فرارو- دولت چین به تازگی قانون جدیدی را به تصویب رسانده که بر اساس آن، کنترل امنیتی و سیاسی پکن بر هنگ کنگ، بیش از پیش افزایش خواهد یافت. قانون جدید به دولت چین این اجازه را میدهد تا با آن دسته از ساکنان هنگ کنگ که به دنبال براندازی، تلاش برای جدایی طلبی و همچنین همکاری با دول خارجی هستند، قویا و به طور قانونی برخورد کند. بسیاری از منتقدان سیاستهای چین در قبال هنگ کنگ، این اقدام دولت چین را همچون میخی بر تابوت دموکراسی در این منطقه (هنگ کنگ) عنوان کرده اند و بر این باورند که هنگ کنگ از این به بعد با دورهای از فشارهای فزاینده چین رو به رو خواهد شد و امکان دارد به موقعیت تجاری بین المللی آن نیز آسیبهای جدی وارد شود.
به گزارش فرارو، تصویب قانون جدید در مورد هنگ کنگ توسط چین، خلاف وعدههایی است که این کشور در سال ۱۹۹۷ و همزمان با پایان یافتن مدت اجاره این منطقه توسط بریتانیا (به مدت ۹۹ سال) و واگذاری مجدد آن به چین، متعهد به انجام آنها شده بود. چینیها در آن زمان قول دادند که مردم هنگ کنگ از همان آزادیها و حقوقی که در دوره حاکمیت بریتانیا از آنها برخوردار بودند، همچنان برخوردار باشند. با این حال، قانون جدیدی که دولت چین به تصویب رسانده عملا در تقابل با این وعده قرار دارد.
"جان میرشایمر" استاد سرشناش روابط بین الملل در دانشگاه شیکاگو، در قالب "نظریه انتقال قدرت/Power Transition Theory" در عرصه بین المللی، از مدتها قبل نسبت به وقوع اتفاقاتی نظیر آنچه که اخیرا دولت چین در مورد هنگ کنگ انجام داد، هشدار داده بود و آن را نمودی از تغییرات بزرگتر در عرصه روابط بین الملل دانسته است.
جان میرشایمر استاد روابط بین الملل دانشگاه شیکاگو و واضع نظریه رئالیسم تهاجمی است. وی قویا معتقد است خیزش جهانی چین، ماهیتی غیرمسالمت آمیز دارد و به دنبال تغییر نظام بین الملل است.
ایده اصلی در دیدگاه میرشایمر این است که چین به عنوان یک قدرت قابل توجه اقتصادی، نظامی و سیاسی، وارد نوعی از نظام بین الملل شده که خود در شکل گیری آن و همچنین توزیع مزایا و امتیازات در قالب آن هیچ نقشی نداشته است. این نظام بین المللی به طور خاص توسط قدرتهای فاتح جنگ جهانی دوم مخصوصا آمریکا ایجاد شده و به نحوی طراحی شده که در آن، امتیازات و مزایا، عمدتا به جیب همان قدرتهای برتر سنتی میروند. حال در این شرایط و همزمان با اوج گیری تدریجی چین در عرصه بین المللی، این کشور، فضا و نظام بین المللی که در آن حضور دارد را مساعد نمیبیند و از عدم تناسب قدرت خود و امتیازها و منافعی که نظام بین الملل به آن اختصاص میدهد رنج میبرد. از این رو، در قامت یک بازیگر "چالشگر/Challenger" سعی خواهد کرد تا این نظام را تضعیف و سرنگون سازد و نظم بین المللی را برقرار سازد که منافع آن را نیز به بهترین نحو تامین کند.
میرشایمر بر این باور است که نقطه خروش چین بر علیه نظام بین الملل کنونی (که غرب محور و آمریکایی است)، از "منطقه خودش" آغاز میشود و سپس در دیگر مناطق جهان قابل مشاهد خواهد بود. در این راستا، وی پیش از منازعه هنگ کنگ، به موضع سرسختانه چین در قبال تایوان اشاره میکرد و بر این باور بود که چین حاضر است بر سر حاکمیت خود بر تایوان، جنگی عظیم و بزرگ را به راه بیندازد و در این مسیر، ابایی از برخورد مستقیم با ایالات متحده آمریکا نیز ندارد (این مساله تا حد زیادی درست هم بود، زیرا بسیاری از رهبران ارشد نظامی چین بارها گفته اند که تایوان خط قرمز آن هاست و در این رابطه مماشاتی نخواهند کرد و حتی حاضرند جهت الحاق مجدد این منطقه به خاک چین، دست به اقدام نظامی نیز بزنند).
میرشایمر این موضع خود را در قالب سلسه مناظرات بین المللی با عنوان "آیا چین میتواند به صورت مسالمتآمیز، ظهور و رشد کند؟ مطرح ساخته و دقیقا با تکیه بر استدلالهایی که پیش از این به آنها اشاره شد، خیزش چین در عرصه بین المللی را غیرصلح آمیز و با هدف ایجاد تغییرات بنیادین در نظام بین الملل ارزیابی کرده است.
بیشتر بخوانید:
همزمان با تشدید درگیریها ضد حاکمیت چین در هنگ کنگ که مدتها در این منطقه جریان داشت و معترضان خواستار خروج "کری لام" حاکم چینی هنگ کنگ شده بودند، بار دیگر، مساله تنش زایی جدی چین در حوزه پیرامونی اش در قالب نظریه انتقال قدرت مطرح شد و بسیاری با توجه به دیپلماسی فعال آمریکا در رابطه با حمایت از هنگ کنگ، خبر از تشدید تنشها میان دو ابرقدرت دادند. با این حال، بحران شیوع ویروس کرونا تا حدی منجر به عادی شدن اوضاع در هنگ کنگ شد. با این همه، به نظر میرسد قانونی جدید دولت چین که عملا دامنه اختیارات امنیتی پکن را در هنگ کنگ افزایش میدهد، بار دیگر موجب ایجاد دور تازهای از تنشها در این منطقه شود و نگرانی طرفهای بین المللی از نیات پنهان چین در این رابطه را به دنبال داشته باشد.
بدون تردید اگر تئوری میرشایمر در مورد خیزش غیرصلح آمیز چین در عرصه بین المللی درست باشد، تایوان و هنگ کنگ، خطوط مقدم کلید خوردن پروژه جهانی چین جهت به چالش کشیدن نظم مستقر بین المللی که مطلوب پکن نیست، خواهند بود. کما اینکه در سال ۲۰۱۹ نیز، اندیشکده "شورای روابط خارجی آمریکا" پیشبینی کرده بود که بزرگترین تهدید علیه صلح و امنیت بین المللی، خطر برخورد نظامی چین و آمریکا با محوریت مساله تایوان خواهد بود.