روزنامه فرهیختگان نوشت:
«از کلمه آقازاده خوشم نمیآید، چون این کلمه برای فاسدان اقتصادی و آنها که از رانت استفاده میکنند بهکار میرود، اما من هرگز از رانتی استفاده نکردهام.» این بخشی از صحبتهای پسر رئیس یکی از فدراسیونهای ورزشی است که شایعات زیادی درباره استفاده او از رانتها مطرح میشد، اما او و پدرش همواره این موضوع را تکذیب میکنند.
حتی گفته میشد برخی عزلونصبها هم بهدستور این آقازاده انجام میشود که البته بسیاری از کارشناسان آن را تایید میکنند. آقازاده بیستوچند سالهای که مشخص نیست چگونه پورشسواری میکند و خانهای در قیطریه خریده، رستورانداری میکند و یک سالن ورزشی هم با سفارش پدرش اجاره کرده است.
نام رستورانش را هم از پدرش گرفت
صحبت درباره این موارد کمی تکراری شده، اما به قول یکی از نزدیکان این آقازاده، «وقتی از رانت استفاده کردی و همچنان هم استفاده میکنی ادعا نکن که با تلاش خودت به اینجا رسیدی.» همین ادعا باعث شد ابعاد جدیدتری از ماجرا را از زبان نزدیکانش نقل کنیم. براساس شنیدههایمان این فرد که پیش از ورود پدرش به ورزش محبوب، اوضاع مالی چندان مساعدی نداشت با سفارش پدرش یک سالن ورزشی را از یکی از روسای فدراسیونها به مبلغ پایینی اجاره کرده است. هرچند پدرش همواره میگوید او در مزایده برنده شده، اما شاهدان میگویند این مزایده هرگز برگزار نشد و اگر هم برگزار شده با حضور یک متقاضی بوده است!
آقازاده معروف که همراه با یکی از بازیکنان تیم ملی رستورانی را تاسیس کرده بود درنهایت با او به اختلاف خورد و بازیکن معروف تیم ملی، سهم این فرد را خرید تا به تنهایی رستورانداری کند. آقازاده مذکور هم بیکار ننشست و رستوران دیگری خرید، اما نام آن رستوران انگلیسی بود و مجوزهای مربوطه صادر نمیشد، به همین علت پدر او دست بهکار شد و مجوز را با استفاده از رانتهایش برای پسرش گرفت. از ورزشهای محبوب او یعنی چوگان، موتورسواری و سوارکاری که بگذریم باید به یک موضوع مهم اشاره کنیم که در لابهلای اخبار مربوط به موفقیتهای آن رشته ورزشی گم شده است.
ماجرای سود یک میلیاردی شرکت آشنا
براساس شنیدهها ظاهرا این آقازاده، شرکت یکی از دوستانش به نام «ه. الف» را جهت گرفتن اقدامات مربوط به چاپ و طراحی تبلیغات دور زمین به فدراسیون معرفی و پس از موافقت فدراسیون، این شرکت کار خود را آغاز کرد. اوضاع کسبوکار شرکت مذکور رونق داشت بهطوریکه منابع حاضر در فدراسیون میگویند بهمحض آنکه پولی به حساب فدراسیون وارد میشد، چکهای این شرکت هم پاس میشد. وقتی پرسیدیم این مبلغ چقدر بود، گفتند سالانه نزدیک به یک میلیارد تومان. اقدامات این فرد البته وقتی شگفتانگیزتر بهنظر میآید که بدانید او تلاشهایی برای گرفتن کارهای مربوط به چاپ و طراحی تبلیغات سایر ورزشها هم انجام داد، اما به نتیجه نرسید و فقط فدراسیونی که رئیس آن پدرش بود، سود گزاف را به دوست آقازاده معروف پرداخت میکرد.
درنهایت با جدایی پدرش از فدراسیون، پای شرکت مذکور از فدراسیون هم بریده شد. البته چند ماه پیش گزارشهایی مبنیبر تخلفات مالی پدر این فرد هم منتشر شد که براساس شنیدههایمان، خردادماه ۹۹ مراجع ذیصلاح در این باره بررسیهای بیشتری خواهد کرد، اما شنیدهایم یکی از مواردی که به آن ایراد گرفته شده این است که چرا این شرکت چندین سال وظیفه طراحی و چاپ بنرهای تبلیغاتی دور زمین، LEDها و پارچهنوشتهها را برعهده داشته و این کار به شرکتهای دیگری واگذار نشده و یا مذاکرهای انجام نشده است.
رانت، عادی شده
تامین لباس از یک فرد در طول سالیان متوالی و گرفتن ویزای خارج از کشور با همکاری همین فرد برای خواهر آقازاده معروف، دخالت در ترکیب تیم ملی و بازگرداندن یک بازیکن مصدوم با همکاری یکی از بازیکنها به تیم ملی و استفاده متعدد از رانتهای مختلف ازجمله اقداماتی است که آقازاده جنجالی از انجام آنها دریغ نکرده است. همه اینها نیز درحالی است که امثال این آقازاده ادعا میکنند اصلا از رانت استفاده نمیکنند!
منبع: فرهیختگان
قطعا فرارو منتشر نمی کند
اصلا توی این مملکت بعد از مدتی،رانت و دزدی و اختلاس میشه افتخار برای مرتکبین این اعمال،،ول کنید بابا
ولی با این توضیحات من یک نفر رو میشناسم که رییس فدراسیون بوده و پسرش هم سالن ورزشی و رستوران داشته و دخترش هم خارج از کشور زندگی میکنه و اتفاقا متاسفانه همشهری منم هست.احتمالا اگر اسمش رو بگم پیامم منتشر نشه.ولی دوستان همینقدر بدونید که مربوط به رشته والیباله