تعهدات اعضای دائم این سازمان در مسائل نظامی و امنیتی، بسیار سطح بالا هست و فارغ از چین و روسیه سایر اعضای سازمان کشورهایی هستند که به مراتب از نظر نظامی و امنیتی در سطح پایین تری از ایران قرار دارند لذا عضویت دائم منافعی بیش از تعهدات ایران عایدش نخواهد کرد.
مجید شجاعی*؛ عضویت و نحوه رفتار در سازمانهای بینالمللی یکی از نمادهای جهت گیری سیاست خارجی هر کشوری است. به عنوان مثال عضویت یک کشور در سازمان ناتو و ورشو سابق نشانگر جهت گیری آن به سمت بلوک غرب و شرق بود.
ایران پس از انقلاب اسلامی با خروج از پیمان سنتو و عضویت در جنبش نم جهتگیری عدم تعهد را در سیاست خارجی و الگوی رفتاری در سازمانهای بینالمللی نظیر سازمان ملل انتخاب کرد، حال باید دید آیا با جهتگیری عدم تعهد میتوان عضو سازمانی مانند سازمان همکاری شانگهای که ماهیت امنیتی و نظامی دارد شد؟ و اینکه عضویت دائم ایران در این سازمان چه منافعی همراه دارد؟
سازمان همکاری شانگهای یک سازمان امنیتی و اقتصادی است که در سال ۲۰۰۱ توسط ۶ کشور که مهترین اعضای آن چین و روسیه میباشند تاسیس شد و ایران در سال ۲۰۰۵ به عنوان عضو ناظر وارد این سازمان شد طی این ۱۵ سال مساله عضویت ایران در این سازمان بارها مطرح شده و هر بار بهانههای مختلفی موضوع رد شده است که تحریمهای ایران آخرین نمونه آن است با این استدلال که کشورهای عضو سازمان طبق اساسنامه تعهداتی در قبال یکدیگر دارند که با وجود تحریمهای ایران عمل به این تعهدات ممکن نیست.
در این خصوص مطبوعات و تحلیلگران داخلی اغلب توپ را در زمین سازمان همکاری شانگهای و به طور مشخص چین و روسیه میاندازند.
اما نویسنده در این یادداشت معتقد است عضویت دائم ایران در این سازمان را نمیتوان از جهت گیری کلی سیاست خارجی ایران تفکیک کرد بدین معنی که جهت گیری عدم تعهد با عضویت در یک سازمان امنیتی همخوانی ندارد و زمانی میتوان از عضویت دائم ایران صحبت کرد که در سطح کلان جهت گیری سیاست خارجی ایران از اصل نه شرقی و نه غربی به اتحاد و ائتلاف تغییر کند و سپس شرق به عنوان مقصد این همکاری انتخاب شود که در این صورت ایران باید وارد مذاکراتی در تمامی زمینهها با قدرتهای شرقی شود و امتیازاتی بگیرد و تعهداتی بپذیرد که در این صورت عضویت در سازمان همکاری شانگهای شاید یکی از موارد غیر مهم آن باشد که محقق خواهد شد، ولی در حال حاضر نشانه جدی در تغییر جهت گیری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مشاهده نمیشود.
البته باید بر گفته تحلیلگران و روزنامهنگاران داخلی صحه گذاشت و عدم اراده ۲ قدرت چین و روسیه که بازیگران هژمونیک این سازمان هستند در موضوع عضویت دائم ایران انکار نکرد، اما یکی از دلایل عدم اراده این دو قدرت و بیشتر چین ابهام آنها نسبت به تغییر جهتگیری در سیاست خارجی ایران از عدم تعهد و مواضع استقلال طلبانه به سمت اتحاد و ائتلاف و حضور پررنگ ایران در این سازمان است در عین حال آنها نمیخواهند به طور کلی مهره تعیین کنندهای مانند ایران را از دست بدهند لذا هیچگاه مخالفت خود نسبت به عضویت دائم ایران را به شکل علنی ابراز نکردند.
این فضای تردید دو جانبه بین ایران و سازمان شانگهای (روسیه و چین) به نظر در شرایط فعلی در راستای منافع آنهاست، باید توجه داشت عضویت دائم ایران در چنین سازمان یا ائتلافی امکان بازی بین شرق و غرب و سیاست خارجی کاملا مستقل را از ایران سلب میکند و حتی با موقعیت استراتژیک و ژئوپلتیک ایران نیز در همخوانی ندارد و ما را وارد جبهه فعلا نا متحدی میکند که تضمینی نسبت به تعهد آنها به ایران نیست؛ همانطور که نه سازمان و نه چین، قزاقستان و ازبکستان در بحران اوکراین حاضر به حتی حمایت کلامی از روسیه عضو بنیانگذاران سازمان نشدند.
باید افزود: تعهدات اعضای دائم این سازمان در مسائل نظامی و امنیتی، بسیار سطح بالا هست و فارغ از چین و روسیه سایر اعضای سازمان کشورهایی هستند که به مراتب از نظر نظامی و امنیتی در سطح پایین تری از ایران قرار دارند لذا عضویت دائم منافعی بیش از تعهدات ایران عایدش نخواهد کرد.
به نظر میرسد عضویت ناظر ایران به نسبت زیادی منافعی که میتوان از حضور دائم در این سازمان کسب کرد را پوشش میدهد از جمله حضور در اجلاسیههای سران، وزراء و کارشناسان، مبادلات اقتصادی و اطلاعاتی و رایزنیهای دیپلماتیک از طرف دیگر عضویت ناظر فضای چانهزنی و مذاکره با غرب را به شکل کامل مسدود نمیکند و حتی میتواند اهرمی برای امتیاز گیری باشد.
در پایان به نظر میرسد عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای تابع تحولات بینالمللی در آینده است و حتی دور از ذهن نیست در آینده سازمان جامعتر و متحدتری در شرق متولد شود و یا سازمان همکاری شانگهای با تغییرات اساسی به سازمان جدیدی بدل شود اتفاقی که در این سازمان مسبوق به سابقه است.
*دانشجوی روابط بینالملل دانشگاه شهید بهشتی