این روزها، هم ما با دوستان خود مشکل داریم و هم با دشمنان خود که نشان از پرتنش بودن سیاست خارجیمان است. در این شرایط، شرکای تجاری کشورمان از جمله چین و هند و ترکیه هم ما را به عنوان هم پیمان استراتژیک نمیشناسند، چون هر موضوع کوچکی منجر به تنش سیاسی میشود که احضار سفرایمان را در بر دارد.
دکتر سعید شبانی*؛ همگان نیک میدانیم که حفظ امنیت خطهای مرزی جزء لاینفک استقلال هر حاکمیتی است و بدان دلیل است قانون اساسی قبل از مبانی حاکمیت کشور، حقوق ملت و حاکمیت، در اصل ۹ ام این قانون برعدم خدشهدار شدن امنیت مرزها تاکید کرده است و این وظیفه را برعهده ارتش جمهوری اسلامی قرار داده است. علاوه بر این، حفظ امنیت مرزها کشور نه تنها خاستگاه قانونی و حاکمیتی دارد، بلکه این اصل از خاستگاه و جایگاه مردمی برخوردار است به طوری که مردم کشور این موضوع را جز لاینفک فرهنگ و زندگی خود میدانند.
در سالهای اخیر، نوع دیگری از مرزها بوجود آمده که اهمیت حفظ این مرزها اگر ازمرزهای زمینی بیشتر نباشد کمتر هم نیست، ولی متاسفانه هنوز به صورت شایسته قانون گذاری نشده است. این مرزها که در دنیای مجازی به وجود آمده و بنده آن را به مرزهای مجازی تعبیر میکنم، گاها فراتراز وزارت امور خارجه که مسئول انتقال دیدگاه یک کشور به کشور دیگر است حرکت میکند و نظرات مثبت و منفی جامعه را کشور دیگر انتقال میکند.
به تعبیر دیگر، به صورت سنتی و در مواجه با هر مسئلهای وزارت امور خارجه نظرات مثبت ومنفی را گرد آوری مینمود و با درنظر گرفتن مسائل سیاسی جهانی، عرف بین الملل، روابطه دوستانه یا خصمانه کشور با کشور متقابل این نظررا یا از طریق سفیر خود در کشور مورد نظر یا با تشکیل جلسه با سفیر آن کشوربه صورت حضوری موضوع مورد مناقششه را را منعکس مینموند، ولی با بوجود آمدن دنیای مجازی این رویه سنتی با چالش بزرگی مواجه شده است و خیلی از رسوم گذشته به تقابل مستقیم در شبکههای اجتماعی تغییر کرده است.
چالش دنیای مجازی در سالهای اخیر به کرات نمود پیدا کرده است و حتی سیاستمداران جهانی استفاده از دنیای مجازی را به روش سنتی در مواجه با انتقال نظرات خود ترجیح داده اند که با مشارکت افراد متخصص وغیر متخصص در امر سیاست همراه بوده اسنت. نمونه بارز این چالش را میتوان بعد از شعر خوانی رئیس جمهوری ترکیه، آقای رجب طیب اردغان، مشاهده نمود که واکنشهای زیادی را در فضای مجازی به همراه داشت و متاسفانه توهینهایی به آقای اردوغان و برادران ترک زبانمان انجام شد.
جناب آقای ظریف، همگان به نیک میدانیم که تفاوتهای فرهنگی، زبانی، عقیدتی، نوع نگاه، طرز بیان، قرار گرفتن در موقعیتهای ویژه، قصد و نیت واقعی گوینده در بیان کلمات جز لاینفک سیاست بینالملل است و موارد بسیاری را میتوان اشاره کرد که استفاده نادرست از برخی جملات به عمد یا به اشتباه باعث ایجاد بحثهای حاشیه زیادی شده است. این نوع تفاوتها و اختلافات را نه میتوان از بین برد و نه آن را نادید گرفت، ولی نهادهای مسئول مانند وزارت امور خارجه، رسانهها و مسئولین کشوری و لشگری میتوانند با مدیریت به موقع و صحیح از ایجاد اختلافات عمیقترو آسیبهای ناشی از آن جلوگیری نمیاند.
موضوع شعر خوانی آقای اردوغان نیز میتواند ناشی از همین تفاوتهایی باشد که در بالا عنوان شد و متاسفانه این مسئله در زیر پوشش و سایه شبکههای اجتماعی دارد به یک تنش سیاسی بین ایران و ترکیه تبدیل میشود. در همین رابطه، چند نکته و سوال را میتوان به شرح زیر مطرح نمود که شاید این وضوع هرکز به تنش سیاسی نمیانجامید.
