بایدن برخلاف ترامپ همکاران خود را از میان طیف وسیعی از مردمی برگزیده است که ریشه در فرهنگها و نژادهای مختلف دارند. او از جمله از ایرانیتبارها استفاده میکند. مدیریت این ترکیب نژادی- فرهنگی کار سادهای نیست. اما آنچه مهم است بازکردن راه پیشرفت در سطوح بالای کشوری برای شهروندان آمریکایی، اما از فرهنگهای مختلف است.
احمد عظیمیبلوریان استاد پیشین مریلند در روزنامه شرق نوشت: دونالد ترامپ اگرچه تا پایان دوره ریاستجمهوری از مقاومت در برابر شکست خود دست برنداشت، اما سرانجام کاخ سفید را ترک کرد و جو (جوزف- یوسف) بایدن و کامالا هریس در نهاد ریاستجمهوری ایالات متحده آمریکا مستقر شدند. این تازه آغاز یک داستان و یک دوره بسیار پیچیده در تاریخ ریاستجمهوری آمریکا خواهد بود.
با توجه به مقاومت لجوجانه ترامپ در دوره انتخابات اخیر، نحوه اداره کشور در چهار سال گذشته بر پایه ارزشهای افراطی جمهوریخواهان و غلظتدادن به این ارزشها در دوره ترامپ، مردم آمریکا با یک دوره ترمیم سیاستهای درونی و بینالمللی دولت آمریکا روبهرو خواهند بود.
عمدهترین مشکل دولت بایدن تا ششم ژانویه ۲۰۲۱ ساختار مجلس سنای آمریکا بود که جمهوریخواهان در آن اکثریت را داشتند؛ بهویژه اینکه برگزیدهشدن کامالا هریس به سمت معاونت رئیسجمهوری آمریکا -و کاستهشدن شمار دموکراتها در مجلس سنا- دورنمای پیچیدهای برای اداره کشور ازسوی دموکراتها ترسیم کرده بود. اما انتخاب نامزدهای حزب دموکرات در ایالات آریزونا و بهویژه جورجیا برای سنای آمریکا این نگرانی را از میان برد. بهاین ترتیب جو بایدن دارد نفس عمیق میکشد، زیرا هر دو ساختار قانونگذاری ایالات متحده در دست دموکراتها قرار گرفته و همکاری کنگره آمریکا با بایدن تضمین شده است. از این که بگذریم، دولت جو بایدن با چند جریان توفانی شدید روبهرو است که مهمترین آنها از این قرار هستند:
بازگشت به سیاست چندجانبهگرایی و پیمانهای همکاری بینالمللی مانند معاهدات ناتو، سازمان بهداشت جهانی، سازمان یونسکو، پیماننامه اقلیمی پاریس برای کنترل کیفی محیط زیست، کدورتزدایی از اروپا و روسیه و چین، پیمان کاهش تسلیحات هستهای بین آمریکا و روسیه و گسترش همکاری با کشورهای دیگر، بهویژه با خاورمیانه، اما نه برمبنای گسترش سلطه آمریکا بلکه با تمایل به تقویت دوستی و همکاری برپایه احترام متقابل. در این زمینه، بایدن باید رابطه آمریکا با ایران را به سطح احترام متقابل برساند.
البته آمریکا همواره مدعی است که تنش میان ایران و آمریکا بهدلیل اشغال سفارت آمریکا در تهران و اسارتگرفتن کادر سفارت بوده است. در این سالها، روابط دیپلماتیک میان ایران و آمریکا ازطریق کشورهای سوئیس و پاکستان صورت میگیرد. رابطه دیپلماتیک میان ایران و آمریکا در همان زمان قطع شد و پس از گذشت ۴۰ سال هنوز این مسئله وجود دارد و البته آمریکا واکنش عملی خود را ازطریق محاصره اقتصادی ایران از همان زمان تا کنون نشان داده و از برخی لحاظ در دوره ریاستجمهوری ترامپ افزایش داده است. این افزایش فشار شاید بهدلیل ناگزیری ایران به گرایش به همکاری با شرق از جمله چین و روسیه شده باشد.
