سناریو محتمل هم این است که حادثهای در منطقه سازماندهی کنند که چند ده آمریکایی کشته شود، بلافاصله ایران را متهم و بعد هم ترامپ را در شرایطی قرار دهند که گزینهای جز اقدام نظامی نداشته باشد. این برد اشت را در دو سه سال گذشته، در مقالات و مصاحبههای متعدد در رسانههای داخلی و خارجی و در سمینارها مکرر گفتهام.
معادله آمریکا و ایران روزبهروز شکل پیچید هتری به خود میگیرد. دونالد ترامپ از زمانی که در آمریکا به قدرت رسید تاکنون همه گزینههای موجود به جز گزینه نظامی را علیه ایران به کار برده است. ترامپ هنوز نتوانسته به نتیجه دلخواه درباره ایران دست پیدا کند و به همین دلیل در یک سردرگمی استراتژیک بسر میبرد.
این در حالی است که وی باید در ماه نوامبر در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا شرکت کند. انتخاباتی که به باور برخی از تحلیلگران به یک مخمصه برای ترامپ تبدیل خواهد شد و تردیدهای زیادی در باره موفقیت وی در این انتخابات وجود د ارد.
سید حسین موسویان دیپلمات، عضو سابق تیم مذاکرهکننده هستهای و تحلیلگر روابط بینالملل در گفتگو با آرمان ملی به واکاوی آینده سیاسی ترامپ و رابطه ایران و آمریکا پرداخته است که در ادامه میخوانیم:
آیا عملکرد ترامپ برای مردم آمریکا به شکلی بوده که وی دوباره بهعنوان رئیسجمهور این کشور انتخاب شود؟ مهمترین چالشهای ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا چه خواهد بود؟
ترامپ چالش استیضاح را پشت سر گذاشت. مهمترین چالش پیش روی او اقتصاد و جنگ است. در شرایط فعلی در آمریکا از اوضاع اقتصادی رضایتمندی عمومی وجود دارد؛ لذا اگر شرایط تا انتخابات به همین منوال پیش برود، ترامپ شانس پیروزی مجدد دارد. برخی از اقتصاد دانان آمریکا، احتمال رکود اقتصادی قبل از انتخابات نوامبر را میدهند. اگر این حادثه رخ دهد، شانس پیروزی او کاهش مییابد. موضوع تعیینکننده مهم دیگر ترامپ این است که آیا قبل از انتخابات ریاست جمهوری نوامبر، آمریکا احتمال درگیری نظامی با ایران است.
چرا آمریکا نسبت به مخالفان جهانی خود از تساهل و تسامح نسبی دوران اوباما به تقابل ترامپ رسیده است؟ آیا این رویکرد یک نوع بازگشت به عقب برای ایالات متحده آمریکا به شمار نخواهد رفت؟
سیاست تهاجمی ترامپ در سطح بینالمللی، عمدتا در بخش اقتصادی است که معتقد است بالانس به ضرر آمریکاست و درست هم تشخیص داده است؛ لذا تصمیم گرفت روابط اقتصادی با شرکای مهم به ویژه چین، کانادا، مکزیک، اروپا، ژاپن و کره را بالانس کند. این رویه مورد حمایت حداکثری آمریکاییهاست و ترامپ در مبارزات انتخاباتی به عنوان مهمترین برگ برنده از آن استفاده خواهد کرد.
تحلیل شما از دورنمایی که ترامپ از ایران دارد چیست؟ آیا وی پس از به نتیجه نرسیدن احتمالی فشارهای اقتصادی در نهایت با ایران وارد جنگ خواهد شد؟ در چه صورت تخاصم ایران و آمریکا وارد فاز کشته شدن غیرنظامیان خواهد شد؟
من از اول پیروزی ترامپ در تحلیل و مصاحبههای متعدد مکرر بر چند نکته تاکید کردهام؛ اول: ترامپ به ظاهر شخصا نه به دنبال جنگ است و نه تغییر رژیم. او یک توافق با ایران میخواهد که از نظر سیاسی داخلی قابل بهرهبرداری باشد و بتواند به عنوان معاملهای بهتر از معامله اوباما بفروشد.
