فرارو- چند روز پیش لایو اینستاگرامی یک پسر ۱۴ ساله با یک زن اینفلوئنسر، حاشیهساز شد و با واکنشهای منفی مواجه شد.در این لایو مسایل جنسی مطرح شد و پسربچه به راحتی درباره نیاز جنسی و حریم خصوصی خود صحبت کرد و البته که اینفلوئنسر خانم نیز در این راستا مشوق او بود.
به گزارش فرارو، ورای اقدام غیرقانونی و غیراخلاقی این اینفلوئنسر، مسئله اساسی که باید مورد توجه قرار بگیرد نحوه مواجهه والدین با چنین اتفاقی بود؛ در صورتیکه خبر این لایو به گوش والدین این پسربچه رسیده باشد یا آن را ببینند چگونه باید با او برخورد کنند؟ والدین دیگری که با دیدن این لایو نگران کودک خود شدهاند چه باید بکنند؟ تشر، سرزنش، تنبیه یا محدودیت، راهحل کدام است؟ سیستم آموزشی و تربیتی در این باره چه باید بکند؟
در این باره با جلال مرادی روانشناس بالینی گفتگو کردیم.
مرادی در این باره به فرارو گفت: در سنین کودکی باید حواسمان باشد کودک در روابط جنسی دچار مشکل نشود و بابت اطلاعاتی که بدست میآورد مورد اذیت قرار نگیرد، اما در دوره نوجوانی مقداری مسائل تغییر میکند. در دوره نوجوانی، بحث سواد جنسی و بهداشت جنسی بچهها مهم است. در بهداشت جنسی، یک کودک نوجوان حق دسترسی به بعضی از سایتها و بعضی از خدمات را ندارد. یعنی ما باید دسترسی او را با قفل کودک یا با نرمافزارها و اطلاعاتی که در اختیار کودکان قرار میدهیم مدیریت کنیم. نمیگوییم اینترنت بد است قبلاً که اینترنت نبود عکسها بین بچهها رد بدل میشد یا در گفتگوها و دیدارهایی که بچهها با هم داشتند این اتفاق میافتاد.
وی افزود: در این بحث، ما کودک را مقصر نمیبینیم. وقتی دسترسی کودک آزادانه باشد او در این سنوسال کنجکاو است و چون درگیر کنجکاوی است نمیتوانیم او را تنبیه بکنیم. چیزی که در اینجا خیلی اهمیت دارد این است که این کودک توسط یک فرد بزرگسال مورد تجاوز قرار گرفته است. یعنی هر کسی با هر فردی زیر سن هجده سال، ارتباط کلامی یا فیزیکی جنسی داشته باشد این یک نوع تجاوز است و آن کودک حتی اگر پسر باشد تحت تجاوز قرار گرفته است. چون شناختهایش درگیر شده است.
او ادامه داد: اولین کاری که باید در این موقعیت انجام داد دسترسی به این مسائل را باید با قفل کودک و مواردی اینچنین محدود کرد. قفلی که توسط یک مهندس آی تی به سادگی روی سیستم ارتباطی گذاشته میشود و دسترسی آن کودک به شبکههایی خاص محدود میشود و او فقط میتواند با شبکههایی که متناسب با سنش است ارتباط برقرار کند. بر این اساس، تعریف کاربر این است که این کاربر زیر سن هیجده سال است و نباید در اینستاگرام برود یا اینستاگرام و واتساپ برایش باز نمیشود. دومین مسئله اقدام برای بازسازی روانی فرد است. کودکی که در مواجهه با یک سلبریتی یا یک فیلم ذهنش به هم میریزد یعنی دچار یک هیجان غیرمنطقی و غیر متناسب با سنش میشود باید تحت درمان روانشناسی قرار بگیرد. تا دوباره خودش را به سامان بکند وگرنه کنجکاوی این فرد که مورد تجاوز قرارگرفته، باعث میشود تا با همسن و سالهایشان ارتباط اینچنینی برقرار بکند و این تبدیل به یک معضل و آسیب چرخهای و دنبالهدار شود.
