظری در مورد اظهارات آقایان نادر طالبزاده، کوشکی و خانم ابوطالبی باید مشخص شود آنها به نمایندگی از کدام تفکر، گفتمان و تشکیلاتی در شبکه افق، آنتن میگیرند و آزادانه از رسانه ملی برای شهروندان خطونشان میکشند؟».
نوشتن از اینکه سازمان صداوسیما در یکی دیگر از بزنگاههای مهم سرشکسته و رفوزه بیرون آمد، دیگر تکراری شده است. عملکرد رسانهای که لقب «ملی» را بر دوش میکشد، مدتهاست مرکز انتقاد قرار گرفته است.
به گزارش شرق، مهمترین و خسارتبارترین آن به آبان امسال و ماجرای سهمیهبندی و افزایش قیمت بنزین بازمیگردد؛ جایی که به گفته بسیاری از مسئولان دستاندرکار، وظیفه آمادهسازی و اقناع افکار عمومی در ماجرای بنزین به سازمان صداوسیما واگذار شده بود، اما آنها هیچ اقدامی دراینباره انجام ندادند و شد آنچه شد.
بااینحال، این روزها دامنه انتقادها از عملکرد سازمان صداوسیما از دایره انجام وظایف ذاتیاش خارج شده و این سازمان نهتنها در بحرانهای بزرگی که در ۱۰ روز گذشته کشور را در بر گرفته بود، به وظایف اصلیاش عمل نکرد بلکه با سرعتی عجیب، مجموعهای از اتفاقها را رقم زد تا نتیجهای جز خشمگینترکردن مردم را در پی نداشته باشد. تریبونهایی که این روزها در دست جوانانی افتاده که به اجتهاد خود برای مردم فتوا صادر میکنند یا در آن به دیگران فحاشی میکنند و نسبتهای ناروا میدهند و با تأیید و خندههای گویندگان تلویزیونی همراه است، بیش از پیش شعلههای خشم را در جان مردمی که در بمباران اخبار ناگوار قرار گرفتهاند، شعلهور میکند.
دامنزدن به بیاعتمادی عمومی
آنچه این روزها و بعد از سانحه سرنگونی هواپیمای مسافربری اوکراینی در فضای جامعه ایرانی و میان شهروندان و حاکمان رخ داده است، چیزی جز بیاعتمادی بزرگ نیست. فرایند انکار سهروزه ماجرای شلیک به هواپیمای اوکراینی از سوی مقامات و مسئولان کشور و بعد اعتراف به آن، موجب شد بسیاری از همراهان نیز اعتماد خود را به گفته مسئولان از دست بدهند. در این میان، رسانه ملی نقش بزرگی در دادن اخبار و اطلاعات غلط در این زمینه به مردم داشت و همپای بسیاری از مسئولان، قویا ماجرای شلیک موشک را رد میکرد. غروب پنجشنبه آنها حتی میزبان رئیس سازمان هواپیمایی بودند که با تأکید چندباره، ماجرای شلیک موشک را غیرممکن میخواند. عجیبتر اینکه بعد از کنفرانس خبری سردار حاجیزاده در روز شنبه و شرح واقعیت ماجرا، شبکه خبر در گزارشی این سؤال را مطرح کرد که «آیا لازم بود واقعیت مسئله گفته شود و در این زمینه اصطلاحا صداقت به خرج داده شود؟»؛ یعنی حتی وقتی مسئولان هم واقعیت ماجرا را پذیرفتند و آن را با افکار عمومی در میان گذاشتند، صداوسیما همچنان بر مدار انکار گام برمیداشت.
عجیب، اما اینجاست که وقتی مسئولان تغییر رویه دادند و اشتباه خود را پذیرفتند، ما شاهد هیچ تغییر رویکردی در سازمان صداوسیما نبودیم و آنها حتی تندتر از قبل تولید برنامه کردند. آنچه مشخص است، آن است که بعد از بیانیه و کنفرانس خبری صبح شنبه و انتشار خبر شلیک پدافند به هواپیمای اوکراینی، اعتماد خدشهدارشده میان مردم و مسئولان احتیاج به ترمیم داشت و چه جایی بهتر از سازمان صداوسیما برای تلاش در راستای ترمیم این زخم؛ اما آنها بهجای تلاش برای آرامکردن افکار عمومی، بیشتر آنها را تحریک کردند.
