«فاطمه قاسمزاده»، روانشناس و فعال حوزه کودکان و نوجوانان درباره چالش «مومو» گفت: اگر این ترس از بیماری و مرگ و مشکلات اقتصادی در جامعه ما وجود نداشت، بالطبع واکنش کودکان و والدین آنها به چنین چالشی نیز کمتر بود و به حد خودکشی نمیرسید.
زنی با چشمهای درشت و مردمکهای آبی، موهای سیاه بلند و صورتی رنگپریده وقتی از قاموس یک مجسمه به زنی ترسناک بدل شد که دو کلمه کنار هم نشستند: خودکشی و کودکان. ارسال پیامهای تهدیدآمیز از حساب کاربری با نام «مومو» در واتسآپ، تماس با نوجوانان و کودکان، آزار روانی و ترغیب آنها به انجام اعمال خشونتآمیز علیه خود و حتی خودکشی، مجموعه اقداماتی است که به این چالش نسبت داده میشود.
اعتماد در ادامه مینویسد، این چالش با انتشار یک ویدیو در هفته گذشته، موسوم به یک دانشآموز ۱۱ ساله هرمزگانی به سرخط خبر رسانههای فضای مجازی بدل شد. با وجود اینکه سرهنگ رامین پاشایی، معاون اجتماعی و ارتباطات پلیس فتا متعاقب این خبر اعلام کرد که فوت این دانشآموز به هیچ عنوان در ارتباط با چالش مومو تایید نشده است، اما مرموز بودن و جذابیت سیاه این چالش، همچنان دانشآموزان را به جستوجو و تایید وجود چنین چالشی ترغیب میکرد.
اما چالش مومو، نه یک چالش جدید است و نه مرگومیر ناشی از ورود به این چالش، اقلا در قیاس با «نهنگ آبی» مستندات قابل استنادی دارد. همانطور که سرهنگ رجبی، رییس مرکز تشخیص و پیشگیری از جرایم سایبری پلیس فتای ناجا اشاره کرده است، از زمان اعلام رسمی پلیس و هشدار به والدین نسبت به چنین چالشی، بیش از سه هزار تماس در کمتر از یک هفته با پلیس برقرار شده است، اما عمده این تماسها به پرونده قضایی بدل نشدهاند.
به گفته او آنچه از چالشی موسوم به چالش مومو در ایران رخ داده است، شکلگیری فضای آزار و اذیت توسط گروههای همسن و سال و عملا به فضایی برای شیطنت بدل شده است. علاوه بر او، سرهنگ کیومرث کشوری، جانشین فرمانده انتظامی اهواز روز شنبه خبر داده که هنوز موردی از مرگ یک دانشآموز در اهواز تحت تاثیر این چالش گزارش نشده است.
در همین زمان، با کشف گروه هفت نفره در هرمزگان که عمده پیامهای ارسالی موسوم به چالش مومو از سوی آنها صورت گرفته بود، مشخص شد که قصد این افراد صرفا «شوخی» بوده است و پشت پرده این چالش ترسناک، صرفا افرادی با در دست داشتن سیمکارت با شماره ناآشنا و استفاده از شمارههای موقت خارجی، ترس و وحشت را در دل والدین و دانشآموزان به وجود آورده بودند.
چالش مومو که نخستینبار از زبان مدیر دادستان عمومی ایالت تاباسکو در مکزیک به رسانههای رسمی راه یافت، به سرعت به آرژانتین و هند رسید و گزارشهای غیرمستندی از خودکشی کودکان و نوجوانان تحت تاثیر این برنامه منتشر شد و خاطره بازی «نهنگ آبی» را زنده کرد. اوج انتشار اخبار مرتبط به این چالش در خارج از ایران، عملا به همان سال ۲۰۱۹ محدود میشود، اما حالا در یک هفته اخیر، انتشار برخی ویدیوها، اخبار و شایعات از قوت گرفتن این چالش در ایران خبر میدهند.
اما چرا حالا این چالش در ایران منجر به اخبار ضد و نقیض از خودکشی نوجوانان میشود؟ «فاطمه قاسمزاده»، روانشناس و فعال حوزه کودکان و نوجوانان تقارن انتشار اخبار مرتبط با چالش مومو در ایران و شیوع کرونا را بررسی کرد. به گفته قاسمزاده، نمیتوان از ارتباط میان شیوع و آمار بالای ابتلا و مرگومیر روزانه کرونا از یک سو و ترس والدین از به دام افتادن کودکانشان در این چالش چشمپوشی کرد.
قاسمزاده با اشاره به رابطه مستقیم ترس و اضطراب گفت: «ترس و اضطراب از یک منشا هستند. گاهی اضطراب از ترس شدید ناشی میشود و گاهی ترس از اضطراب شدید نشات میگیرد. ترس و اضطراب ارتباط متقابل با هم دارند و روی هم تاثیر میگذارند.»
