یک مدیر در کلاس جهانی باید کاملا در زمینه قوانین و استانداردهای ملی و بینالمللی دارای اطلاعات و دانش کافی بوده و در عین حال از مشاوره با کارشناسان زبده دریغ نورزد. او باید درخصوص کاربرد بقیه تکنیکها دارای اطلاعات عمومی بسیار بالا و نهایتا درخصوص نحوه استفاده از تکنیکهای مدیریتی روز، ماهرترین فرد سازمان باشد. آنچه یک مدیر را بر تخت پادشاهی کلاس جهانی مینشاند استفاده از تمامی دانش، اطلاعات و تکنیکهای روز و اتخاذ بهترین تصمیم در مناسبترین زمان است.
در دنیای امروز، رقابت در عرصه اقتصادی به گفته کارشناسان اهل فن، به مثابه رقابت در یک زمین فوتبال نیست که با خیال راحت و با تمرکز کامل بتوان توپ را به سمت دروازه حریف برده و ضربه نهایی را زد؛ بلکه همانند یک زمین چوگان است که باید با یک دست زین اسب را چنان چسبید که بر زمین نخورد و از سوی دیگر از لابهلای گرد و خاک و گل و لای و همچنین رقبای سرسخت، به سمت هدف رفته و شلیک کرد.
دنیای اقتصاد در ادامه نوشت: این چنین عرصه رقابتی، مردان خود را میطلبد، مردانی که از نظر دانش مجهز به علم روز، از نظر مهارت یک تکنیسین تمام عیار و از لحاظ عقیده در رسیدن به هدف با ایمان کامل هستند. اینها مدیران یا رهبران در کلاس جهانی هستند، که افسار کاروان توسعه در کشورهای پیشرفته و سازمانهای مدرن را در دست دارند و خرد، مهارت و ایمان قلبی آنها قافله تمدن بشری را به پیش میراند.
فعالیت مدیران بهطور سنتی به شش دسته تقسیم میشود:
مدیریت منابع انسانی، مدیریت اجرایی، مدیریت استراتژیک، مدیریت بازاریابی، مدیریت مالی، مدیریت فناوری اطلاعات.
به اینها باید قدرت آنالیز و تصمیمگیری در مواقع بحرانی، آنالیز و ترکیب عناصر و ساخت مجموعههای یکپارچه تیمی، ایجاد وحدت، درک انسانی و تواناییهای اجتماعی را نیز افزود.
در دنیای امروز، مدیران ارشد سازمانها به دنبال اهدافی نظیر در بالاترین رتبه جهانی قرارگرفتن، بالاترین درجه استاندارد و تعالی را کسب کردن، در بالاترین مقام بودن، در کمال خوشنامی و شهرت بودن، دارای بهترین کیفیت در سطح جهان و نظایر دیگر که در مفاهیم اصول مدیریت کلاس جهانی ذکر شده، به همراه دستیابی به دانش world class management (اشاره به سطح بسیار بالا و با کیفیت مدیریت)، world class manufacturing (اشاره به تولید محصول در بالاترین سطح استاندارد کیفیت) و world class research (اشاره به انجام تحقیق در بالاترین سطح کیفی ممکن)، در تلاش هستند تا در عرصه رقابتهای جهانی کشتی تحت رهبری خود را از تلاطم دریای خروشان نظام اقتصاد جهانی به سلامت به سمت ساحل امن هدایت کنند.
چنین سازمانهایی برای رسیدن به این مهم چه در سازمانهای تولیدی یا خدماتی نیازمند پرورش مدیران یا رهبران سازمانی جهانتراز هستند که هم اکنون برخی از دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی بهخصوص در آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی مثل انگلیس و آلمان با برگزاری دورههایی در سطح PhD به تربیت این چنین افراد متخصص در حوزه مدیریت در کلاس جهانی میپردازند.
از اینرو به گفته دکترزاکونی (Robert Szakoney) مدیر مرکز تکنولوژی مدیریت در انستیتو تحقیقاتی شیکاگو در مقالهای با عنوان «مدیریت تحقیق و توسعه در کلاس جهانی ۱»: گرچه بسیاری از مدیران سنتی فعال در شرکتهای صنعتی اعتقاد دارند که تحقیق و توسعه در بقا و رشد سازمان نقش مهمی دارد، ولی بهدلیل مشکلات عمیق بین اعتقاد این مدیران به استفاده از نتایج تحقیق و توسعه و دانش اندک آنها برای مدیریت موثر بر بخشهای تحقیق و توسعه، سطح بخشهای تحقیق و توسعه این شرکتها به کلاس جهانی نرسیده است.