نفرتپراکنی در ۳ پرده
«زندگی سلحشورانه» کلیدواژهای است که روز گذشته در شبکههای اجتماعی ترند شد؛ آنهم به دلیل اظهارات عجیب یک مجری زن در یکی از شبکههای تلویزیونی. زینب ابوطالبی، از مجریهای شبکه افق، در برنامهای تلویزیونی در این شبکه گفت: «من تأکید دارم ما جنگطلب نیستیم؛ اما گفتمانی که به آن باور داریم، اقتضائاتی دارد و گاهی میطلبد که ما حماسی و جهادی زندگی کنیم؛ گاهی که البته شاید بیش از گاهی. من به شدت اعتقاد دارم که باید یکخرده دوز این جدیت را در زندگیمان و فاصلهگرفتن از بعضی مادیاتی که تابهحال خیلی درگیرش شدهایم به دلایل مختلف، در این ۴۰ سال متأسفانه برخی ترویجش کردند و خواستند که یک زندگی نه سیخ بسوزد و نه کباب را برای ما درست کنند که یک حد میانه معتدل به نظر عاقلانه برای ما تفسیر و تبیینش کردند. اما به برکت خونی که ریخته شد، ما تکانی جدی خوردیم که یا باید آن حرفها را ببوسیم و کنار بگذاریم، ببخشید شاید توی دوربین من نباید این حرف را بزنم، ولی اگر کسی اعتقاد ندارد، جمع کند از ایران برود. برود همانجاهایی که همان رفاه و همان مدل زندگی را دارد و اگر اعتقاد داریم به نظرم باید جدی به میدان بیاییم. به نظرم امروز نشان دادیم که همه ما ایرانیان به یک مدل زندگی سلحشورانه احتیاج داریم...».
البته شنیدن این حرفها در شبکه افق که یک جریان فکری خاص را نمایندگی میکند، عجیب نیست؛ اما زدن این حرفها درست در زمانی که ایرانیها بیش از هر چیزی به اتحاد احتیاج دارند، بسیار عجیب است؛ آنهم درست زمانی که بعد از آوار حوادث ناگوار، سرانجام جریانهای چندپاره ایرانی به اتحادی حداقلی رسیده بودند.
البته این تنها اتفاق عجیب این روزهای تلویزیون و شبکه افق نیست؛ در شنبهشب (۲۱ دی)، تقریبا ۱۲ ساعت بعد از انتشار خبر بهتآور شلیک موشک به هواپیمای اوکراینی، نادر طالبزاده و محمدصادق کوشکی در برنامه جهانآرا در شبکه افق حرفهای عجیب و تکاندهندهای زدند. کوشکی که از اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران هم هست، در بخشی از حرفهایش خطاب به رخشان بنیاعتماد گفت: «اگر اون بچههای سپاه تو مرز نبودند، خانمی که میای فراخوان میزنی... میدونی دست امثال عبدالمالک ریگی به تو و دخترت و کسوکارت میرسید... شاید هم خوشت میاومد، شاید دوست داشتی ولی مردم ایران دوست ندارن». تعجب نکنید. این حرفها واقعا از آنتن زنده تلویزیونی در جمهوری اسلامی منتشر شده است. این اظهارنظر توهینآمیز البته واکنشهایی را به همراه داشت؛ اما بیشتر از سوی بخشهایی از جامعه و جریانهای صنفی و نه سازمان صداوسیما. در واقع سازمانی که خودش در نقش بزرگترین روابط عمومی نظام جمهوری اسلامی عمل میکند، آنقدرها هم به وظایف ذاتی روابط عمومی آشنا نیست که در برابر چنین سخنان زنندهای موضعگیری کند.