این روانشناس بیان کرد: کودک را نباید تنبیه کرد. ولی کاری که مراجع حقوقی و قضایی در تمام دنیا انجام میدهند این است که بزرگسال را تنبیه میکنند یعنی آن فرد بزرگسال باید تاوان این مسئله را بدهد. حالا اگر دو تا کودک نوجوان یا کودک خردسال یا کسان دیگری درگیر این ماجرا باشند اینها به دلیل این رفتاری که با هم داشتند باید تحت تعلیم قرار بگیرند. به عبارتی تحت آموزش و بازسازی. چون هر دو آسیب دیدند. ولی اگر فردی که به سن قانونی نرسیده باشد با یک فردی که به سن قانونی رسیده وارد این ارتباط شده است، آن کسی که به سن قانونی رسیده در این باره مسئولیت دارد.
مرادی اضافه کرد: مرحله دوم آموزش والدین است. مرحله سوم نظارت اجتماعی و نظارت حقوقی کافی است. یعنی محیطی که من بهعنوان یک مدرسه یا یک پارک یا یک فضای مجازی فراهم میکنم باید تحت نظارت و برنامه قرار بگیرد. خود کودک هم از طریق بازی درمانی یا مطالعه کافی باید تحت آموزش قرار بگیرد. اگر نوجوان باشد از طریق آموزش مستقیم و اگر کودک باشد از طریق بازی درمانی باید آسیبهایی که در این زمینه دیده است را جبران کرد.
این روانشناس اظهار کرد: باید به کودک درباره بدن و نیازهای جنسی به عنوان حریم خصوصی کودک، آموزش داده شود. این وظیفه خانواده است. در محیط اجتماعی هم باید مجموعه وظایف و نیازها را در نظر بگیریم. ما باید تا زیر ۵ سال، با نظارت و همراهی کافی حواسمان به او باشد. زمانی که میخواهیم لباس تن بچه بکنیم با اندام جنسی او شوخی نکنیم و از الفاظ رکیک استفاده نکنیم. بوسیدن یا بغل کردن در خانه میتواند سواد عاطفی بچه را بالا ببرد، ولی رابطه جنسی آشکار در حضور کودک، میتواند به او آسیب بزند. باید حواسمان باشد هنگام بازی کودک با همسالانش و در اصطلاح دکتر بازی به خاطر کنجکاویهایی که دارد کودک درگیر مشکل نشود. این مسائلی است که در کودکی باید به آن توجه کرد.
وی افزود: زمانی که کودک به سن نوجوانی رسید باید مسائل دیگری را برای کودک مورد توجه قرار بدهیم. او حق ندارد با غریبهها به جایی برود. به او آموزش بدهیم که چه قسمتهایی از بدنش، بدن خصوصی اوست و حق ندارد آن را به کسی نشان بدهد. دیدگاه والدین خیلی مهم است، اینکه غیرمنطقی با مسائل برخورد نکنند و بدانند چکار باید بکنند. اگر کودک حق ندارد با کسی بیرون برود این حق نداشتن منوط به این است که هر روز یک فرد مثلا مامور آوردن او از مدرسه به خانه نشود. گفتگو کردن درمورد اینکه چه اتفاقاتی برای در روز برای کودک افتاده است کمککننده است. ولی در هر صورت ما حق نداریم کودک را به خاطر اینکه دچار مشکلی اینچنین شده تحت فشار یا سرزنش قرار بدهیم.
مرادی با توجه به مباحثی درباره فیلترینگ اینستاگرام یا محدودیت بیشتر گفت: من با محدود کردن سواد رسانهای کودک و خانوادهها کاملاً مخالفم. کودک بنا به نیاز و موقعیتی که در آن قرار دارد نیازمند این است که با جامعه اطرافش ارتباط برقرار بکند، ولی باید یاد بگیرد هر کسی به تناسب آن نیازی که دارد به کجا برود و چه چیزهایی را ببیند و چه چیزهایی را نبیند. اینستاگرام مشکل نیست. اینستاگرام مثل یک دفتر خالی است. ما هر چیزی را که در آن مینویسیم همان را نشان میدهد. ما نباید اپلیکیشنها یا سواد رسانهای خودمان و سواد رسانهای جامعه اطرافمان را محدود بکنیم به خاطر اینکه تعدادی از افراد با این مساله بد برخورد میکنند یا مهارت کافی در این باره ندارند.