دوم: در عین حال با وجود ترامپ و شرایط دیگری همچون حضور کوشنر داماد او در کاخ سفید، نتانیاهو فرصتی تاریخی پیدا کرده که اهداف خود علیه ایران را عملیاتی کند. او عربستان و امارات را هم کاملا در اختیار گرفته و با تشکیل یک محور جدید اقدام علیه ایران، با تمام ظرفیت و قدرت وارد عمل شده است. خروج ترامپ از برجام، تعیین سپاه بهعنوان سازمان تروریستی، تحریم مقام معظم رهبری، تحریم وزیر خارجه، ترور سردار سلیمانی؛ از جمله اقداماتی است که این محور شرارت با حمایت کادر اصلی تیم ترامپ اعم از پمپئو، جان بولتون یا جانشینش اوبرایان؛ به نتیجه رساندهاند.
سوم: هدف این محور این است که تا پایان دور اول ریاست جمهوری ترامپ، برنامههای خود را به نتیجه نهایی برسانند، چون فرصت فعلی ممکن است برایشان قابل تکرار نباشد. چهارم: اولویت آنها این است که فشارها و تحریمهای فعلی که باز هم تشدید خواهد شد، منجر به فروپاشی ایران از داخل شود. اما اگر نشد، سعی خواهند کرد، سه چهار ماه به انتخابات نوامبر آینده آمریکا، ترامپ را وارد درگیری نظامی علیه ایران کنند.
سناریو محتمل هم این است که حادثهای در منطقه سازماندهی کنند که چند ده آمریکایی کشته شود، بلافاصله ایران را متهم و بعد هم ترامپ را در شرایطی قرار دهند که گزینهای جز اقدام نظامی نداشته باشد. این برد اشت را در دو سه سال گذشته، در مقالات و مصاحبههای متعدد در رسانههای داخلی و خارجی و در سمینارها مکرر گفتهام.
اگر ترامپ دوباره در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به پیروزی دست پید ا کند در رفتار با ایران تغییر ایجاد خواهد کرد یا اینکه احتمالا تنشها افزایش پیدا میکند؟ از دید گاه شما تقابل ترامپ با ایران در نهایت به کجا منتهی خواهد شد؟
چهار بازیگر در تعیین سرنوشت تقابل جاری ترامپ با ایران نقش اساسی خواهند داشت: محور شرارت رژیم صهیونیستی، شرایط داخلی آمریکا، سیاست مقاومتی ایران، استراتژی قدرتهای بلوک شرق.
برنامهها و اهداف رژیم صهیونیستی علیه ایران مشخص است. محور شرارت میخواهد اهداف خود را تا قبل از انتخابات آینده ریاست جمهوری در آمریکا، این کشور را به نقطه غیرقابل بازگشت برساند تا احتمال توافق ایران و آمریکا در. دور بعدی ریاست جمهوری به صفر برسد؛ لذا باید دید تا چه مرحله پیش خواهند رفت.
در داخل آمریکا هم تقریبا وضع بهگونهای است که ترامپ خواستار گفتگو است، اما تیم اصلیاش، او را به سمت اهداف اسرائیل پیش میبرد. نیمی از جامعه آمریکا معتقد به تعامل با ایران هستند، اما این بخش از جامعه آمریکا از مراکز اصلی قدرت حذف شده و اختیاری ندارد. در عین حال ایران، یکی از موضوعات مطرح نزاع فعلی انتخاباتی آمریکا خواهد بود.
فاکتور سوم ایران است که در شرایط فعلی، حاضر به گفتگو با آمریکا به دلایل بد عهدی و... نیست. اما اینکه ایران تا پایان دور اول ریاست جمهوری ترامپ، چه استراتژی و اقد اماتی را داشته باشد و تا کجا بتواند آنها را به پیش ببرد، یک عامل تعیینکننده است. عامل چهارم هم اینکه بلوک شرق تا چه میزان از ایران در مقابل سیاستها و اقد امات آمریکا و محور شرارت حمایت کند، اهمیت دارد.
برای مثال آیا آنها خواهند توانست برجام حد اقلی را حفظ کنند؟ مثلا خرید حد اقل یکمیلیون بشکه نفت را تضمین کنند؟ یا روابط بانکی و مالی حد اقلی با ایران را حفظ کنند؟ نتیجه سیاستها و اقد امات این چهار عنصر، تعیینکننده وضع روابط واشنگتن و تهران بعد از ریاست جمهوری آمریکا خواهد بود. البته این بد ان معنا نیست که نتیجه د. و انتخابات بعدی ایران یعنی مجلس و ریاست جمهوری در این مورد بیتاثیر است.