حسین انتظامی (رئیس سازمان سینمایی) به این سخنان واکنش نشان داده و در توییتر نوشت: «به کسانی که هنجارهای اخلاقی جامعه را رعایت نمیکنند و بیپروا به نوامیس کشور و هنرمندان توهین میکنند، آنتن زنده میدهند؟!». همچنین انجمن مستندسازان سینمای ایران هم با انتشار بیانیهای عکسالعمل نشان داد، در بخشی از بیانیه اعلام کرده بودند: «بخشهایی از این برنامه در ساعات گذشته دستبهدست در شبکههای اجتماعی میچرخد و عرق شرم بر پیشانی مردم سیاهپوش کشور مینشاند. آیا نمیشود پایان و نهایتی برای این بیاحترامیها به شأن و حقوق مردم در صداوسیما متصور بود؟ بانو رخشان بنیاعتماد از مفاخر فرهنگ و هنر این سرزمین و از پیشکسوتان بنام انجمن مستندسازان سینمای ایران است».
اما اظهارات عجیب در برنامه جهانآرا به همینجا هم ختم نشد. کوشکی در بخشی دیگر از سخنان خود به اعتراضهای خیابانی اشاره کرد و گفت: اگر کسانی باز به خیابان بیایند، ممکن است بار دیگر «خانوادههایی داغدار» شوند. همچنین نادر طالبزاده هم در این برنامه با اشاره به ماجرای سرنگونی هواپیمای اوکراینی گفت: «از این اتفاقات ۱۰ تا دیگه هم بیفته، در مقابل اون اتفاق اصلی (حمله به پایگاههای آمریکا) هیچه!».
این برنامهها در شبی از تلویزیون پخش شد که مردم هنوز با خبر برخورد موشک با هواپیمای اوکراینی کنار نیامده بودند و به جوابهایی برای سؤالهای فراوانشان نیاز داشتند. اما در سکوت خبری اکثر شبکهها از معدود برنامههایی هم که به این ماجرا پرداخته بود، چنین رویکردی به مسئله داشت. این البته اولین بار نیست که در تلویزیون چنین رویدادی رخ میدهد. حتما به خاطر دارید که در جریان اعتراضات آبان ۹۸ هم ابوالفضل بهرامپور، کارشناس مسائل مذهبی در یکی از برنامههای شبکه اول سیما درباره نحوه برخورد با بازداشتشدگان در اعتراضات گفته بود: «حکم برخورد با آنها بریدن دست و پا و زجرکُشکردن است!». این حرفهای بهرامپور البته در آن زمان با واکنشهای مختلفی مواجه شد و سرانجام منجر به عذرخواهی این کارشناس تلویزیونی در برنامه «آفتاب شرقی» از مردم شد.
مجریهایی که بیاخلاقی را تأیید میکنند
مناسبات یک برنامه زنده البته بر کسی پوشیده نیست و خیلی محتمل است که در برنامه زنده تلویزیونی اتفاقی رخ بدهد که پیشبینیشده نباشد، یا از چارچوب برنامه خارج باشد. چنانکه بسیاری از این موارد تاکنون رخ داده است. آنچه در این میان مهم است، نقش مجری برنامه بهعنوان گرداننده برنامه است که از مرزهای انصاف خارج نشود، اخلاق حرفهای را رعایت کند و مدافع حقوق کسانی باشد که در آن برنامه حضور ندارند، اما به نحوی اسمی از آنها آورده میشود. اما آنچه این روزها در شبکههای تلویزیونی رؤیت میشود، بیشتر همراهی یکطرفه مجریهای برنامههای تلویزیونی با رویدادهایی است که با معیارهای اخلاقی جامعه همخوانی ندارد. مثالش همان نسخهپیچیدن خانم مجری شبکه افق برای مردم ایران است که به آنها میگوید اگر مثل من فکر نمیکنید، از ایران بروید. یا همین هفته پیش و در برنامه زنده «سلام عصربخیر» شبکه سه، نجاح محمدعلی، کارشناس عراقی حوزه بینالملل درباره حمله موشکی ایران به پایگاه نظامی آمریکا در عراق و سخنرانی ترامپ دراینباره سه بار پیاپی روی آنتن زنده تلویزیون گفت: «ترامپ ... خورد»؛ حرفهایی که بهجای عذرخواهی مجری برنامه، با خندههای تأییدکننده او همراه بود.
