bato-adv
کد خبر: ۴۶۶۲۹۵
بررسی وضعیت روحی و معیشتی خانواده دیری که در مدت زمان کوتاهی به سوگ دو فرزند خود نشستند

خانواده «موسوی‌زاده» در اغما

خانواده «موسوی‌زاده» در اغما
شصت روز گذشته است. قصه دردناک همچنان ادامه دارد. پسر بزرگ‌تر خودکشی کرده، پسر کوچک‌تر غرق شده است. پدر در کمپ ترک اعتیاد به سر می‌برد. مادر بیمار شده و مرتب تشنج می‌کند. اینها روایتی کوتاه از روزگار سخت خانواده موسوی‌زاده است. خانواده‌ای که درست از روز بیستم مهر ماه فرو پاشید.
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۴ - ۲۰ آذر ۱۳۹۹

روزی که پسر یازده ساله روی طناب دار بی‌جان افتاده بود. حالا ۶۰ روز از آن اتفاق می‌گذرد. فاجعه تمامی ندارد. چند روز پیش نیز پسر هفت ساله این خانواده در دریا غرق شد. مادر دیگر تاب و توانی برایش نمانده؛ در عرض دو ماه دو پسرش را از دست داد. حالا دیگر زندگی برای این زن و شوهر به آخر خط رسیده است. ولی همچنان دو پسر کوچک در این خانواده هستند که نفس می‌کشند و قرار است زندگی کنند.

شهروند در ادامه نوشت: پسربچه‌های یک و سه ساله قرار است بزرگ شوند و آینده داشته باشند، ولی هیچ‌کس نمی‌داند که تکلیف این زندگی غم‌زده چه می‌شود و سرانجام این خانواده از هم فرو پاشیده چه خواهد شد.

نیاز به حمایت

نیاز دارند به حمایت، نه فقط مادی؛ این خانواده از لحاظ معنوی نیاز شدیدی به حمایت دارند. مادر بیمار و شوکه‌شده نمی‌تواند مثل سابق زندگی کند. هنوز مرگ یکی از پسرانش را باور نکرده بود که داغ عظیم دیگری بر دلش نشست. مرتب تشنج می‌کند. کابوس می‌بیند. اشک می‌ریزد. ولی مگر می‌تواند این داغ سنگین را آرام کند. مگر می‌تواند به زندگی سابقش برگردد. نه اینکه در گذشته هیچ مشکلی نداشت؛ گرفتاری و دردسر‌های زیادی را تحمل می‌کرد. اما روزگار سر ناسازگاری بیشتری با او داشت. داغ دو فرزند را بر دلش گذاشت. حالا دیگر دو پسربچه مانده‌اند و یک خانواده از هم پاشیده.

در این خانواده یک خودکشی صورت گرفته است، یعنی در خانواده حل مسأله و رفتار‌های مناسب در بحران آموزش داده نشده است. در این خانواده دو فرزند دیگر نیز وجود دارد، باید به آن‌ها فکر و مشکل را از ریشه حل کرد. اما چگونه؟

نظارت‌های بیشتر

دکتر حسین ابراهیمی‌مقدم، روانشناس این موضوع را بررسی می‌کند و می‌گوید: «در این خانواده یک تروما رخ داده و یک خودکشی صورت گرفته است. همین مسأله ضربه روانی خیلی زیادی را به کل خانواده وارد کرده است. البته که همه مردم ایران متأثر شدند، ولی ضربه اصلی برای اعضای این خانواده بود. خانواده در رأس حمله استرس قرار گرفته‌اند. به‌خصوص این خانواده که زمینه افسردگی و مشکلات زیادی را هم داشتند؛ بنابراین کاملا مشخص است که آن‌ها دچار مشکلاتی مثل اختلال استرس پس از ضربه روانی شوند، یعنی همان اختلال پی‌تی‌اس‌دی. این اختلال می‌تواند عوارض خیلی زیادی داشته باشد، مثل به‌هم‌ریختگی، اختلال‌های شدید ذهنی و سردرگمی؛ به همین دلیل باید نظارت‌ها و حمایت‌ها از آن‌ها بیشتر و دقیق‌تر باشد.»