شهادت سردار سلیمانی چه پیامدهایی برای منافع ایران در منطقه خواهد داشت؟
شهادت سردار سلیمانی یک تهدید و یک خسارت بزرگ برای ایران بود. بدیهی است که خود خداوند متعال منتقم خون شهد اء است و با هر قطره خون شهیدی، او می داند چطور درخت اسلام و ایران را تنومندتر کند. اما ورود آمریکا به ترور رسمی و علنی فرماندهان نظامی ایران، یک حادثه بیسابقه و تهدید جدی است. احتمالا در امر حفاظت سرد ار شهید، ایراد اتی هم وجود داشت که آمریکا توانست عملیات ترور ایشان را با موفقیت انجام دهد.
چرا ترامپ با شهادت سرد ار سلیمانی که روسای جمهوری گذشته آمریکا از آن پرهیز میکردند منافع آمریکا را در منطقه بهصورت کلی به خطر اند اخت؟ آیا این یک رویکرد برنامهریزی شده است و یا از رفتارهای متناقض و عدم تعادل روانی ترامپ نشأت میگیرد؟
بعد از حوادث حمله به کشتیها در امارات و حمله به تاسیسات آرامکو در عربستان، متحدین آمریکا فشارهای سنگینی روی ترامپ وارد آوردند. اما با ساقط شدن پهپاد آمریکایی، کشته شدن. یک آمریکایی در عراق و حمله به سفارت آمریکا در عراق، ترامپ مجوز ترور سردار سلیمانی را صادر کرد، هر چند این امر با محوریت پمپئو بود منتهی با حمایت علنی عربستان و اسرائیل از این اقد ام، دم خروس آشکار شد.
آیا خروج آمریکا از منطقه جدی است؟ چرا آمریکا به راحتی حاضر نیست از عراق بیرون برود؟
موضوع خروج آمریکا از عراق و منطقه یکی از مهمترین موارد استراتژیکی است که تصمیم گیرند گان ایران باید به دقت مورد بررسی و باتد بیر عمل کنند. در این مورد چهار عنصر مهم وجود دارد، عنصر اول خود آمریکاست. استراتژی آمریکا از زمان اوباما بر مبنای خروج تدریجی از خلیج فارس و خاورمیانه و تمرکز بر قدرتهای نوظهور بلوک شرق همچون چین و هند تعریف شد.
ترامپ هم همان استراتژی را دارد و هر دو حزب بزرگ آمریکا در اصل این موضوع اجماع دارند. یک عامل مهم این تصمیم هم بینیاز شدن آمریکا به نفت این منطقه است. در عین حال آمریکا حاضر نیست که روسیه، ایران یا چین خلأ ناشی از خروج آمریکا از منطقه خاورمیانه را پر کنند. بعد هم اینکه آمریکا به دنبال این است که بتواند خروج آبرومندانه داشته باشد؛ لذا خروج یا ماندن یا حتی افزایش حضور نظامی آمریکا بستگی به این تعیین و تکلیف این موضوع خواهد داشت.
عنصر دوم رژیم صهیونیستی و عربستان و متحدین عرب آمریکا هستند که آنها خروج آمریکا را تهدید موجودیت حکومتهای خود می دانند. آنها با تمام قدرت و ظرفیت تلاش خواهند کرد که شرایطی ایجاد کنند که حضور نظامی آمریکا نه تنها حفظ شده بلکه تقویت شود.
عامل سوم قدرتهای بلوک شرق هستند. منافع حیاتی آنها این است که آمریکا در. خاورمیانه مانده. و درمانده. شود و در همه بحرانها با شکست مواجه شود. بدین ترتیب ظرفیت آمریکا برای مهار قدرتهای شرق آسیا تخلیه شده و همزمان شکست خورده. و به سلطه بلامنازع آمریکا هم خاتمه داده شود.
عنصر چهارم هم ایران و نیروهای مقاومت است که آنها خواستار خروج آمریکا از منطقه هستند و نحوه عملکرد آنها در نتیجه این روند نقش مهمی خواهد داشت.
تا وقتی امثال این ادمها حق حرف زدن دارند وضع ما همینه