اعتراف برادر بي‌رحم به قتل خواهرش

تنها 5 روز پس از وقوع قتل، راز به قتل رسيدن زن جوان به دست برادرش فاش شد. 

پنجم ارديبهشت امسال يك مورد فوت مشكوك از طريق كلانتري به اداره دهم پليس آگاهي اعلام شد و بلافاطله اكيپي از كارآگاهان اداره دهم ‌ويژه قتل و بررسي صحنه در محل حاضر شدند.

با حضور حيدري بازپرس شعبه 10 دادسراي جنايي تهران تحقيقات براي چگونگي فوت مقتول به نام مهسا 21 ساله آغاز شد.

با اعلام علت مرگ از سوي پزشكي قانوني كه از تحقيقات كارآگاهان بررسي صحنه پليس به اين نتيجه رسيده بودند، يك پرونده قتل ديگر به‌منظور رسيدگي روي ميز كارآگاهان اداره قتل و بازپرس شعبه دهم دادسراي جنايي قرار گرفت.

كارآگاهان در ابتدا تحقيقات تخصصي خود را از دوستان مهسا كه با پليس 110 تماس گرفته بودند، آغاز كردند كه اين افراد مدعي شدند: ما حدود ظهر به در منزل مهسا رفتيم اما او در را به روي ما باز نكرد و با چند بار مراجعه و حتي تماس‌هاي زياد با شماره همراهش خبري از او نشد.

اين افراد ادامه دادند: مهسا بدون اطلاع ما جايي نمي‌رفت و شب قبل را به اتفاق برادرش تا دير وقت پيش ما بود. با او قرار گذاشته بوديم فردا به منزلش برويم. ناچارا در ورودي آپارتمان را شكستيم و با جسدش روبه‌رو شديم.

كارآگاهان در اين بررسي‌ها فهميدند مهسا از حدود يك سال قبل به علت اختلاف خود با خانواده به حالت قهر به تهران آمده و با اجاره يك آپارتمان كوچك به‌صورت تنها زندگي مي‌كرد اما با دوستاني كه در تهران پيدا كرده بود، هر روز اوقاتش را با آنها مي‌گذرانده است.

همچنين معلوم شد پدر و برادر مهسا به عنوان كارگر فصلي به تهران آمده و در جايي در شرق تهران كار مي كردند و همان نزديكي‌ها اطاقي اجاره كرده بودند و اين اواخر مهسا با وساطت برادرش رابطه‌اش با پدر و خانواده كمي بهبود يافته بود و چند دفعه‌اي هم پيش آنها رفته بود.

از آنجايي كه مهسا بعضي اوقات با آژانس تاكسي در سطح شهر تردد مي‌كرد مدير آژانس راننده‌اي را به افسر ويژه قتل پليس معرفي كرد و اين راننده افسر پرونده را به خياباني در شرق تهران برد كه اين اواخر مهسا را در آنجا پياده كرده بود.

راننده گفت: چند بار مقتول را تا اين جا آوردم و او داخل كوچه رفت. با پيدا كردن خانه‌اي كه برادر و پدر مهسا در آنجا زندگي مي‌كردند اين دو نفر به اداره دهم دعوت شده و حميد برادر مقتول در ابتداي تحقيقات پليسي اعتراف كرد خواهرش را به قتل رسانده است.

حميد در مقابل كارآگاهان پليس گفت: از يك سال قبل مهسا پس از اختلافاتي با اعضاي خانواده به حالت قهر به تهران آمد. شهرستان خيلي كوچك و همه يكديگر را مي شناسند. در اين مدت حرف‌هاي كنايه‌آميز آشنايان و بستگان، خانواده را آزار مي‌داد.

وي ادامه داد: وقتي كه ما يكديگر را در تهران ملاقات كرديم در چندين ملاقات خيلي با او حرف زدم و او به گفته‌هايم كه مي‌خواستم به شهرستان باز‌گردد و به اين وضعيت پايان دهد، اعتنايي نمي‌كرد و شب قبل هم با او به منزل يكي از دوستانش در فرحزاد رفتم و در آنجا چند نفر ديگر هم بودند. دير وقت از آنجا برگشتيم. حرف‌هاي قبل را تكرار كردم و او نپذيرفت بين ما درگيري لفظي شديدي اتفاق افتاد. صبح كه از خواب بيدار شدم او هنوز خواب بود و در يك لحظه او را خفه كردم و آنجا را ترك كردم.

سرهنگ كارآگاه سعيد ليراوي معاون مبارزه با جرائم جنائي پليس آگاهي پايتخت با اعلام اين خبر گفت: با اعتراف برادر مقتول، پرونده جهت سير مراحل قانوني به شعبه دهم دادسراي جنايي ارسال شد.