هفته گذشته ورزشگاه شهدای شهر قدس در دیدار دو تیم پیکان با صنعت نفت آبادان بر حسب اتفاق فرصتی دست داد تا این دیدار را تقریبا با فاصله یک ردیف اختلاف همراه با علت محرومیت عبدالله ویسی تماشا کنم که به علت محرومیت مجبور بود تیمش را از زوی سکوها تماشا کند.
در واقع اگر بگویم میزان جنب وجوش ویسی در طول نود دقیقه کمتر از بازیکنان داخل زمین اغراق نکردم. این را افرادی که در کنار او حضور داشتند میتوانند بهخوبی شهادت دهند که عبدالله از دقیقه 1 تا 90 آرام و قرار نداشت و تا دلتان بخواهد از دست زمین و زمان حرص خورد و فریاد کشید تا آنجا که صورت سبزه اش دیگر در انتهای بازی کبود و سیاه شده بود.
بعد از بازی که با خودش صحبت کردم از استرس وحشتناکی گفت که این هفتهها در حال تجربه آن است به علاوه احساس مسئولیت سنگینی که نسبت به مدیران و کارکنان ایرانخودرو دارد که باعث شده تا فشار زیادی را از این بابت تحمل کند. خودش میگوید که 6 ماه است به خانهاش در اهواز نرفته و مادرجانش را ندیده است. شاید باورش برای شما سخت باشد اما متبا گوشهای خودمان شنیدیم ؛اینکه گوهرتابش مادر 80 ساله عبدالله به قدری موشکافانه بازی های پسرش را دنبال میکند که علاوه بر استرس نیفتادن تیم پسرش حتی نگران آقای گلی شهریار مغانلو و نیمکت نشینی علی حمودی نیز هست.
باید به برق چشمان ویسی هنگام صحبت با مادرش نگاه کنید. انگارنهانگار این همان کسی است که وقتی جوش می آورد میخواهد زمین و زمان را به هم بدوزد. خودش که میگوید تنها صحبت با مادرم هست که میتواند او را آرام کند و بدون شک بخشی از تلاشهای این روزهای عبدالله برای خشنودی "دا؛ ذی بیژن" یعنی مادر بیژن (بیژن فرزند اول خانواده ویسی است که مادر عبدالله را به همین خاطر به مادر بیژن صدا میکنند.).
ویسی اما بهتر از هرکسی میداند که در صورت سقوط به دسته پایینتر، دیگرکسی به این امار و ارقام و ترمیم چنین خط دفاعی توجهی نمیکند و از همین رو پیکان چاره ای ندارد جر اینکه در دو بازی بسیار سخت باقیمانده مقابل استقلال و سپاهان روند خوبش را ادامه دهد که انصافا کار بسیار سختی است. اما در حال حاضر همه چیز به دیدار مقابل شاگردان فرهاد مجیدی بستگی دارد و البته به نتیجه دیدار ورزشگاه جم.
ویسی امشب در حالی پا به ورزشگاه آزادی خواهد گذاشت که در صورت یک اشتباه ممکن است در پایان این هفته اصطلاحاً فانوس به دست شود، چراکه امشب قرار است در مقابل یک استقلال کاملا سرحال به میدان رود. ویسی امشب یکدلش در آزادی است و دل دیگرش در شهر جم و شاید تمام انگیزهاش خوشحالی گوهرخانم است که در صورت سقوط به لیگ یک بیشتر از او غصه خواهد خورد.مادری که یکبار بابت خط خوردن عبدالله از تیم ملی سیاهپوش شده بود.
عجب شبی انتظار ویسی و مادر دلواپسش را میکشد.
منبع: ورزش سه