مایه شرم است به کار بردن واژگان و عبارتی زشت و سخیف از افرادی که خود را پیشکسوت فوتبال ایران مینامند، حال در هر قامتی؛ چه این جامه قرمز باشد، چه آبی و چه هر رنگ دیگری.
در فوتبال بارها و بارها شاهد کریخوانی بین فوتبالیستها، پیشکسوتان و هواداران بودهایم. گاه این کریخوانیها به درگیری لفظی و حتی توهین به طرف مقابل هم کشیده شده که هر چند به هیچ وجه پسندیده نیست، اما متاسفانه در طول سالهای مختلف به حدی تکرار شده که گویا در این ورزش نفوذ کرده و رهایی از آن بسیار سخت و زمانبر است.
به تازگی درگیری لفظی بین مهدی فنونیزاده و سپهر حیدری، پیشکسوتان استقلال و پرسپولیس به وجود آمده است. یکی از این پیشکسوتان در آستانه بازی حساس پرسپولیس در فینال لیگ قهرمانان آسیا عرق ملی را فراموش و از تیم اولسان کره جنوبی حمایت کرده و پیشکسوت دیگر هم با ادبیاتی سخیف به او پاسخ داده است، اما نکته مهم نوع برخورد و ادبیاتی است که برای حمله به یکدیگر استفاده کردهاند؛ آنها پای فوتبال زنان را به میان کشیدند و با بیان جملاتی، چون "تو را میخواستند به فوتبال زنان بفرستند"، سعی در تحقیر یکدیگر داشتند، اما با هم به سمت فوتبال زنان نشانه گرفتند.
این ماجرا با انتقاد بسیاری از بازیکنان، داوران و مربیان فوتبال زنان مواجه شد، چرا که آنها سالهاست با تلاش و ممارست زیاد و در محدودیتهای فراوان سعی در نمایش پتانسیلهای خود دارند، حتی در سالهای اخیر شاهد درخشش بازیکنانی بودهایم که از دل این محدودیتها بیرون آمدهاند و راه خود را برای حضور در عرصههای فراتر از ایران در پیش گرفتهاند. شاید اگر این پیشکسوتانی که سالها در رسانههای رسمی کشور در مورد فوتبال نظر دادهاند، تنها بخشی از محدودیتها و مشکلات فوتبال زنان ایران را تجربه کرده بودند، هیچ گاه به خود حق چنین اظهار نظری نمیدادند، یا اگر زنان فوتبالیست ما امکانات برابری با فوتبال مردان داشتند، شاید بیش از کسانی دیده میشدند که نام پیشکسوت را یدک میکشند.
فوتبال به عنوان یکی از پرطرفدارترین رشتهها مخاطبان و هواداران زیادی دارد و علاقهمندان بسیاری را هم به خود جذب میکند. در این میان پیشکسوتان به دقت رصد میشوند و باید بدانند که چه میگویند. پیشکسوت حرمت دارد و رفتار نادرست او بیاحترامی به همه پیشکسوتان است. هر چند فضای کریخوانی همیشه جذاب است، اما نباید به بیاحترامی و بیحرمتی منجر شود. باید بدانیم استفاده از کلمات سخیف و زشت برای هیچ قشر و سنی پذیرفته نیست، اما استفاده از آنها برای پیشکسوتان زنندهتر به چشم میآید. ضمن اینکه فراموش شدن عرق ملی در آستانه فینال لیگ قهرمانان آسیا حتی در حد شوخی هم اقدامی ناپسند است، آن هم از سوی یک ملی پوش سابق.
بیشک مردم به درستی در مورد این ماجرا قضاوت میکنند، اما چنین نگاههای جنسیتی هشداری به مسئولان هم محسوب میشود تا بیش از پیش به جنبههای فرهنگی ورزش توجه کنند و گامهای درستی در راستای ارتقاء سطح فرهنگی آن بردارند. درگیری، توهین و گاه خشونتهایی که بارها رسانهای شده مصداقهایی از ضعف فرهنگی است و باید با جدیت به آن فکر کرد تا ورزش به رسالت خود در زمینه سلامت جسمی، روانی و عزتنفس و اعتماد به نفس افراد عمل کند.
از طرفی دیگر زنان به حمایتهای قویتری از سوی مسئولان ورزشی و حتی مسئولان دیگر نهادها نیاز دارند تا اینگونه مورد بیاحترامی قرار نگیرند. البته در حالی که انتظار داریم مسولان نسبت به دفاع از حقوق ورزشکاران چه مرد و چه زن لحظهای تعلل نکنند، اما تاکنون واکنشی در این مورد نداشتهاند. از طرف دیگر رسانه ملی یکی از عرصههایی است که میتواند جایگاه درست زنان ورزشکار را به نمایش بگذارد، اما این حمایت یا وجود ندارد یا در سطحی بسیار کم و ناچیز است، اما امروزه ورزش به طور کلی بیش از پیش نیاز به همراهی رسانهها در فرهنگسازی و زدودن نگاههای جنسیتی دارد.