سکوت خبری در بازتاب خبر سقوط هواپیما در ۳ روز اول
دور تند اخبار البته در هفته گذشته همه ما را شوکه کرد؛ اما آنچه در پایان یک هفته پرآشوب ایران، حدفاصل ماجرای ترور سردار سلیمانی تا اعلام خبر سقوط هواپیمای اوکراینی با موشک ایرانی رخ داد، بازتاب یکسانی در رسانه ملی نداشت. برای مثال در حالی که ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی در بامداد چهارشنبه و همزمان با حمله موشکی ایران به پایگاه نظامی عینالاسد رخ داده بود، تا زمانی که رسانههای خارجی روی احتمال سقوط آن با موشک مانور نداده بودند، جای چندانی در زمانبندی برنامههای شبکههای تلویزیونی ایران نداشت.
اتفاقا همین واکنش منفعلانه موجب شده بسیاری به صحت اخبار صداوسیما شک کنند؛ چون معمولا این رسانه زمانی دست به شفافسازی درباره اخبار میزند که با پمپاژ خبری از سوی شبکههای خارج از کشور همراه شده باشد. همین رفتار منفعلانه موجب شده در بسیاری از رویدادها، جریان خبری از دست آنها خارج شود. در این ماجرا نیز به غیر از احتمال برخورد موشک، اصل پرداختن تلویزیون به ماجرای سقوط یک هواپیما در ایران و مرگ نزدیک به ۱۴۰ ایرانی به اندازه کافی مهم بود که حداقل در روز اول سهم درخور توجهی از آنتن را به خود اختصاص دهد؛ اما واقعیت چیز دیگری بود.
تذکر آشنا
مجموعه انتقادهایی که به عملکرد صداوسیما مطرح شد، بازهم منجر به رویدادی تکراری شد؛ تذکر حسامالدین آشنا، نماینده رئیسجمهور در شورای نظارت بر سازمان صداوسیما. حسامالدین آشنا در نامهای خطاب به رئیس این شورا، حجتالاسلام محسنیاژهای نوشت: در شرایطی که جامعه ایران در شوک خطای انسانی رخداده در انهدام هواپیمای مسافربری به سر میبرد و تصور پنهانکاری و دروغگویی در افکار عمومی شکل گرفته است، شبکه افق و برنامه جهانآرا بدون درنظرگرفتن اقتضائات این شرایط خاص و پیچیده، به دعوت از میهمانان و کارشناسانی میپردازند که با نکات نسنجیده و توهینآمیز، بر بغرنجترشدن شرایط میافزایند و شکافهای ایجادشده را تعمیق میکنند.
در بخشهای مختلف برنامه جهانآرا در تاریخ ۲۱ دی ۱۳۹۸، این سخنان نسنجیده و توهینآمیز قابل مشاهده است. مشاور رئیسجمهور در ادامه با اشاره به عملکرد صداوسیما در ایام تشییع پیکر شهید قاسم سلیمانی در نامه خود افزود: «این برنامه در ایام تشییع سردار سپهبد شهید قاسم سلیمانی نیز در قامت نمایندگی یک جریان خاص سیاسی از طریق برقراری پیوند میان موضوع «مذاکرات» و «شهادت سردار سلیمانی»، به دنبال انتقام درونی از جناحهای سیاسی بود».
آشنا در بخش پایانی نامه نسبت به رویکرد جناحی و سیاستزده صداوسیما متذکر شد: اینجانب در مکاتبات متعدد نسبت به سیاسی و جناحیشدن رسانهای که میبایست ملی باشد و عملکرد غیرحرفهای، سیاستزده و همراه با تحلیلهای مغرضانه برخی مجریان صداوسیما، تذکر دادهام و فراتر از موضوع دولت و نمایندگی اینجانب در قوه مجریه، نگران ازدسترفتن «سرمایه_شهرتی» سازمان صداوسیما و به تبع آن ازدسترفتن اعتبار_رسانه، اعتماد_مخاطبان، تعداد و کیفیت مخاطبان و مرجعیت سازمان صداوسیما هستم.
علیرضا معزی، معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رئیسجمهور نیز در حساب توییتری خود نوشت: «قبل از هر نقد و نظری در مورد اظهارات آقایان نادر طالبزاده، کوشکی و خانم ابوطالبی باید مشخص شود آنها به نمایندگی از کدام تفکر، گفتمان و تشکیلاتی در شبکه افق، آنتن میگیرند و آزادانه از رسانه ملی برای شهروندان خطونشان میکشند؟».