بهزعم این روانشناس، با شیوع گسترده ویروس کرونا در کشور، علاوه بر مشکلات روزمره خانوادهها، حالا اضطراب و ترس از بیماری و مرگ شدت بیشتر و همراه با مشکلات اقتصادی خانوادهها عوامل زمینهای برای شدت یافتن چنین شایعهها و ترس والدین از درگیری کودکانشان نیز افزایش یافته است.
قاسمزاده با اشاره به نقش موثر شیوع ویروس کرونا به عنوان یک عامل تهدیدکننده آرامشخاطر خانوادهها گفت: «اگر این ترس از بیماری و مرگ و مشکلات اقتصادی در جامعه ما وجود نداشت، بالطبع واکنش کودکان و والدین آنها به چنین چالشی نیز کمتر بود و به حد خودکشی نمیرسید. عوامل زمینهای، شدت و ابعاد آنها در شدت واکنشها و عکسالعمل افراد موثر است و در شرایطی که ترس در وجود افراد فعال شده است، عموما هر عامل دیگری نیز میتواند بیش از شرایط معمول برای افراد ترسناک جلوه کند.» توصیه این روانشناس به والدین، مشاوره با متخصصان، گفتگو با کودکان و نوجوانان و عدم تحمیل ترس و نگرانی خود به آنهاست.
این روانشناس در مورد شیوه مواجهه والدین با نوجوانان خود افزود: «تلاش والدین برای نظارت بر چگونگی حضور نوجوانان در فضای مجازی عموما به ثمر نمیرسد، زیرا نوجوانان تمایلی به حرفشنوی از والدین خود ندارند و بیشتر تحت تاثیر گروههای همسن و سال خود هستند تا والدینشان. در واقع نوجوانان بیش از آنکه تحت تاثیر والدین خود باشند، تحت تاثیر همسن و سالهای خود و گروههای دوستی قرار دارند. همین مساله شیوه برخورد والدین با آنها را دشوار میکند، اما برقراری روابط صمیمانه میتواند موثرتر از نظارت سختگیرانه باشد.»
به گفته قاسمزاده، شیوع کرونا و آموزش غیرحضوری، گرایش کودکان و نوجوانان را به حضور در شبکههای مجازی شدت داده است، این امر در کنار نبود برنامههای سرگرمکننده در تلویزیون، عدم وجود امکانات ورزشی، فرهنگی و سرگرمی برای آنها، شدت وابستگی و حضور آنها را در فضای اینترنت افزایش میدهد و برای حل این معضل، والدین میتوانند فعالیتهای جذاب دیگری را برای نوجوانان خود فراهم کنند، فعالیتهایی که بتواند با فضای جذاب اینترنت رقابت و برای نوجوانان کشش واقعی ایجاد کند.»
همانطور که این روانپزشک اشاره کرد، نیویورکتایمز در تاریخ ۲ مارس سال گذشته میلادی، در گزارشی با عنوان «واقعیت مومو به اندازه باور ما به اوست» چالش مومو را یکی از معضلات والدین در عصر یوتیوب معرفی کرد. مومو، برای نسلی که با دیدن فیلم ترسناک حلقه بزرگ شده بودهاند، یادآور همان «سامارا» در فیلم حلقه بود، دختری با رنگ پریده، موهای سیاه و چشمهایی گشاد و از حدقهبیرون زده. بهرغم اینکه سرخط رسانههای غربی در سال ۲۰۱۹ مملو از هشدار مقامات رسمی به والدین مبنی بر محافظت از کودکان و نوجوانان خود بود، نیویورکتایمز در این گزارش نشان داده بود که حجم پرداخت رسانهها به این موضوع و هشدارهای مقامات در قیاس با گزارشهای رسمی پلیس بسیار بیشتر است.
این روزنامه چالش مومو را عملا بحرانی ساخته دست بزرگسالان برای کودکان و نوجوانان خوانده و تاکید کرده بود که «واقعی پنداشتن» وجود چنین عروسکی که میتواند ناگهان بر صفحه گوشی همراه یا تبلت ظاهر شود، عموما از سوی والدین تقویت میشود و کودکان با مشاهده ترس والدین خود و اخطارهای مکرر آنها، عملا نسبت به وجود چنین عروسک ترسناکی کنجکاو میشوند، علاوه بر آن، کودکان با مشاهده ترس و نگرانی والدین خود، در ناخودآگاه وجود چنین عروسک و چنین چالشی را یک امر واقعی میپندارند.
گاردین نیز در همان سال، در گزارشی تحلیلی عملا نشان داد که چالش مومو، عمدتا به واسطه پرداخت «بیش از اندازه رسانهها» و «نگرانی بیش از اندازه والدین» تبدیل به بحران شد، بحرانی که در عمل فاصله بسیاری تا واقعیت داشت.