مسئول سابق سیاست خارجی اروپا میگوید: بایدن باید نخست یک تیم تشکیل دهد: از اتحادیه اروپایی بخواهد که پنج بعلاوه یک را گردهم آورد. در این زمینه با رهبران هریک از این کشورها گفتگو کند و بخواهد که وزرای خارجه شان برای گفتگو با وزیر خارجه آمریکا آماده شوند.
مسئول سابق سیاست خارجی اتحادیه اروپا در نوشتاری برای تایم، به بررسی نحوه بازگشت احتمالی جو بایدن به برجام پرداخته است.
به گزارش شفقنا به نقل از تایم، کاترین اشتون مینویسد: در طول گفتگوهایی که به توافق هستهای ۲۰۱۵ انجامید، “خوشبینی محتاطانه”، یک عبارتِ رایج بود. اکنون هم این عبارت، احساسی را که در بروکسل، پاریس، لندن و برلین درباره برنامه بازگشت جو بایدن به برجام جریان دارد، بازتاب میدهد.
برای بایدن، بازگشت به برجام، آسان نخواهد بود. اولین مانع هم این است که بسیاری از اعضای کنگره، هرگز به ایده توافق با ایران روی خوشی نشان نداده اند. حتی در سال ۲۰۱۳ که به توافق موقتی با ایران دست یافتیم، برخی خواهان اعمال تحریمهای تازه بر ایران بودند. ایرانیها از این دشمنی خبر داشتند و در گفتگوها، این نگرانی را مطرح میکردند که آیا یک دولت تازه در آمریکا، به این توافق احترام خواهد گذاشت؟ پاسخ این بود که دلیلی ندارد گمان کنیم که یک توافق “موثر” کنار گذاشته شود. مشکل همینجاست: برای برخی، یک توافق “موثر” به ایران اجازه داشتن یک برنامه صلح آمیز هستهای نمیدهد. برخی دیگر میگویند که ایران باید رفتار منطقهای اش را دگرش دهد. برخی هم هستند که خواهان طولانیتر شدن مهلت محدودیتهای توافق هستند.
بایدن همه اینها را میفهمد. وی تیم با تجربهای دارد تا برای آنچه باید انجام دهد، برنامه ریزی کند و از کارشناسانی هم که دست اندرکار گفتگوهای هستهای بودند، بهره خواهد گرفت. با اینهمه، راه آسانی در پیش نیست. یافتن راهی برای جلب حمایت کنگره در شرایطی که دمکراتها در سنا اکثریت ندارند، یک چالش است. بایدن برای آنکه برجام را بر بنیان محکمی بگذارد، باید تضمین دهد که اگر ایران به تعهدات خودش پایبند باشد، آمریکا هم پایبند خواهد ماند.
یک روی دیگر مسئله هم به امضاکنندگان برجام باز میگردد که هر بحثی در زمینه این توافق، باید آنها را هم در بر بگیرد… ایجاد اعتماد میان همه، هرگز آسان نبود و اکنون هم روابط میان آنها، نسبت به چهار سال پیش، بسیار دگرگون شده است. بریتانیا از اتحادیه اروپایی بیرون شده و نفوذ چین هم افزایش یافته است. روسیه مدعیتر است و چنانچه چیزهای بیشتری از ایران خواسته شود، با مقاومت روبرو خواهد شد بویژه اگر آمریکا در برابر چنین خواسته هایی، چیزی پیشنهاد ندهد.
اشتون میافزاید: ایرانیها البته با رفع فشار حداکثری ترامپ، نفسی تازه خواهند کرد، اما بی گمان اگر چیز بیشتری از آنان خواسته شود، چندان علاقهای نشان نخواهند داد.
ایران انتظار دارد که آسیب اقتصادی دو سال گذشته اش به رسمیت شناخته شود. در حالی که میانه روهای ایران، از بازگشت به این توافق استقبال میکنند، دیگران اینگونه نیستند. تندروها همچنان خواهند گفت که نمیتوان به آمریکا اعتماد کرد. پس جو بایدن چه باید بکند؟
مسئول سابق سیاست خارجی اروپا میگوید: بایدن باید نخست یک تیم تشکیل دهد: از اتحادیه اروپایی بخواهد که پنج بعلاوه یک را گردهم آورد. در این زمینه با رهبران هریک از این کشورها گفتگو کند و بخواهد که وزرای خارجه شان برای گفتگو با وزیر خارجه آمریکا آماده شوند. بایدن باید تصمیم بگیرد که چه کسی میخواهد گفتگوها را رهبری کند.
اشتون مدعی شد: برجام را بعنوان نخستین توافق منظور کند و نه آخرین توافق. هرگز قرار نبوده که برجام، خانه آخر و نقطه پایان باشد. این توافق، یک نگرانی مشخص و گرانسنگ را چاره کرد- غنی سازی اورانیوم ایران- و این کار را هم با موفقیت به انجام رساند. تا زمانی که ترامپ از برجام بیرون رفت، ایران به تعهدات خود پایبند بود. همه ما از دیگر مسائلی که باید چاره شوند، آگاهیم؛ از موشکهای بالستیک تا بلندپروازیهای منطقهای ایران. اما این مانع باید از سر راه برداشته میشد تا در برای دیگر گفتگوها باز شود. بایدن و تیم او باید روشن سازند که باتوجه به توافقهای اخیر میان اسراییل و کشورهای عربی، چگونه میتوان این کار را در چارچوب یک راهبرد فراگیرتر منطقهای به انجام رساند.
برجام را بر بنیان محکمتری بگذارد. این یعنی باید با کنگره کار کند، راههایی را بیابد تا قطعیت بیشتری به این توافق داده شود و اهدافی درازمدتتر را بعنوان ابزاری برای کسب حمایت از برجام، مشخص سازد. بازگشت به برجام، صرفا با فرمان اجرایی رییس جمهوری در کوتاه مدت کار میکند، اما یک رویکرد پایدار نیست. هیچیک از این گامهای سه گانه، آسان نخواهد بود، اما ارزش دارد. کاهش تنشها در منطقه، قرار دادن آمریکا در قلب حل و فصل مسائل بین المللی و امنتر کردن جهان برای همه: اینها اهدافی ارزشمند در یک سال تازه هستند.