۱- آیا قصد و نیت واقعی آقای اردوغان واقعا تجاوز به استقلال مرزهای کشورمان بوده؟
۲- آیا فکر نمیکنید آقای اردوغان تحت تاثیر جو ویژه رژه نظامی قرار گرفته و حرفی را که نباید بیان کند را عنوان نموده است؟ موضوعی که روانشناسی و شخصیت شناسی و روانشناسی جنایی نیز آن را تایید کرده که افراد در موقعیتهای ویژه ممکن است رفتارهای خاص و یا جملات خاصی را از خود نشان/بیان نمایند.
۳- آیا فکر نمیکنید یک دهم درصد هم ممکن است منظور آقای اردوغان یا آن چیزی نیست که شما برداشت کرده اید یا بلافاصله از گفته خود پیشمان شده است؟
۴- فرض کنیم که آقای اردوغان به عمد آن شعر بحث برانگیز را خوانده است، آیا امکان این نبود که با یک شعر دیگر جواب آقای اردوغان داده شود و حتما باید بود این موضوع به کشمکش و جنجال رسانهای تبدیل شود؟ آیا امکان این نبود که قبل از رسانهای شدن این موضوع و با توجه به ریشههای دوستی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی ایران و ترکیه، اعتراض ایران به صورت کتبی و حضورا به اطلاع سفیر ترکیه در تهران برسد تا سفیر آن را به اطلاع آقای اردوغان برساند؟
با رسانهای شدن موضوع و توهینهایی که به شخص رئیس جمهور ترکیه انجام شد، این سوال مطرح میشود که معنی و مفهوم دیپلماسی چیست؟ آیا امکان رویکرد دیپلماسی دیگری در این موضوع نبود؟ در یک سال گذشته این دومین بار است که سفرای ایران توسط کشورهای هند و ترکیه که ادعای روابط عمیق سیاسی و اقتصادی با آنها داریم احضار میشوند.
علاوه بر این، سخنان نسنجیده و اشتباه، سخنگوی وزارت بهداشت درباره چین نیزموجب ایجاد تنشهای سیاسی بین ایران و چین شد که فضای منفی را درمناسبات ما با شریک اول تجاریمان ایجاد نمود. چرا ما باید برای هرموضوع کوچکی که حتی نمیشود اسم اختلاف را بر آن نهاد هزینههای گزاف سیاسی بدهیم تا با طرف دیگر صحبت کنیم؟
این روزها، هم ما با دوستان خود مشکل داریم و هم با دشمنان خود که نشان از پرتنش بودن سیاست خارجیمان است. در این شرایط، شرکای تجاری کشورمان از جمله چین و هند و ترکیه هم ما را به عنوان هم پیمان استراتژیک نمیشناسند، چون هر موضوع کوچکی منجر به تنش سیاسی میشود که احضار سفرایمان را در بر دارد.
ایران و ترکیه شاید از لحاظ سیاسی و سیستم حاکمه مستقل باشند، ولی قطعا از لحاظ فرهنگی اینطور نیست. درصد بسیار زیادی از جمعیت کشورمان را، ترکهای آذری زبان، قشقایی و یا خانوادههایی که با ترکها ازدواج کرده اند را تشکیل میدهند و درمقابل بزرگترین سرمایهگذارن در بخش املاک ترکیه را ایرانیان تشکیل میدهند که در ترکیب جمعیتی این کشور تاثیر زیادی گذاشته اند.
با این جود، چرا باید خواندن یک شعر به جنجالی سیاسی تبدیل شود که میتواند به روابط ایران و ترکیه آسیب وارد نماید؟ چطور وقتی آقای اردوغان شعرهای ایرانی را در مجلس ترکیه میخواند همه ما به پیوند عمیق دوستی و فرهنگی بین ایران و ترکیه افتخار میکنیم، ولی برای یک شعر بحث برانگیز تنشی بوجود میآید که منجر به توهینهای زیادی به مقامات سیاسی ترکیه در شبکههای مجازی میشود.
وظیفه وزارت امور خارجه است که با آسیب شناسی و پیش بینی رفتار شبکههای اجتماعی اجازه ندهد که مسائل ریز و سوء برداشتها موجب به تنش سیاسی منجر شود که توهین به کشور دیگری را به همراه داشته باشد.
در موضوع اظهار نظرسخنگوی وزارت بهداشت درباره چین و واکنش سفیر چین در تهران، شبکههای اجتماعی ایران مملو از توهین به کشور بزرگ چین بود، سخنرانی آقای احمدی نژاد و همچنین اظهار نظر نسنجیده آقای احمدی بیغش درباره موضوع قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین که توهینهای شبکههای اجتماعی ایران به چین را به همراه داشت، در موضوع توئیت آقای ظریف درباره رفتار دولت هند با مسلمانان، که باعث توهینهای زیادی به مقامات هندی شد، و امروز هم در جریان شعر خوانی آقای اردوغان هم با همین واکنشها روبرو هستیم.