وی تأکید کرد: باید از قفل کودک و آموزش کودکان استفاده بکنیم. دراین راستا نقش آموزشوپرورش اهمیت دارد. آموزشوپرورش در دوران مدرسه باید به آموزش به کودکان بپردازد و والدین هم باید در این یادگیری به کودکان کمک بکنند. سن ۶ تا ۱۲ سالگی سن نهفتگی کودک است. ولی از ۱۰-۱۲ سالگی به بعد باید چند مسئله در مدرسه به کودک آموزش داده شود. کودکان باید بیاموزند که بدنشان متعلق به خودشان است و آنها مسئول حفظ و نگهداری و رعایت حریم خصوصی خودشان هستند. نباید وادار به بوسیدن خویشاوندان و دوستان بشوند و باید بدانند که چه کسی در خانواده محرم است و همان محرمها هم باید رعایت حال بچه را بکنند. روشهای مقابله با تجاوز و آزار جنسی باید به کودک یاد داده شود و کودکان نباید این را به عنوان ترس از تنبیه پذیرند. شیوههای آموزش جنسی باید به گونهای باشد که آموزش و پرورش، رسانهها و فیلمهای آموزشی و کتابها با رعایت سن، رابطه فرد با افراد دیگر، حریم خصوصی و نیازهای جنسی فرد را در نظر بگیرند.
او افزود: آموزش در پیشدبستانی و دبستان اجباری است و حتماً باید این مطالب در قالب بازی عروسکی و بازی به کودک آموخته شود. از سوم ابتدایی تا اول راهنمایی دوره نهفتگی کودک است. یعنی کودک به واسطه رشد روانی که دارد وارد دوره نهفتگی میشود. درست است که در این مرحله، دیگر کنجکاوی ندارد، ولی باید همانطور که او را نسبت به مسائل جنسی که برایش مشغولیت ایجاد نمیکند حساس نکنیم آموزشهای لازم را بهصورت تدریجی به او بدهیم که مثلا حواست باشد که کجا بدن خصوصی توست و شیوههای مراقبت از خودت اینهاست.
مرادی عنوان کرد: دو گروه، گروههای خطر هستند؛ گروهی که تازه وارد بلوغ شدند و گروهی که سالمندان غریبه هستند. احتمال کودکآزاری این دو گروه خیلی بالاست. نباید کودک با آنها تنها گذاشته شود و باید به کودکان بگوییم بدون حضور والدین در یک اتاق یا در یک ماشین با کسی تنها نمانند و تلاش بکنیم کودکان، دوستان و خانواده را کامل بشناسند و به غیر از آنها با دیگران ارتباطی برقرار نکنند. باید والدین رابطهای مناسب و عاطفی با کودک برقرار بکنند و سوالاتی که در ذهن او است را صادقانه و به کمک یک محیط آموزشی مثل آموزشوپرورش یا مراکز مشاوره پاسخ بدهند.
این روانشناس تشریح کرد: رسانهها باید با اطلاعرسانی کافی، مراکز خرید را ملزم کنند در صورت فروش لپتاپی، تبلت یا گوشی همان طور که کاتالوگ این محصول را به خریدار میدهند شیوههای استفاده از قفل کودک را نیز به والدین آموزش بدهند. به نظر میرسد در جایی مثل وزارت ارتباطات جای این بحث خالی است که به جای فیلتر کردن رسانهها، بیاید و شیوه آموزش قفل کودک را به والدین یاد بدهد یا یک سامانهای را با عنوان تماس والدین در نظر بگیرد تا والدی که در صورت غیاب خود میخواهد یک لپتاپ یا تبلت در اختیار بچه قرار بدهد بتواند یاد بگیرد که چگونه دسترسی کودک را محدود کند. چطور فضای مجازی را کنترل بکند که کودک در عین تامین نیازهای خودش و افزایش سواد مطالعاتی و اطلاعاتی اسیر آن نشود. در این زمینه، محدود کردن و تنبیه جواب نمیدهد. بلکه از طریق تربیت و مدیریت درست، موفقیتمان بیشتر خواهد بود.
او افزود: رسانهها باید پیگیر این آموزشها از متخصصینی، چون روانشناسان، مشاوران و آموزشوپرورش بشوند و بهعنوان یک حق عمومی و یک مدعیالعموم از وزیر آموزشوپرورش پیگیر این امر باشند که چطور میتوانید نرمافزاری مثل شاد را در اختیار کودکان قرار بدهید خب به والدین هم این را آموزش بدهید که وقتی این تبلت دست بچه است فقط امکان دیدن فیلمهای کارتون مثلا از فیلیمو یا نماوا را داشته باشد و امکان دسترسی به جاهای دیگر را نداشته باشد. حالا خودش میخواهد این را پیگیری کند یا به سازمان دیگری بسپارد. اما باید به آن توجه کند.