همدلی بهترین تسکین است

پس از مرگ دومین فرزند خانواده اوضاع بدتر شد. حالا استرس‌ها مضاعف شده است. خانواده به شدت تحت فشار هستند؛ بنابراین همه آن‌ها باید تحت درمان‌های روانپزشکی و روانشناسی قرار بگیرند: «اعضای این خانواده یعنی پدر و مادر در درجه اول باید با یک روانشناس صحبت کنند، یعنی تخلیه روانی صورت بگیرد، حتی در صورت نیاز دارو هم از سوی یک متخصص تجویز شود. در کنار این‌ها استفاده از روش‌هایی که معنویت آن‌ها را تقویت‌کند، کمک بسیار بزرگی برای این خانواده است. اقداماتی که احساس‌های عاطفی و روانی آن‌ها را تقویت کند، مانند حمایت‌های روانی. در این زمینه ارگان‌های مختلف مثل آموزش‌وپرورش و بهزیستی می‌توانند نقش بسیار مهم و بسزایی داشته باشند.

فقط کمک اقتصادی نمی‌تواند تأثیر داشته باشد، در کنار این کمک‌های مالی باید کمک‌های عاطفی و همدلی‌کردن هم صورت بگیرد، تا این خانواده تسکین یابند. ولی واقعیت این است که خودشان هم باید کمک کنند تا بتوانند از این وضع رهایی پیدا کنند، در غیر این صورت متأسفانه ممکن است شاهد این باشیم که در این خانواده افسردگی شدت بگیرد که همین افسردگی‌ها در فرزند‌های دیگر تأثیر زیادی می‌گذارد.»

کمک‌های اقتصادی باید اساسی‌تر صورت بگیرد

بنابراین در وهله اول آن‌ها به روانشناس‌های اجتماعی و بعد از آن نیز به کمک‌های مالی نیاز دارند: «به نظر من کمک‌های مالی هم اگر صورت می‌گیرد، باید به صورت اساسی‌تر بررسی شود، یعنی برایشان شرایطی فراهم کنند که از لحاظ کاری بتوانند پیشرفت کرده و درآمد داشته باشند. همه این‌ها در کنار هم می‌تواند این خانواده را از بحران به سلامت عبور دهد.»

نقش اورژانس‌های اجتماعی

اما علت این رخداد در این خانواده چه بود؛ این موضوع می‌تواند بسیار مهم باشد. ریشه‌یابی علت این اتفاق در این خانواده باید از سوی مسئولان صورت بگیرد تا بتوان از این‌گونه اتفاقات به صورت کلی پیشگیری کرد. این مسأله باید از سوی مسئولان کلان جامعه بررسی و به آن توجه بیشتری شود.

این‌ها را ناصر قاسم‌زاد می‌گوید، روانشناس دیگری که این موضوع را از زاویه دیگری بررسی کرده است: «خط مقدم کمک به این خانواده معاینات بالینی روانپزشکی و استفاده از خدمات روان‌درمانی توسط روانشناسان است. این خانواده دو عزیز از دست داده‌اند، بنابراین با واکنش‌های شدید سوگ روبه‌رو هستند. آن‌ها نیاز به حمایت‌های روانی، درمانی، اجتماعی و معیشتی دارند، باید شرایط روحی آن‌ها آسیب‌شناسی و بعد کمک‌های لازم ارایه شود. اورژانس‌های روانپزشکی و روانشناسی در خط اول درمان هستند. از این طریق می‌توان به آن‌ها کمک کرد که آلام و درد و رنج کاهش پیدا کند. در مرحله بعد کمک‌های مددکاری است، یعنی درمان‌های روانشناختی طولانی‌مدت.

باید تمام تلاش این باشد که درمان‌های مددکاری صورت بگیرد، اینکه ضعف‌های بستر خانواده شناسایی شود. همچنین باور‌های افراد و تاب‌آوری پایین آن‌ها آسیب‌شناسی شود؛ همین مسأله می‌تواند مانع رخداد مجدد در جامعه شود. خانواده در حال حاضر دوران بحران را به سر می‌برند، بنابراین همه افراد باید دست‌به‌دست هم دهند تا حمایت‌های مختلف صورت بگیرد، تا شرایط زندگی آرام‌تر برایشان رقم بخورد. در این راه نیز باید از تمامی امکانات نهاد‌های حمایتی کمک گرفت، تا بتوان هرچه سریع‌تر وضع با ثباتی را برای خانواده فراهم کرد.»

