نعمت احمدی گفت: ما قانون ملی شدن جنگلهای کشور مصوب سال ۴۱ و بسیاری از قوانین دیگر را داریم. برابر قانون اساسی و اصل ۴۴ قانون اساسی و نیز قانون ملی شدن جنگلها امکان وقف اموال دیگران میسر نیست و وقف اموالی که مالکیت فردی ندارد و ملی است امکان پذیر نیست. اینکه یک قطعه از دماوند را وقف میکنند به طنز کشیدن و بازی کردن با کلمات و باورهای مردم است.
یک حقوقدان با بیان اینکه وقف زمانی صحیح است که مالکیتی وجود داشته باشد، گفت: در آن زمان که مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی میخواست دانشگاه آزاد را وقف کند بررسی کردند و گفتند که دانشگاه مال هیات امنا نیست و برخی اموالش مربوط به مردم است و نمیتوان آن را وقف کرد. اکنون تعجب میکنم که چگونه است یک فردی میآید و به خود اجازه میدهد جنگل هیرکانی را که جزو منابع ملی است و ثبت جهانی شده یا کوه دماوند را وقف کند.
به گزارش ایسنا، نعمت احمدی درباره درخواست سازمان جنگلها از رئیس قوه قضاییه برای ورود به پرونده تملک ۵۶۰۰ هکتار از جنگلهای هیرکانی در ساری، گفت: در زمینه وقف باید به دو موضوع توجه کنیم. یکی مالکیت اراضی و اموالی است که در مالکیت افراد است و دیگری اموالی است که مالکیت خاصی ندارد و انفال است. مالکیت انفال در اختیار دولت است.
وی افزود: طبق اصل ۴۴ قانون اساسی، «نظام اقتصادی جمهوری اسلامی ایران بر پایه سه بخش دولتی، تعاونی و خصوصی با برنامهریزی منظم و صحیح استوار است. بخش دولتی شامل کلیه صنایع بزرگ، صنایع مادر، بازرگانی خارجی، معادن بزرگ، بانکداری، بیمه، تأمین نیرو، سدها و شبکههای بزرگ آب رسانی، رادیو و تلویزیون، پست و تلگراف و تلفن، هواپیمایی، کشتیرانی، راه و راهآهن و مانند اینها است که به صورت مالکیت عمومی و در اختیار دولت است.
بخش تعاونی شامل شرکتها و مؤسسات تعاونی تولید و توزیع است که در شهر و روستا برطبق ضوابط اسلامی تشکیل میشود. بخش خصوصی شامل آن قسمت از کشاورزی، دامداری، صنعت، تجارت و خدمات میشود که مکمل فعالیتهای اقتصادی دولتی و تعاونی است. مالکیت در این سه بخش تا جایی که با اصول دیگر این فصل مطابق باشد و از محدوده قوانین اسلام خارج نشود و موجب رشد و توسعه اقتصادی کشور گردد و مایه زیان جامعه نشود مورد حمایت قانون جمهوری اسلامی است. تفصیل ضوابط و قلمرو و شرایط هر سه بخش را قانون معین میکند.» بر اساس این اصل، کوهها و جنگلها و دریاها و... در مالکیت دولت هستند و هیچ کس نمیتواند منابع طبیعی را انفال کرده و اموال دولتی را به مالکیت خود در آورد.
وی در تعریف وقف گفت: مطابق ماده ۵۵ قانون مدنی، وقف یعنی «عین مال، حبس و منافع آن تسبیل شود». یعنی من مالک میخواهم ملکم را وقف کنم تا نتوانند آن را بفروشند.
احمدی افزود: دو نوع وقف اعم از عام یا خاص داریم. وقف عام مانند آستان قدس رضوی و وقف خاص یعنی مال اولاد است یا واقف داشته باشد. واقف ملک خود را وقف میکند؛ لذا کسی نمیتواند جنگلها را که جزو منابع ملی است، حسب اصل ۴۴ قانون اساسی به مالکیت خود در آورد.