به عنوان یک اصل در قانون مجازات اسلامی، جرم باید با مجازات همخوانی داشته باشد و نمیشود فردی که یک تکه نان دزدیده را اعدام و کسی که نانوا به قتل رسانده را به سه روز حبس محکوم کرد. ما نباید موضوع این شعر باشیم که میگوید: گنه کرد در بلخ آهنگری، به شوشتر زدند گردن مسگری!
اگر آقای اردوغان با شعرخوانی اندیشه امپراطوری عثمانی را در سر دارد، ما هم باید با شاهنامه خوانی اندیشه بازسازی امپراطوری هخامنشی را به وی یادآوری کنیم نه اینکه در مقابل شعرخوانی مسئلهای بوجود آوریم که سفیر کشورمان احضار شود. ما از وزرات امور خارجه انتظار داریم با کاستن از تنشهای موجود نه به کسی اجازه توهین به ما را دهد و نه اجازه دهد شبکههای ما به کسی توهین کنند تا بتوانیم روابط دوستانه را با کشورهای دیگر توسعه دهیم.
کشور چین هم در دریای جنوبی با همسایگانش در تنش است، ولی در عین حال بزرگترین توافق تجاری را با آنها امضاء میکند تا اقتصاد خود بهبود ببخشد و این میتواند درسی بزرگ برای دیپلماسی کشورهای درحال توسعه باشد.
جناب آقای ظریف، ما هنوز این خاطره شما را فراموش نکردیم که فرومودید در شبی که قرار بود توافقنامه آتش بس ایران و عراق امضا شود تا صبح بیدار بودید تا کلمهای پیدا کنید که نه معنی تسلیم شدن دهند و درعین حال بیان کننده خواست شما برای آتشبس باشد. امیدوارم با همین هوش و ذکاوت شما که در آن هیچ شکی نیست بتوانیم در این شرایط حساس تنشها را کم و ورابط خود را گسترش دهیم.
*دکتری حقوق اقتصاد بینالملل
1 - قصد و نیّت واقعی اردوغان سالهاست که نه تجاوز بلکه نفوذ به ماهیّت ملّی کشور ایران و ایجاد تزلزل در وحدت ملّت ایران است .
2 - جوگیر شدن تحت تاثیر یک محیط ، نمی تواند به سخنان انسان به همین سادگی که می پندارید وجاهت بدهد . چه رسد به آن که گوینده اش یک سیاستمدار باشد . هر انسان درباره گفتار و کردار خود مسئول است .
3 - حتّی با فرض وجود منظور دیگری در مغز اردوغان برای خواندن آن شعر ، به یاد بیاورید که آن شعر هیچ ربطی به کشور ترکیّه اعمّ از ملّت و حکومت آن کشور ندارد . شعر مذکور شایسته بیان از دهان کسی است که در این مرز حسرت جدایی دارد . نه یک مهمان خارجی که می خواهد نقش برادر بزرگ را برای شمال ارس بازی کند . این سخن من شامل مقاله آقای محمّد فکری با نام اتّحاد پان
ایرانیسم و پان ترکیسم علیه همبستگی ملّی در همین سایت هم می شود . پشیمان شدن احتمالی اردوغان هم کمترین حسّ درستی است که به حکم وجدان او باید دچارش شود . اگر چه سیاست او در این سالها نشان می دهد که گستاخ تر از این حرفاست .
4 - درباره مورد چهارم باید اعلام کنم اهانت از سوی هر کس به هر شکل محکوم است . در عین حال هر انسان رنجیده خاطر حقّ بیان سخن خود را بدون اهانت دارد . لزوم اجرای وظایف دیپلماتیک توجیه گر سکوت عموم افراد یک ملّت نیست .
پرسیده اید : چرا ما باید برای هر موضوع کوچکی که حتّی نمیشود اسم اختلاف را بر آن نهاد هزینههای گزاف سیاسی بدهیم تا با طرف دیگر صحبت کنیم؟
با اصل این دغدغه موافقم . دیپلماسی ایران به اصلاحات نیاز دارد . با این حال نمی شود هر حرکت بی جا را موضوع کوچک نامید . نیز نباید درباره سخنان گزافی که هر کس از دهانش درباره ایران خارج می کند سکوت کرد . ای بسا سالها سکوت کار را به این جاها رسانده است . در این کشور برخی از کارگزاران و مدیران هنوز خفته اند و حواسشان نیست . در حالی که جمهوری ترکیّه یک سده است بی وقفه و آرام بر طبل قوم گرایی پان ترکیسم می کوبد .
اگه دغدغه پان هارو دارید لطفا این رو هم اضافه کنید که اقوام ایران هم براساس اصول قانون اساسی خواسته هایی دارند که متاسفانه توجه نمیشه که هیچ توهین میشه مثالش همین شعر