واشنگتن پست در گزارشی تحلیلی نوشت: اتحاد "ترامپ - بن سلمان"، اتحاد دو بخت برگشته، یکی ساده لوح و دیگری دیکتاتوری ماجراجوست و میوه این اتحاد را ولادیمیر پوتین میچیند؛ کسی که از این آب گل آلود ماهی صید میکند و کناری ایستاده و به حال و روز این دو میخندد.
" جکسون دیل" معاون سردبیر صفحه سرمقاله واشنگتن پست در این مطلب مینویسد:
"ترامپ" بزرگترین اشتباه دوران ریاست جمهوری اش د. را در بهار سال ۲۰۱۷ مرتکب شد.
در آن سال؛ ترامپ بی مقدمه "محمد بن سلمان" ولیعهد جوان عربستان که در آن هنگام فقط ۳۱ سال داشت را در آغوش گرفت و دستورکار ستیزه جویانه او برای تقابل با جمهوری اسلامی را اختیار کرد.
حالا سه سال از آن اتفاق میگذرد و ترامپ امروز با بزرگترین بحران کشور روبروست و میوه پرهزینه آن انتخابی که سه سال پیش انجام داد را میچیند.
دو هفته پیش ولیعهد عربستان تصمیم عجیب و غریبی گرفت و بازار نفت را پر کرد از نفت ارزان قیمت سعودی. با این اقدام؛ قیمت نفت یک دفعه سقوط آزاد کرد و متاثر از آن صنعت نفت آمریکا هم بطور جدی به خطر افتاد.
این تلاطم در بازار نفت در مقطعی اتفاق میافتد که دنیا در شوک انتشار جهانی ویروس کرونا به لرزه درآمده است.
کند عمل کردن و مسامحه ترامپ در برخورد با شیوع این ویروس، به سقوط آزاد بازار نفت هم کمک کرد ضمن آنکه در داخل هم به ابهام و سردرگمی مردم دامن زد.
بی دلیل نبود که دوشنبه هفته گذشته در اوج سقوط بازار نفت؛ ترامپ تلفنی با ولیعهد عربستان صحبت کرد. حدس بر این است که ترامپ در این مکالمه تلفنی از اقدام شگفت انگیز بن سلمان در دستکاری در بازار نفت که شوکی عظیم بر بازارهای نفتی جهان وارد کرد را تقبیح کرده است.
پیش از ترامپ، وزیر انرژی او در صحبتی با لحنی تند اقدام "بازیگران حکومتی که در بازارهای جهانی نفت دستکاری میکنند و آن را به لرزه در میآورند" را محکوم کرده بود.
اما بن سلمان گویا گوشش بدهکار این حرفها نیست. چهارشنبه گذشته وزیر نفت او اعلام کرد که کشورش بازهم به مقدار زیاد نفت بیشتری تولید خواهد کرد. بازهم بازارهای سهام در آمریکا غش کردند و از حال رفتند.
اگر در بدترین روند صعودی ممکن جنگی میان ایران و آمریکا در بگیرد؛ این یک جنگ غیر لازم خواهد بود؛ جنگی که فقط به "محمد بن سلمان" و "بنیامین نتانیاهو" خدمت کرده است.
ریاض؛ اولین مقصد سفرهای خارجی ترامپ در کسوت ریاست جمهوری بود.
در طول این سه سال؛ حاکم سعودی دسته گلهای زیادی به آب داده است، اما هر بار ترامپ آن را نادیده گرفته و از در حمایت از او درآمده است. از جنگ فاجعه بار یمن بگیر تا بایکوت قطر و قتل "جمال خاشقچی".
این سکوت؛ در ازاء وعدههای فریبنده بن سلمان برای خرید تسلیحات از آمریکاست. اما تا به امروز هیچکدام از این وعدهها عملی نشده است.
در ازاء اینهمه حسن اعتماد رییس جمهور آمریکا به متحد فرضی اش، پاداش ترامپ این بوده است که درست در زمانی که ترامپ به این یار و همراه خود سخت محتاج است، این به اصطلاح رفیق میآید و از پشت به او خنجر میزند. همه اینها در موقعیتی است که هم بازارهای آمریکا و هم سربازان آمریکایی هر دو دارند سلّاخی میشوند.
سعودیها ادعا میکنند که قصدشان ضایع کردن ترامپ نیست.