ترامپ شمار قابل توجهی از ایرانیان مقیم آمریکا را بهدلیل همکاری نهان با دولت ایران و تأمین نیازهای تکنولوژیکی ایران بازداشت کرده و یا با آمریکاییان بازداشت شده در ایران مبادله کرده است. ایران با فاصله کوتاهی پس از تصرف سفارت آمریکا در تهران با آزادکردن کارمندان آفریقاییتبار و زنان از میان اسرای سفارتخانه عملا حسن نیت خود را نشان داد. اما محاصره اقتصادی ایران توسط آمریکا دهههاست ادامه دارد. با وجود این، برخلاف پیشبینی دولت ترامپ و گفتههای پمپئو، آمریکا نتوانسته با افزایش فشارهای اقتصادی (که به مردم بیبضاعت صدمه زیادی زده است)، به هدف خود برای ایجاد یک رابطه میان دو کشور برسد.
اینکه بایدن بتواند بهجای تهدید ایران به روش ترامپ، پای میز مذاکره بنشیند و به حل اختلافات با روشهای دیپلماتیک بپردازد هنوز مورد آزمایش قرار نگرفته است. بایدن برخلاف ترامپ همکاران خود را از میان طیف وسیعی از مردمی برگزیده است که ریشه در فرهنگها و نژادهای مختلف دارند. او از جمله از ایرانیتبارها استفاده میکند. مدیریت این ترکیب نژادی- فرهنگی کار سادهای نیست. اما آنچه مهم است بازکردن راه پیشرفت در سطوح بالای کشوری برای شهروندان آمریکایی، اما از فرهنگهای مختلف است.
مسئله دیگر سن خود بایدن است. بایدن ۷۶ سال دارد که به لحاظ توانایی و ادامه فعالیت سیاسی، سن ایدئالی برای دو دوره ریاستجمهوری به شمار نمیآید. اگر به فرض بایدن در دوران زمامداری خود نتواند بهدلیل بیماری یا کهولت به خدمت ادامه دهد، بر اساس قانون اساسی آمریکا معاون او (هریس) وظایف ریاستجمهوری را ادامه خواهد داد. خانم هریس یک دو رگه هندی-جاماییکایی است و نخستین زن در تاریخ سیاسی آمریکا است که بهصورت جدی در آستانه مسند ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا قرار گرفته است؛ موقعیتی که خانم هیلاری کلینتون نتوانست با همه تلاشی که کرد، به دست آورد.
چنین گزینهای مسلما مورد قبول جمهوریخواهان سنتی نخواهد بود. پس چه خواهد شد؟ اگر حتی بایدن دوره چهارساله ریاستجمهوری را طی کند، آیا خواهد توانست آرای کافی را برای ادامه دولت دموکراتها به خود جلب کند؟ آیا ایجاد تفاهم میان دموکراتها و جمهوریخواهان برای اداره کشور در آینده میسر خواهد بود؟ حتی اگر بایدن تا آخر دوره ریاستجمهوری دوام بیاورد، همین کهولت سنی او به احتمال زیاد مانع مشارکت او در انتخابات دوره دوم خواهد شد.
با آمدن بایدن به کاخ سفید، ایجاد اتحاد میان مردم آمریکا کار سادهای نخواهد بود؛ گرچه باراک اوباما توانست آرای مردم آمریکا را برای دو دوره ریاستجمهوری هم به دست آورد. البته باراک اوباما هنوز که هنوز است مورد نفرت شدید دونالد ترامپ است. ترامپ اصولا از اوباما و معاونش، جو بایدن، بیزار است و انتخاب اوباما و بایدن را توهینی به ملت آمریکا قلمداد میکند.
به هر صورت، تصویرسازی برای آینده پس از بایدن آنقدرها آسان نیست.
اگر فشارهای اقتصادی به ایران و دیگر کشورهای تحت فشار، بهویژه ونزوئلا و چین و روسیه، کاهش یافته و گرایش به همکاری بینالمللی افزایش یابد، در این صورت شعار ترامپ: «آمریکا اول» اعتبار خود را از دست خواهد داد و به جای آن همکاریهای بینالمللی رونق خواهد گرفت.