این وکیل دادگستری تصریح کرد: من زمانی میتوانم وقف کنم که مال داشته باشم. حتی در آن زمان که مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی میخواست دانشگاه آزاد را وقف کند بررسی کردند و گفتند که دانشگاه مال هیات امنا نیست و برخی اموالش مربوط به مردم است و نمیتوان آن را وقف کرد و اکنون تعجب میکنم که چگونه است یک فردی میآید و به خود اجازه میدهد جنگل هیرکانی را که جزو منابع ملی است و ثبت جهانی شده یا کوه دماوند را وقف کند. ما از زمین خواری و کوه خواری و جنگل خواری به وقف خواری رسیدیم. اینها حق اراضی ملی است و نمیتوان آن را وقف کرد.
وی ادامه داد: باید عین مال در ملک شما باشد و وقف نامه باید جزو اموال باشد و مالکیت فرد محرز باشد.
احمدی یادآور شد: ما قانون ملی شدن جنگلهای کشور مصوب سال ۴۱ و بسیاری از قوانین دیگر را داریم. برابر قانون اساسی و اصل ۴۴ قانون اساسی و نیز قانون ملی شدن جنگلها امکان وقف اموال دیگران میسر نیست و وقف اموالی که مالکیت فردی ندارد و ملی است امکان پذیر نیست. اینکه یک قطعه از دماوند را وقف میکنند به طنز کشیدن و بازی کردن با کلمات و باورهای مردم است.
وی در پایان تاکید کرد: ریاست قوه قضاییه باید این احکام را که خلاف بین شرع است بر حسب ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری رسیدگی کرده و به آن ورود کند و مانع کوه خواری به بهانه وقف شود.
بهترین راهکار این است که زمین را به تدریج از مالکیت اشخاص حقیقی و حقوقی به طور کامل خارج کنند و کل زمینها در مالکیت دولت باشد و برای کاربری خاصی برای مدت خاصی به اشخاص به مبلغ ناچیزی اجاره داده شود مثلا اجاره های پنجاه سال به بالا برای مسکن و هتل و مغازه و کارخانه و اجاره های ده ساله یا کمتر و بیشتر برای کشاورزی با قابلیت تمدید تا از شر زمین خواری و کوه خواری و سوداگری زمین و مسکن برای همیشه خلاص شویم
یک نفر یک زمین بایر را از طریق دولت و سازمان زمین تملک می کند و بدون هر گونه عملیات عمرانی بعد از پنج سال با ده برابر قیمت می فروشد به نفر دوم و دوم به سوم و ... تا اینکه می بینی زمین ده دست چرخیده ولی حتی آجری روی آن قرار داده نشده
حالا اگر نفر دهم یک مسکن ساز واقعی باشد و هدفش سوداگری نباشد تازه زمین را به قیمت چند میلیارد خریده که در قیمت مسکن محاسبه می کند و این می شود گرانی زمین و مسکن.
باید زمین به شرط کاربری خاصی برای مدت خاصی به اشخاص دارای صلاحیت واگذار شود و اگر خلاف شرط عمل کردند بدون هیچ تشریفاتی و با صرف دستور دادستان و قوه قهریه خلع ید شوند
من یه خونه توی همدان معامله کردم 15 درصد قیمت رو (چیزی حدود 8 میلیون تومن) ازم به عنوان هزینه نقل و انتقال گرفتن! اجاره هم که بجای خودش تا اون موقع تسویه کردم! دفتر خونه هم که پول خودشو میگیره، اداره مالیات هم پول خودشو میگیره معلومه توی این مملکت چه خبره؟؟؟
اصلا وقف ینی چی؟ ینی پول زور گرفتن؟؟؟ آخه کجا میره این پول؟ چرا تراز مالی سازمان اوقاف منتشر نمیشه؟ یکی واسه من وقف و اوقاف رو تعریف کنه