سعودیها میگویند که هدف بن سلمان از این تصمیم گیری نفتی، ترامپ نبوده است. آنها میگویند که دعوای بن سلمان با "ولادیمیر پوتین" است، چون رئیس جمهور روسیه حاضر نشد با پیشنهاد سعودی در " اوپک " همراهی کند و تولید نفتش را کم کند تا قیمتها به ثبات برسد. به همین خاطر بن سلمان هم از سر لجبازی تصمیم گرفت قیمت نفت را از این هم پایینتر بیاورد.
اما ولیعهد عربستان با این عمل خود دانسته و ندانسته شریک جرم پوتین شده است.
پوتین تمام هدفش این است که صنعت تولید نفت آمریکا به روش "فرَکینگ" fracking را که بسیار هم شکننده است به زمین بزند. بی دلیل نبود که واکنش روسها به این قمار ارزان فروشی (دامپینگ) نفت خونسردی کامل بود.
روسها میگویند که نفت حتی اگر هم به نازلترین ارزش خود برسد میتوانند ۶ تا ۱۰ سال هم با آن سر کنند. اما نه تولید کنندگان نفت فرکینگ آمریکا و نه بن سلمان هیچکدام نمیتوانند با نفت به این ارزانی روزگار سپری کنند. بن سلمان که با سیاستهای اقتصادی اش نظام مالی عربستان را به نقطه شکست رسانده است.
موضوع این است؛ این رفتاری که ترامپ با برخی متحدان دارد این توهم را در دل ایشان ایجاد کرده است که آمریکا ضعیف است، پس تا آنجا که میتوانند بتازند و به قیمت ضرر کردن آمریکا، منافع خودشان را درو کنند.
ترامپ در سال ۱۹۸۷ در مطلبی در "نیویورک تایمز" عربستان را "کشوری که تمام حیاتش در دستان آمریکاست" توصیف کرده بود.
ترامپ نوشته بود: " دنیا دارد به سیاستمداران آمریکا میخندد. ما داریم از کشتیهایی مراقبت میکنیم که مال خودمان نیست. نفتی را حمل میکنیم و به خانه میآوریم که احتیاجش نداریم. به متحدانی خدمت میکنیم که در آینده دست ما را در حنا خواهند گذاشت".
عربستان برای بقاء خود هنوز هم وابسته به آمریکاست.
آمریکا دارد از کشتیهای نفتکشی مراقبت میکند که نفت سعودی را در آبهای خلیج فارس جابجا میکنند. اما امروز ۱۹۸۷ نیست. امروز آمریکا دیگر محتاج نفت عربستان نیست.
از این هم تلخ تر؛ آمریکا هزاران سرباز به عربستان فرستاده است تا از میادین نفتی آن در برابر حملات احتمالی دفاع کند. این اقدام آمریکا جز آنکه به تنشها دامن بزند و شماری کشته و زخمی از میان سربازان آمریکایی برجای بگذارد، حاصل دیگری نداشته است.
بن سلمان علی الدوام دارد بر علیه منافع آمریکا کار میکند و ترامپ گویا در خواب است یا خودش را به خواب زده است.
در پرونده قتل "جمال خاشقچی"؛ یکی از نزدیکان ولیعهد به نام " سعود القحطانی" مظنون است که بر این جنایت نظارت داشته است. او ضمنا مظنون است که نقدهای تمام منتقدان خارجی بن سلمان را در فضای مجازی حک میکرده است.
آمریکا بارها از بن سلمان خواسته است قحطانی را در این پرونده پاسخگو کند و یا اینکه حداقل او را کنار بگذارد. اما او کماکان فرمانده ارتش رباتها و سرپرست عملیاتهای جاسوسی پادشاهی است.
ترامپ سه سال تمام از دیکتاتوری حمایت کرد که هر کاری کرد بر ضد منافع آمریکا بود.
ترامپ حالا که بخت انتخاب مجدد خود را در خطر میبیند و اقتصاد آمریکا را هم در حال خرد شدن میبیند، از این دیکتاتور میخواهد دل بسوزاند و جلوی سقوط آزاد قیمت نفت را بگیرد، چون بازار سخت وحشتزده و ملتهب است.
این تقاضای ترامپ از یک متحد است. اما همین متحد در کسوت یک دیکتاتور سه سال است به اتکاء ناز و نوازشهای ترامپ، درست بر علیه منافع آمریکا عمل کرده است و ترامپ هم کاری به کارش نداشته است و فقط سکوت کرده است.
در این میان، این پوتین است که کناری ایستاده و میخندد.