برنامه قبلِ انقلاب از شبکه مستند با میزبانی بهروز افخمی پخش شد و در آن مناظرهای بین صادق زیبا کلام (استاد دانشگاه و فعال سیاسی) و خسرو معتضد (مورخ) برگزار شد.
عصرایران در ادامه نوشت: محور مناظره به بررسی رضا شاه پهلوی و نقش قدرتهای خارجی در زمان حکومت رضا شاه بود. در این نوشتار سعی در نقد و تحلیل برنامه به لحاظ فرمی و محتوایی نداریم بلکه بیشتر وجود و لزوم چنین برنامههایی مد نظر است.
خسرو معتضد و صادق زیباکلام بر سر مسائل تاریخی و علی الخصوص بحث دوران زمامداری رضا شاه مدتهاست با همدیگر زاویه دارند و چندین بار در مکانهای دانشگاهی یا رادیو و ... در این مورد با همدیگر مناظره کردهاند و همچنان این مخالفت ادامه دارد.
در طول مناظره در بخشهایی بحث بالا گرفت و زیبا کلام و معتضد مکرر از خجالت هم درآمدند و در مخالفت با نظر طرف مقابل شدید به همدیگر تاختند. معتضد زیباکلام را «پوپولیست» خواند و یا زیباکلام گفت: اگر کتابی باشه که مدح رضاشاه باشه مردش هستی بیا اینجا بخونی؟
معتضد: بله ...
زیباکلام: دروغ میگی، به خدا دروغ میگی، به علی دروغ میگی ...
شاید جنس این گونه مناظرههایی را پیشتر غیر از زمان انتخابات ریاست جمهوری در صداوسیما ندیده بودیم، ولی اتفاقا این اقدام را باید به فال نیک گرفت و باید از وجود چنین برنامههایی استقبال کرد.
متاسفانه در صداوسیما همواره نوعی از محافظه کاری و ترس وجود داشته که هیچگاه اجازه بروز چنین مناظره و بحثهایی را به برنامه سازان نداده است. بیشتر ترجیح بر این است که یک کارشناس متمایل به یک طیف خاص سیاسی در برنامهها حضور داشته و به شکل متکلم وحده دیدگاه و عقاید خود را بیان کند. هیچ وقت کسی نبوده یا نیست که بر روی آنتن طرف مقابل را به چالش کشیده و به او بگوید آنچه میگویی شاید درست نباشد.
بهرحال رشد و نمو سیاسی در این است که نظرات مختلف در مقابل هم قرار گیرند و هر کسی با هر ایده و نظری حرفش را بزند، این تضارب آرا و بیان آن قطعا به نفع همه است: هم مخاطب، هم کارشناسان و هم تلویزیون و ...
فقط یادمان باشد که در چنین بحث و نظرهایی قطعا افراد تند خواهند شد و یا به درشتی سخن خواهند گفت، ولی هیچ کدام از این حالتها دلیلی بر این نیست که چنین مناظرههایی برگزار نشود و از تلویزیون پخش نشود.
اگرچه در زمان اکنون برنامههای پخش زنده تلویزیون هم بسیار معدود شده است و از ترس و نگرانی نظرات و اعتقادات مختلف مهمانان ترجیح بر این است که بیشتر برنامهها به شکل ضبط شده از قبل باشد، ولی باز باید به شبکه مستند و برنامه «قبل انقلاب» تبریک گفت که چنین فضا و بستری را فراهم ساخته است.
شاید تنها نقد به شبکه مستند و سازندگان این برنامه این است که برنامهای چنین جالب توجه از چند منظر سیاسی، فزهنگی، تاریخی و ... را بدون کمترین اطلاع رسانی بر روی آنتن فرستادهاند و بعد از پخش آن از طریق دنیای مجازی و تکههای بریده شده از بحث داغ کارشناسان برنامه است که مخاطب پی میبرد چنین برنامهای هم وجود داشته و دارد.
بهر روی امید که در تلویزیون بیشتر شاهد برنامههایی اینچنینی باشیم و مطمئنا خیر و برکت چنین تبادل آرایی بسیار بیشتر از مضرات آن است.