او سپس در ادامه به شرح برخی از مختصات مدیران تحقیق و توسعه در کلاس جهانی میپردازد که مهمترین آنها به شرح زیر است:
۱- قدرت سوق دادن تحقیقات به سمت نیازهای اساسی سازمان
۲- قدرت شناسایی مشکلات مهم سازمان و اولویتگذاری آنها
۳- ارتباط تنگاتنگ آنها با پروسه تولید و ارائه خدمات
۴- تهیه یک دستورالعمل برای انتخاب، برنامهریزی، اجرا و انتقال نتایج حاصل از تحقیق و توسعه به بهرهوران
۵- ایجاد یک محیط مناسب در سازمان برای توسعه خلاقیت
۶- پیشرو بودن مدیریت ارشد شرکت در فعالیتهای تحقیق و توسعه
۷- تمرکز هر چه بیشتر فعالیتهای تحقیق و توسعه بر افزایش کیفیت خدمات و محصولات
او در خاتمه به جدا نشدن مدیران تحقیق و توسعه از فعالیتهای تولید و بازرگانی مجددا تاکید میکند.
بهمنظور تحققبخشی توسعه سازمانها به تراز جهانی یکی از مفاهیم مهم، مفهوم مدیریت استراتژیک است که در اواخر دهه ۸۰ تولد و به سرعت در شرکتهای خصوصی مورد استفاده قرار گرفت که در این راستا متخصصان علم مدیریت در آن سالها تکنیک SWOT را برای تحلیل محیط پیرامونی تئوریزه کردند.
همچنین علم آیندهنگاری (Fore-sighting) سالها قبل بهوسیله نخبگان کشورهای اروپایی و آمریکایی برای ترسیم آینده تکنولوژیک کشورها و تمرکز صحیح منابع مورد استفاده قرار گرفته شد که با توسعه دانش مدیران درخصوص مدیریت استراتژیک، تکنیک آیندهنگاری نیز تحول یافت و تکنیک STEEP-V که بسیار مشابه SWOT بود برای سنجش مختصات داخلی (اعم از قدرت و ضعف) و عوامل محیط پیرامون (فرصتها و تحلیلها) بهکار رفت با این تفاوت که نسبت به SWOT توجه بیشتری به تحولات و روندهای جهانی داشت.
برای قرار گرفتن در سطح تراز جهانی، باید به تحولات سیاسی جهانی نیز آگاهی داشته، آنها را در تنظیم و انتخاب استراتژیها دخالت داد (به شکل فرصت یا تهدید)، از تحولات نوین علم مدیریت و ظهور تکنولوژیها و تکنیکهای جدید در این عرصه کاملا آگاهی داشته و آنها را در اسرع وقت و به طرز مناسب بهکار گیرند، نظام ارتباطات و جذب اطلاعات از منابع موثق را بهبود داده و ساختار داخلی شرکت را با توجه به شایستگیهای آن، استقرار استانداردهای روز و توجه به اصول بهرهوری و نهایتا استحکام سازمان متناسب با تغییرات جهان پیرامونی در حوزه پیدایش نیازهای جدید، منفعلانه در هدایت سازمان به دستیابی اهداف با بهکارگیری درست منابع در حفظ منافع سازمان، گام برداشت.
تردیدی نیست که یک مدیر در کلاس جهانی باید کاملا در زمینه قوانین و استانداردهای ملی و بینالمللی دارای اطلاعات و دانش کافی بوده و در عین حال از مشاوره با کارشناسان زبده دریغ نورزد. یک مدیر در کلاس جهانی باید درخصوص کاربرد بقیه تکنیکها دارای اطلاعات عمومی بسیار بالا و نهایتا درخصوص نحوه استفاده از تکنیکهای مدیریتی روز، ماهرترین فرد سازمان باشد. آنچه یک مدیر را بر تخت پادشاهی کلاس جهانی مینشاند استفاده از تمامی دانش، اطلاعات و تکنیکهای روز و اتخاذ بهترین تصمیم در مناسبترین زمان است.