این خانواده تنها نیست

کمک‌های بهزیستی برای این خانواده قبل از این اتفاقات ناگوار صورت می‌گرفته و در حال حاضر این کمک‌ها و حمایت‌ها بیشتر هم شده است. همکاران اورژانس اجتماعی شهرستان و به‌ویژه مددکار ارتباط مستمر و تنگاتنگ و دقیق‌تر با خانواده دارد.

فرزانه فیروزی، معاون اجتماعی بهزیستی بوشهر از حمایت‌های گسترده از این خانواده می‌گوید: «دیر شهرستان کوچکی است که این موارد نیز کمتر در آنجا اتفاق می‌افتد و این خانواده قبل از این اتفاقات تحت حمایت‌های مستمر و غیرمستمر بهزیستی بوده‌اند. به نظر نمی‌رسد این اتفاق به خاطر نداشتن گوشی باشد. البته دلیلش تاکنون مشخص نشده، ولی در اقدامات مشاوره‌ای و مددکاری و بنا به اظهارات خانواده و … این پسربچه درون‌گرا بوده و کمتر از مشکلاتش صحبت می‌کرده است. با این حال، مشخص نیست که چرا دست به چنین کاری زده است.»

پیگیری‌های مرتب مددکاران

او در ادامه صحبت‌هایش می‌گوید: «آقای کرمی، رئیس بهزیستی شهرستان و خانم ریشهری، مددکار مستقیم خانواده است. آن‌ها مرتب با خانواده در ارتباط هستند، مادر خانواده بعد از فوت فرزندان دچار تشنج می‌شود. با پیگیری‌های بهزیستی شهرستان اقدامات لازم برای مراجعه او به متخصص مغز و اعصاب به منظور تشخیص مشکل و انجام درمان در حال انجام است. همه هزینه‌های درمان او را بهزیستی عهده‌دار شده است.

با توجه به مشکلات مادر و اینکه فعلا نمی‌توان او را تنها گذاشت، به همراه دو فرزند به منزل خاله رفته‌اند. از سوی بهزیستی یک خانه در دوراهک یکی از روستا‌های شهرستان دیر جهت خانواده در نظر گرفته شده است. اما در حال حاضر پدر به کمپ ترک اعتیاد اعزام شده و تمام هزینه‌های درمان او را بهزیستی تقبل کرده است. مادر می‌گوید که نمی‌تواند به تنهایی در خانه ساکن شود و پس از ترخیص همسرش در آنجا اسکان خواهند یافت.»

یک دست صدا ندارد

ما مردم و مسئولان باید بدانند که یک دست صدا ندارد، این خانواده نیاز به حمایت همه نهاد‌ها دارند و یک ارگان به تنهایی از عهده این موضوع برنمی‌آید. مسأله فرابخشی است و حتی خود خانواده نیز باید ضمن پیروی از نظرات روانشناسان و مشاوران کمک کنند.

تاکنون دادستان، فرماندار، کلانتری، آموزش‌وپرورش، مدیر مدرسه، شبکه بهداشت و درمان شهرستان دیر، پلیس مبارزه با موادمخدر و سایر ادارات همکاری‌های بسیار خوبی با خانواده و ما داشته‌اند که البته این همکاری‌ها باید ادامه یابد. امیدواریم دیگر شاهد چنین حوادث تلخ و ناگواری نباشیم.

bato-adv
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۵۴ - ۱۳۹۹/۰۹/۲۰
حالا هی از خودتان شعار بدید. بچه زیاد بچه زیاد!!!!!!!!!!!
نام
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۱۰ - ۱۳۹۹/۰۹/۲۰
نهادهای حمایتی کجاند؟
نام
Germany
۱۳:۰۷ - ۱۳۹۹/۰۹/۲۰
شما را به مقام انسانیت میرسانیم
محمد
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۳۹ - ۱۳۹۹/۰۹/۲۰
اینهمه سازمان و کمیته و بنیاد و نهاد عریض و طویل کمک به نیازمندان مردن که باید موضوع رسانه ای شه که بعضیا بیفتن وسط برای ریا یه کاری کنن
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۴
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv